کد خبر : 344707
تاریخ انتشار : شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۵

زوج جاودان در جهان ادبیات

زوج جاودان در جهان ادبیات

باشگاه خبرنگاران جوان – تهران دهه ۳۰ و ۴۰؛ خانه‌ای ساده در محله‌ای قدیمی، با قفسه‌هایی مملو از کتاب، بوی جوهر و کاغذ، و میز چوبی‌ای که هر روز شاهد وسعت بخشیدن به مرزهای اندیشه ایران زمین و گفت و گوی دو ذهن خلاق بود. در این خانه، عشق به ادبیات و دغدغه روز جامعه،

باشگاه خبرنگاران جوان – تهران دهه ۳۰ و ۴۰؛ خانه‌ای ساده در محله‌ای قدیمی، با قفسه‌هایی مملو از کتاب، بوی جوهر و کاغذ، و میز چوبی‌ای که هر روز شاهد وسعت بخشیدن به مرزهای اندیشه ایران زمین و گفت و گوی دو ذهن خلاق بود. در این خانه، عشق به ادبیات و دغدغه روز جامعه، مثل چای تازه دم همیشه حاضر بود. سیمین دانشور، نخستین زن رمان‌نویس ایران، با نگاهی هنرمندانه و زنانه، به روایت زندگی مردم و جایگاه زنان در جامعه می‌پرداخت و در کنار او، همسرش جلال آل احمد، با قلم توانای خود علیه غرب‌زدگی و نبود عدالت در جامعه می‌نوشت.

ریشه‌ها

سیمین در هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز چشم به جهان گشود. او سومین فرزند محمد علی دانشور، پزشکی ماهر و قمرالسلطنه حکمت، مدیر هنرستان، بود. سیمین دوران کودکی خود را با بازی در میان سه برادر و دو خواهر خود گذراند. در خانه پدری او با کتاب‌های حافظ و سعدی و آثار کلاسیک ایران نظیر ناصر خسرو و بیهقی آشنا شد. خانه کودکی او سرشار از موسیقی، هنر و کتاب بود؛ جایی که استعداد ادبی و ذوق هنری‌اش پرورش یافت. سیمین در کودکی به زبان انگلیسی مسلط شد و نهایتاً در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد.

جلال آل احمد یازده آذر ۱۳۰۲ در محله سید نصرالدین تهران به دنیا آمد. خانواده او از روحانیون مذهبی سرشناس بودند. پدرش، حاج سید احمد طالقانی، روحانی‌ای بود که دوست داشت جلال مانند خودش وارد حوزه شود و راه روحانیت را ادامه دهد. جلال اما نوجوانی با روحی سرکش بود؛ او مدتی دروس دینی خواند، اما خیلی زود دریافت که راهش با مسیر پدر هم‌سو نیست. پدر سختگیرش، برایش بیشتر بستری از تضاد و پرسش بود تا آرامش. همین تضاد خانوادگی بعدتر در نوشته‌هایش پررنگ شد؛ نویسنده‌ای که هم به دین و سنت تعلق خاطر داشت و هم منتقد روش اندیشه غیر انتقادی بود.

در سنین نوجوانی به ادبیات علاقه‌مند شد و نخستین نوشته‌هایش را برای مجلات فرستاد. جلال جوان خیلی زود جذب فعالیت‌های سیاسی شد.

پس از پایان دبیرستان، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته ادبیات فارسی به تحصیل پرداخت. او در این دوره هم تدریس می‌کرد و هم می‌نوشت. سال‌های دانشجویی جلال، سال‌های پرجوش‌وخروش سیاسی و فکری بود؛ از یک‌سو تدریس و نوشتن، و از سوی دیگر درگیر شدن با جریان‌های سیاسی و نقد وضعیت اجتماعی ایران. این کشمکش‌ها، تجربه‌های سیاسی و فضای روشنفکری دانشگاهی، جلال را تبدیل به نویسنده‌ای کرد که همیشه به دنبال پاسخ پرسش‌های بزرگ بود: هویت ایرانی به چه معناست؟ چرا جامعه گرفتار غرب‌زدگی شده؟ و نقش روشنفکران در برابر مردم چیست؟

پیوند سمین و جلال

ازدواج سیمین و جلال، مثل دیگر پیوندها نبود؛ بلکه همنشینی دو جریان فکری مکمل بود. در این خانه، سیمین آرام و هنرمندانه به نوشتن رمان‌هایی درباره نشان دادن نقش زنان در جامعه می‌اندیشید و جلال پرشور و منتقدانه علیه بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌نگاشت و ترجمه می‌کرد. گفتگوهای شبانه آن‌ها درباره ادبیات، جامعه و ایران، الهام‌بخش نسل جوان نویسندگان شد. هرچند هر کدام سبک و نگاه ویژه خود را داشتند، اما حاصل این اندیشه‌ها، به وجود آمدن دوره‌ای تازه از ادبیات در ایران بود.

آغاز یک عاشقانه جاودانه

سیمین در مقاله کوتاه شوهر من جلال می‌نویسد: جلال و من همدیگر را در سفری از شیراز به تهران در بهار سال ۱۳۲۷ یافتیم و به هم دل بستیم. سال ۱۳۲۹، درست در زمان جنبش ملی شدن نفت و فضای پرتلاطم سیاسی، سیمین و جلال باهم ازدواج کردند. این پیوند در نگاه خیلی‌ها غیرمنتظره بود؛ چرا که سیمین از خانواده‌ای مرفه و فرهنگی در شیراز و جلال از خانواده‌ای سنتی و مذهبی در تهران. اما آن‌ها نشان دادند که اشتراک در اندیشه و علاقه به ادبیات می‌تواند فراتر از تفاوت‌های طبقاتی و خانوادگی باشد.

چهار سال بعد از ازدواج، بورس تحصیلی برای سیمین محیا می‌شود، او به آمریکا می‌رود و نامه‌های حاصل از فراق این دو نفر در آن دوره، حالا تبدیل به کتاب شده است، نامه‌هایی عاشقانه که نشان دهنده عمق رابطه این زوج است.

پیوند سیمین دانشور و جلال آل احمد، تنها یک زندگی مشترک نبود؛ بلکه یک اتحاد ادبی و فکری بود که در آثار هر دو بازتاب پیدا کرد. نوشته‌های آنان یک دغدغه مشترک داشتند، جامعه ایران.

آثار سیمین دانشور صدای زنان و زندگی زنانه

مهم‌ترین اثر دانشور، رمان سووشون که در سال ۱۳۴۸ نوشته شد، است. داستانی از شیراز در دوران جنگ جهانی دوم؛ روایتی از زندگی یوسف و زری که درگیر مبارزه با سلطه‌ی بیگانگان و فشارهای اجتماعی‌اند. علاوه بر آن کتاب دیگر سیمین به نام شهری چون بهشت مجموعه ۱۰ داستان کوتاه است که اولین بار در سال ۱۳۴۰ شمسی چاپ شد، در چاپ هفتم سیمین دانشور نوشته است: مطلقاً در آن دست نبرده‌ام و همان طور که بوده است آورده‌ام. از همان اجتماعی که در آن زیسته‌ام و زندگی را تجربه کرده‌ام. بیشتر شخصیت‌های داستان‌هایم واقعی است و با آنها شخصاً برخورد داشته‌ام

دیگر آثار او مثل مجموعه‌داستان‌های به کی سلام کنم؟ نگاهی مشترک دارند؛ روایت‌هایی از زندگی روزمره، عشق‌ها، رنج‌ها و امیدهای زنان و مردانی که در جامعه‌ی معاصر ایران زندگی می‌کردند.

آثار جلال آل احمد، نقد غرب زدگی و بی عدالتی

در سوی دیگر، جلال آل احمد با نگاه و قلمی تند، به نقد ساختارهای اجتماعی و فرهنگ پرداخت. او در کتاب غرب‌زدگی که در سال ۱۳۴۱ به چاپ رسید، مشهورترین اثرش، با زبانی استعاری و هشداردهنده، از خطر تسلط فرهنگ و صنعت غرب بر زندگی ایرانیان گفت. این کتاب نه فقط یک متن ادبی، بلکه یک دکترین برای روشنفکران دهه‌های ۴۰ و ۵۰ بود.

جلال در داستان‌های کوتاه و رمان‌هایش نیز همین دغدغه‌ها را دنبال کرد. مجموعه‌داستان دید و بازدید، سه‌تار از شخصیت‌های طبقه متوسط و فرودست جامعه روایت می‌کند که در کشاکش سنت و مدرنیته گرفتار شده‌اند. در رمان مدیر مدرسه، با نگاهی انتقادی و طنزآمیز، فساد و بی‌سامانی نظام آموزشی ایران در آن زمان را به تصویر کشید.

یک خانه و دو روایت

اگر سیمین با رمان سووشون صدای مقاومت و نقش ارزنده زنان در جامعه را در جهان ادبیات ثبت کرد، جلال با نوشتن کتب غرب‌زدگی و مدیر مدرسه به بحران‌های هویت و نهادهای اجتماعی پرداخت. یکی با نگاهی زنانه و داستان‌پرداز، دیگری با قلمی اجتماعی و انتقادی.

میراث ماندگار سیمین و جلال

خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد، فقط منزلی با کتابخانه بزرگ نبود؛ کارگاهی زنده از اندیشه و آفرینش بود. در این خانه، گفت‌وگو و نوشتن، به شکلی از زندگی بدل شده بود. فوت جلال در سال ۱۳۴۸ در اسالم گیلان پایانی تلخ برای این زندگی پرشور بود. سیمین پس از او، تا سال‌ها تنها ماند و چراغ این خانه را خاموش نکرد. او نوشت، تدریس کرد و با صبوری نام خود و همسرش را زنده نگه داشت؛ تا آن‌که در ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ در تهران چشم از جهان فروبست.

امروز مزار این دو نویسنده بزرگ، هرچند در دو جای جداست، اما یاد و میراثشان در یک نقطه به هم می‌رسد: در ذهن و دل نسل‌هایی که آثارشان را می‌خوانند و از آن الهام می‌گیرند. سیمین و جلال نشان دادند که پیوند عشق و اندیشه، می‌تواند ادبیات را به آیینه‌ای از جامعه بدل کند؛ و حتی پس از مرگ، صدای آن‌ها همچنان در فرهنگ ایران طنین‌انداز است.

منبع: مهر

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار