استقلال جمعه شب با شمس آذر مساوی کرد تا همچنان روند بد نتیجهگیری خود را حفظ کند. آبیها برابر تیمی متوقف شدند که هدایتش بر عهده یک استقلالی قدیمی بود.
وحید رضایی سال ۷۶ به استقلال پیوست اما ناصر حجازی فقید اعتقاد چندانی به او نداشت و به همین خاطر یک فصل کامل روی نیمکت نشست و پس از آن از جمع آبیپوشان جدا شد. وحید البته هنوز خود را استقلالی میداند و دلش میخواهد یک روز روی نیمکت این تیم بنشیند. پیرامون جدال استقلال با شمس آذر و حواشی مرتبط با آن با وحید رضایی گپ زدیم:
شمس آذر آرام آرام به تیم بهتری تبدیل خواهد شد. ما ۵ مساوی در لیگ داشتهایم و هنوز هیچ تیمی موفق به شکست دادنمان نشده است اما به خاطر آن ماجرا که سرمنشا کار به فصل قبل برمیگردد، ۳ امتیاز از شمس آذر کم شده و کادر مدیریتی دنبال احقاق حق تیم هستند.
در بازی اول باید میبردیم و همه کارشناسان اعتراف کردند که حق شمس آذر خورده شد. نکته جالب توجه اینجاست که رضا مهدوی در دیدار با استقلال خوزستان که حق شمس آذر ضایع شد، داور وسط بود و در جدال با استقلال هم داخل اتاق وی.ای.آر نشسته بود! در واقع نبودن کمک داور ویدیویی هنگام رویارویی ما با استقلال خوزستان و بودن این سیستم در بازی با استقلال تهران به ما ضربه زد!
برخی کارشناسان داوری هنگام تحلیل اتفاقات و اشتباهات داورها منصفانه تصمیم نمیگیرند چون یا باهم دوست و همکار هستند، یا اینکه به جایی وصل میشوند.
از آقای توتونچی مجری برنامه شبهای فوتبالی گله دارم چون مرتب میگوید شمس آذر تیم قعرنشین جدول است ولی نمیگوید که ۳ امتیاز ما به دلایل انضباطی کم شده. ایشان نمیگوید همین الان بهترین گلزن لیگ بیست و پنجم از شمس آذر است و به لحاظ رنج سنی هم دومین تیم جوان را داریم. شمس آذر طبق دادههای کامپیوتری در مالکیت توپ نیز تیم دوم لیگ محسوب میشود و همه این شرایط در حالی ایجاد شده که ما برای فصل جاری ۱۷ بازیکن خودمان را از دست دادیم و مجبور شدیم نفرات دیگری را جانشین کنیم. بودجه ما کلاً ۱۷۰ میلیارد تومان است یعنی حتی کمتر از یک بازیکن استقلال ولی کارشناسان خودشان ببینند و قضاوت کنند که شمس آذر چطور فوتبال بازی میکند.
یک آقای مجری در تلویزیون مینشیند و با دوستانش هرچه میخواهند در مورد بعضی تیمها میگویند. جالب اینجاست که برخی از مهمانان مرتب به این مجری میگویند: آقای مربی! ولی به نظر من مربیگری یعنی اینکه حداقل ۱۰ هزار ساعت کار کرده باشی نه اینکه نیمکت یک تیم را به شما هدیه داده باشند.
در صحنهای که صالح حردانی خودش را زمین انداخت، ما یک بر صفر عقب بودیم و به همین خاطر توپ را به او دادم تا سریعتر بازی را شروع کند ولی متاسفانه بعضی بازیکنان حتی تاریخ باشگاه خودشان را هم مطالعه نمیکنند. آقای حردانی! تاریخ استقلال را دوباره بخوان و ببین نفرات هم پست شما در سالیان گذشته چه کسانی بودهاند. شما داری در پستی بازی میکنی که بزرگانی همچون جواد زرینچه، رضا عادلخانی، رضا نعلچگر، محمد تقوی، محمد نوازی و… آنجا بازی میکردند. بازیکن استقلال هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ شخصیتی همیشه باید بزرگ باشد. نفرات این تیم باید علاوه بر مسائل فنی، شخصیت خود را هم تقویت کنند. در همان صحنه روزبه چشمی قاطعانه وارد عمل شد و به این بازیکن توپید که سریعتر کار را شروع کند. آقا بیژن طاهری هم با او برخورد کرد. متاسفانه بعضی بازیکنان استقلال هنوز نمیدانند کجا بازی میکنند و پیراهن چه تیم بزرگی را بر تن دارند.
سال ۷۶ من در تیررس استقلال و پرسپولیس بودم. دقیقاً به خاطر دارم که آقای حمید درخشان به عنوان سرمربی وقت پرسپولیس به من گفت حسین عبدی سالهای پایانی فوتبال خود را سپری میکند و میخواهیم تو را جانشین او کنیم ولی استقلالی بودم و بلافاصله بعد از اینکه پیشنهاد استقلال آمد، به این تیم پیوستم. من در پیام مقاومت بازیهای بسیار خوبی ارائه کرده بودم و یکی از پدیدههای آن زمان به حساب میآمدم که همراه با فرهاد مجیدی، اصغر رسولزاده و علیرضا اکبرپور به استقلال آمدم اما مرحوم حجازی به من بازی نداد. شاید باورتان نشود ولی یکی از دلایل اختلاف میان امیر قلعه نویی و ناصر حجازی من بودم. آقای قلعه نویی مرتب به ناصرخان میگفت وقتی وحید آماده است و شرایط بازی دارد چرا به میدان نرود؟
بیشتر بخوانید:ریکاردو ساپینتو با تعویضهایش استقلال را نابود میکند/ مدیران استقلال از همین امروز دنبال سرمربی جدید باشند
همان سال ۷۶ وقتی به نیم فصل رسیدیم، من چند پیشنهاد داشتم و حتی به خاطر میآورم که یک تیم اماراتی هم تقاضا داده بود.خود آقای کامران منزوی که سرپرست تیم بود به من گفت اماراتیها تو را میخواهند اما نکته عجیب اینجا بود که در استقلال به من بازی نمیدادند ولی رضایتنامه ام را نیز صادر نکردند تا به یک تیم دیگر بروند به همین خاطر تا پایان فصل نیمکت نشینی را تحمل کردم و بعد از آن با جدایی از استقلال به فجر سپاسی پیوستم. خدا آقای پورحیدری را رحمت کند، واقعا در آن مقطع به لحاظ فنی خیلی کمکم کرد.
وقتی به استقلال پیوستم، چند بازیکن سرشناس توسط مرحوم حجازی از این تیم کنار گذاشته شدند و هیچوقت یادم نمیرود که چند بار داخل رختکن میگفت: اگر این بازیکنان واقعاً نفرات موثر و سرنوشت سازی هستند، در تیمهای دیگر خودشان را نشان بدهند. دقیقاً به همین خاطر وقتی تابستان سال ۷۷ به فجر سپاسی پیوستم، همه تلاشم را به کار گرفتم تا خودم را نشان بدهم. اتفاقا با فجر برابر استقلال ناصرخان هم بازی کردم و رضا حسنزاده بعداً به من گفت حجازی بین دو نیمه مرتب در موردت حرف میزد و تاکید داشت اجازه بازیسازی را از تو بگیریم.
اگر دوباره به سال ۷۶ بازگردیم، ضمن احترام فراوان به مرحوم ناصر حجازی، پیشنهاد استقلال را قبول نمیکردم. البته به حرمت استقلال، راهی پرسپولیس هم نمیشدم. آقای حجازی هنوز هم برایم فوق العاده محترم هستند ولی به سبک بازی من اعتقاد نداشت بنابراین دلیلی ندارد که اگر به ۲۸ سال قبل برگردیم و آقای حجازی سرمربی استقلال باشند، به آن تیم بروم.
استقلال در حال حاضر بهترین تیم ایران از نظر نفرات و در اختیار داشتن بازیکنان با کیفیت است ولی متاسفانه وقتی مربی ۴ ماه محروم باشد، قطعاً شرایط از کنترل خارج میشود چون بازیکنان حتماً از دستیاران به اندازه خود سرمربی حرف شنوی ندارند. البته به نظرم سرمربی استقلال یک مقدار هم به مسائل حاشیهای فوتبال علاقه دارد و این اصلاً خوب نیست. شما سرمربی خارجی تیم ملی والیبال ایران را ببینید که چقدر بیحاشیه و مسلط است.
سال ۷۶ یک فصل تلخ را در استقلال سپری کردم ولی یکی از بزرگترین اهدافم این است که به عنوان مربی به استقلال برگردم و با قهرمانی این تیم، همه آن خاطرات تلخ را پاک کنم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0