اعتماد به امریکا: سراب یا چاره آخر؟

شایانیوز– رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که «به امریکا نمیشود اعتماد کرد». این گزاره در فضای سیاسی ایران بارها تکرار شده، اما پرسش مهم این است: آیا تجربههای تاریخی و شواهد عینی چنین ادعایی را تأیید میکنند؟ در این مقاله، یک سده روابط ایران و ایالات متحده را بررسی میکنیم. سپس به این پرسش پاسخ خواهیم
شایانیوز– رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که «به امریکا نمیشود اعتماد کرد». این گزاره در فضای سیاسی ایران بارها تکرار شده، اما پرسش مهم این است: آیا تجربههای تاریخی و شواهد عینی چنین ادعایی را تأیید میکنند؟ در این مقاله، یک سده روابط ایران و ایالات متحده را بررسی میکنیم. سپس به این پرسش پاسخ خواهیم داد که آیا کشورهای دیگر هم در مورد اعتماد به امریکا شکست خوردهاند، و اینکه در شرایط فعلی چه گزینههایی پیش روی ایران قرار دارد.
سیر تاریخی بیاعتمادی در روابط ایران و امریکا
کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق
یکی از مهمترین نقطههای تاریخی بیاعتمادی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت منتخب دکتر محمد مصدق است. مصدق به منظور مقابله با ملیسازی صنعت نفت و تقویت استقلال ایران، به نفتکشهای انگلیسی و نفوذ بریتانیا اعتراض کرده بود. در همان زمان، نامهها و مکاتبات رسمی بین دولت مصدق و مقامات امریکایی مبنی بر درخواست حمایت سیاسی و اقتصادی وجود داشت. مصدق به امریکا اعتماد کرد و انتظار داشت واشنگتن از استقلال و حاکمیت ایران در برابر بریتانیا حمایت کند. اما اسناد بعدی، به ویژه گزارشهای محرمانه سیا که پس از دههها فاش شد، نشان میدهد که امریکا با همکاری MI6 بریتانیا، عملیات سری برای براندازی دولت مصدق طراحی و اجرا کرد. کودتا منجر به بازگشت محمدرضا پهلوی به قدرت شد و اعتماد ایران به امریکا را برای دههها نابود کرد.
انقلاب ۱۹۷۹ و بحران گروگانگیری
با وقوع انقلاب اسلامی، سفارت امریکا در تهران به اشغال درآمد و ۵۲ دیپلمات و کارمند امریکایی به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند. دولت امریکا در پاسخ، تحریمهای اقتصادی و سیاسی سنگینی علیه ایران اعمال کرد که آثار آن حتی بر زندگی روزمره مردم نیز محسوس بود. این رویداد نمونهای واضح از آن است که اعتماد مطلق به امریکا، حتی در شرایط عادی سیاسی، میتواند پرهزینه و خطرناک باشد.
جنگ ایران و عراق (دهه ۱۹۸۰)
در جریان جنگ هشتساله، هرچند امریکا به صورت رسمی بیطرفی اعلام کرده بود، اما اسناد بعدی نشان دادند که واشینگتن اطلاعات نظامی و لجستیکی به عراق ارائه داده و در عین حال از حملات شیمیایی صدام حسین علیه ایران مطلع بوده است. این سیاست دوگانه، نمونه دیگری از رفتار غیرقابل اعتماد امریکا در بحرانهای منطقهای است.
سقوط پرواز ایرانایر ۶۵۵ در سال ۱۹۸۸
ناو جنگی امریکا، یواساس وینسنس، به اشتباه یک هواپیمای مسافربری ایرانایر را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن ۲۹۰ غیرنظامی شد. این حادثه، اثبات دیگری از ریسک اعتماد بیچون و چرا به امریکا بود.
کشته شدگان پرواز 655 ایران ایر
دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰؛ پرونده هستهای و تحریمها
تحریمهای سنگین امریکا و شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، فشار شدیدی به اقتصاد کشور وارد کرد و نمونهای دیگر از تجربه تاریخی بیاعتمادی بود؛ حتی زمانی که ایران مذاکرات هستهای را شروع کرد، امریکا و متحدانش همواره با تهدید تحریمها فضای اعتماد را محدود کردند.
توافق هستهای (۲۰۱۵) و خروج یکجانبه امریکا (۲۰۱۸)
برجام که حاصل مذاکره چندجانبه بود، برای مدتی امیدی به کاهش تنشها ایجاد کرد، اما تصمیم دولت ترامپ به خروج یکجانبه، نشان داد که حتی توافقهای رسمی بینالمللی نیز میتوانند با تغییر سیاست داخلی امریکا زیر پا گذاشته شوند.
مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها (۲۰۲۵)
فعالسازی مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی با پشتیبانی غیرمستقیم واشینگتن، نمونهای دیگر از محدودیت استقلال ایران در برابر فشارهای غربی است. حتی سازوکارهای چندجانبه میتوانند تحت نفوذ سیاسی آمریکا به ابزاری برای تحمیل سیاستهای اقتصادی و سیاسی تبدیل شوند.
اعتماد اروپا و سایر کشورها به امریکا؛ وفاداری یا ابزارگرایی؟
تجربه تاریخی نشان میدهد که امریکا حتی به متحدان نزدیک خود هم همیشه وفادار نبوده و گاهی آنها را برای پیشبرد منافع ملی خود قربانی کرده است:
1. اروپا و جنگ عراق (۲۰۰۳)
در آستانه حمله به عراق بعثی، دولتهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان مخالفت رسمی خود را اعلام کردند و خواهان اقدام قانونی و مجوز سازمان ملل بودند. با این حال، امریکا بدون توجه به این مخالفتها و با فشار سیاسی و رسانهای، اقدام به حمله یکجانبه کرد. بسیاری از متحدان اروپایی مجبور شدند به دلایل اقتصادی و سیاسی، به سیاستهای امریکا تن دهند، یا روابط خود با واشنگتن را مدیریت کنند تا از تبعات تحریم و فشارهای اقتصادی مصون بمانند.
2. خروج یکجانبه از برجام (۲۰۱۸)
ایران و کشورهای اروپایی به توافق هستهای پایبند بودند، اما امریکا به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و حتی شرکتها و بانکهای اروپایی را تهدید به جریمه و تحریم کرد، تا آنها را مجبور به محدود کردن روابط اقتصادی با ایران کند. این اقدام نشان داد که حتی اتحادیه اروپا به عنوان متحد نزدیک، تحت تأثیر منافع امریکا قرار دارد و نمیتواند مستقل عمل کند، حتی وقتی که پایبندی به توافقهای بینالمللی را رعایت میکند.
3. تحریمهای ثانویه و فشار بر دیگر کشورها
واشینگتن از ابزار تحریمهای ثانویه برای مجبور کردن کشورهای چین، روسیه، و حتی شرکای اروپایی به پیروی از سیاستهایش استفاده کرده است. این نشان میدهد که امریکا میتواند بدون توجه به تعهدات دیپلماتیک یا روابط متحدانه، منافع سایر کشورها را قربانی اهداف خود کند.
عیار اعتماد به امریکا
این نمونهها نشان میدهند که اعتماد مطلق به امریکا، حتی از سوی کشورهای نزدیک و متحد، چندان واقعبینانه نیست. تصمیمات واشینگتن غالباً تابع منافع داخلی، تغییرات سیاسی و فشارهای راهبردی است و میتواند تعهدات بینالمللی را نادیده بگیرد. حقیقت آن است که اعتماد کامل به امریکا، ریسک جدی دارد و حتی متحدان نزدیک نیز نمیتوانند به وفاداری کامل واشنگتن تکیه کنند و اعتماد کامل، حتی از سوی اروپا، تصمیمی پرخطر است. بنابراین ایران در تعامل با امریکا باید با احتیاط و استراتژی مستقل عمل کند.
چاره «عدم اعتماد مطلق» است؟
اعتماد مطلق به امریکا منطقی نیست. تاریخ روابط ایران و امریکا سرشار از تغییرات ناگهانی، سیاستهای دوگانه و اقدامات خصمانه است.
اما انکار دیپلماسی نیز راهحل نیست. در دورههایی تعامل سازنده امکانپذیر بوده، هرچند شکننده.
راه معقول، اعتماد مشروط و قابل راستیآزمایی است.
گزینههای ایران در شرایط فعلی
۱. تعامل مرحلهای و شرطی: هر گام ایران در چارچوب توافق باید با اقدام متناظر و قابل راستیآزمایی از سوی امریکا و دیگر طرفها همراه شود.
2. تنوعبخشی به روابط اقتصادی: کاهش اتکا به امریکا و اروپا از طریق توسعه روابط با شرق و منطقه، فشار تحریمها را تعدیل میکند.
3. دیپلماسی منطقهای: کاهش تنش با همسایگان میتواند قدرت چانهزنی ایران را در برابر غرب افزایش دهد.
گرچه اعتماد کامل به امریکا پرخطر و پرهزینه است. اما نفی کامل دیپلماسی نیز به معنای انزوای ایران و افزایش فشارها خواهد بود. بهترین راهبرد در شرایط کنونی، دیپلماسی محتاطانه و مشروط است: توافقهایی با ضمانتهای حقوقی و اقتصادی، راستیآزمایی مستقل، و اقدامات مرحلهای. تنها با چنین رویکردی میتوان میان منافع ملی و واقعیتهای سیاست بینالملل توازن برقرار کرد.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0