مجری سابق شبکه؛ «نماینده صالح» باشید نه «ماشین هوار»!

امیر نیک رویان رسانه نگار یکم/ سال ۱۴۰۴ بنا بر پیام رسمی و گرانقدر رهبری معظم انقلاب «سال سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شد؛ عنوانی که نه تنها یک الزام راهبردی و سندی لازم الاجرا، بلکه ترازنامهای تام و تمام دستگاههای اجرایی، نهادهای تصمیمگیر و نمایندگان مجلس است. در چنین سالی، پرسشی ساده اما تعیینکننده مطرح
امیر نیک رویان
رسانه نگار
یکم/
سال ۱۴۰۴ بنا بر پیام رسمی و گرانقدر رهبری معظم انقلاب «سال سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شد؛ عنوانی که نه تنها یک الزام راهبردی و سندی لازم الاجرا، بلکه ترازنامهای تام و تمام دستگاههای اجرایی، نهادهای تصمیمگیر و نمایندگان مجلس است.
در چنین سالی، پرسشی ساده اما تعیینکننده مطرح است: اگر محور اصلی سیاستگذاری کشور، «سرمایهگذاری برای تولید» است، جایگاه نمایندگان مردم کجاست؟ و مهمتر اینکه چگونه می شود که رفتار یک نمایندهٔ صاحب تریبون عمومی، جز آسیب به ضربان امید عمومی و تصویر آینده و به چشم انداز سرمایهگذاری و اشتغال مولّد در پی نداشته باشد؟!
این یادداشت، قصد توهین یا تخریب شخصی ندارد؛ اما وقتی نمایندهای با تمرکز آگاهانه، یکجانبه و مداوم بر هجمه به فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران، نقش اصلاحی و ایجابی خود را در عمل به کلی تخریبی و سلبی ایفا میکند، وظیفهٔ رسانه و روزنامهنگار است که آن تناقض را بازنمایی کند یا لااقل با نَفَس تحلیلی آن را به پرسش بگذارد.
دوم/
نمایندگی یعنی «پرسشگری» یا «سنگاندازی»؟ وظیفه نمایندهٔ مجلس، قانونگذاری، نظارت بر عملکرد دولت و پیگیری حقوق مردم است. اما آیا این وظیفهٔ نظارتی به معنی تبدیل هر دیدار دولتی با سرمایهگذاران دلسوز این کشور، به موضوعی چالش برانگیز و به محملی تخریبی یا به بهانه ای برای استیضاح اعتبار عمومی است؟ آیا پرسش از رئیسجمهور در باب دیدار با سرمایهگذاران، مبنای قانونی است که شأن نمایندگی را حفظ کند؛ یا برعکس، به ستیزهجویی روزمره و رویکرد نمایش سیاسی یک بازیگر تازه کار که خود را مخالف تام می نامد، دامن زند؟
کدام سازوکارهای قانونی یا حتی پژوهشی نشان میدهد که دیدار رئیسجمهور با سرمایهگذاران، به منافع ملی آسیب زده است؟ آیا پیش از مطرحکردن اتهام یا سؤال علنی، پیگیری مستدل و کارشناسانه انجام شده؟اگر اشکالِ جدی وجود دارد، چرا مسیرهای قانونی نظارتی حرفهای (گزارش کمیسیون، استعلام تخصصی، و یا دعوت از کارشناسان اقتصادی) طی نشده است؟
چگونه و با چه منطقی میتوان رئیسجمهور منتخب مردم را بازخواست کرد که چرا با دو سرمایهگذار دیدار کرده است؟ آیا این پرسشهای سطحی و کودکانه در شأن جایگاه ریاست جمهوری است؟ آیا در شأن جایگاه مقدس نمایندگی ملت ایران است که مدام و مداوم چنین پرسش های پیشپاافتادهای طرح شود؟
سوم/
نمایندهای که تصور میکند فقط با این رفتارهای سخیف و سطحی «دیده» میشود، در حقیقت خود را کوچکتر از آن جایگاه میکند. چنین نماینده ای، گویی هنوز درک نکرده اینجا مجلس شورای اسلامی است، نه یک کانال تلویزیونی!.
مردم امروز بیش از هر زمان دیگری از این همه هیاهوی ویرانگر و بی ارزش جناحی و سیاسی خستهاند؛ خسته و فرسوده از سر و صداهایی که نه تنها گرهی از زندگی روزمرهشان باز نمیکند بلکه رفاه و آسایش آنان را قربانی رقابتهای فردی ساخته است. واقعیت این است که مقایسهٔ کارنامهٔ اجرایی رئیسجمهور با تجربهٔ نمایندهای که با کمترین و قلیل ترین آرا وارد مجلس شده و گویی هنوز خود را بر صندلی مجری می بیند نه صندلی نماینده مجلس، قابل قیاس نیست؛. به خود بیابید و دریابید که خدمات و سوابق اجرایی رئیسجمهور به اندازهٔ کل همان آرای بسیار اندکی است که مسیر ورود شما به مجلس شد.. حتی همین قیاس بدیهی هم بهروشنی نشان میدهد که پرسشهای بیپایه و تبلیغاتی، نه تنها به نفع مردم نیست، بلکه عزت و جایگاه مجلس را نیز خدشهدار میکند.
چهارم/
یکی بر سر شاخه بن می برید!
وقتی رهبری امسال را «سرمایهگذاری برای تولید» نامیدند، این نامگذاری فقط یک امیدواری زبانی نبود؛ بلکه نقشهٔ راهی بود برای تسهیل سرمایهگذاری، حمایت از تولید داخل و کاهش موانع ساختاری.
بنابراین اگر نمایندگان یا جریاناتی، همانگونه که توصیف شد، مانع سرمایهگذار داخلی و محل سرمایه گذار دلسوز شوند، چه معنایی برای انسجام و وفاق حکمرانی و پیوند مردم با نهادهای تصمیمگیر دارد؟ مگر مسئولیت پارلمانی، به وضوح شامل حفظ منافع عمومی در بلندمدت نیست؟ نکند نمایندگی تبدیل شده به ماشین تولید اعتراض های نمایشی که به کلی از متن سیاستگذاری کلان منفک است؟ با چنین رویکردی، کدام عقل سلیم و نفس سالم، تخریب جایگاه و شأن مهم ترین و مردمی ترین نهاد تقنینی کشور را، آن هم به دست آن که بر صندلی همان نهاد نشسته، قبول می کند؟ بر سر شاخه نشسته آید و بن می برید؟!
پنجم/
کارنامهٔ عمل یا کارنامهٔ داد و هوار؛ کدام یک «صلاحیتِ» نمایندگی را ثابت میکند؟
آن هنگام که دولت مورد حمایت شما بر سر کار بود، رگه های واضح و عیان ناترازی انرژی پدیدار شد، بماند که بسیاری از نشانهها از جمله کمبود گاز و مشکلات تأمین برق و… زمینه ها و ریشههایش به رویکردها و عملکردهای آن دوره بازمیگردد.
حال، سؤال ساده و بیپرده این است: در آن دورهٔ سرنوشتساز، شما چه کردید و چه می کردید؟ اساسا آیا برنامهای عملی برای جلوگیری از این ناترازی و کاهشِ آسیبِ معیشتی مردم ارائه دادید یا صرفاً به شعار و انتقادهای سطحی و بی ثمر اکتفا کردید؟ شما که آن زمان، هم تریبون داشتید، هم ابزار و هم تشکلی یکدست!!!
شما با چه منطق و اراده ای، امروز به سرمایهگذارانی انگ بدنامی میزنید که علیرغم همهٔ موانع، با روحیه وطن پرستی عقبافتادگیها را جبران کردهاند، چرخهٔ تولید را راه انداختهاند و برای ایجاد اشتغال دست به کار شدهاند؟ اینان — نه آن گونه که شما به جعل و گزافه، مظاهرِ رانت می نامیدشان— کسانی هستند که با نگاهی ملی و رویکردی موثر، سعی در ایجاد ارزش افزوده برای نظام و توسعه معیشت و اشتغال مردم دارند؛ چگونه حاضر میشوید در برابر کارنامه درخشان آنان قد علم کنید، در حالی که خود در آن دورهٔ بحرانی کارنامه ای جز لفاظی نداشتید و هنوز هم در کسوت نمایندگی، کارنامه ای قابل دفاع ندارید!
ششم/
به شما نوید! می دهیم که نسل جدید هم خوب شما را شناختهاند؛ در کوچه و خیابان برایتان تعبیر جالبی ساختهاند: «لب و دهن»!؛ یعنی کسانی که فقط به گفتار بسنده میکنند و هیچ کارنامه قابل دفاع و عملی برای نشان دادن ندارند. متأسفیم که این عنوان مردمی، برازنده شماست چرا که انتخاب چنین عنوانی، تصادفی نیست؛ بلکه حاصل سالها تجربهٔ شنیدن شعارهایی است که به عمل نینجامیده. مردم دیگر به «لب و دهن» دل نمیبندند؛ آنها به عملِ واقعی نیاز دارند، به راهحلهایی که زندگیشان را بهبود بخشد، نه به نمایشهای تکراری.
اگر دغدغهٔ شما واقعاً منافع مردم است، راه، مشخص و روشن است: بهجای اصرار بر شعار و لب و دهن، کار کارشناسی و طرحهای عملی برای رفع موانع تولید ارائه کنید؛ طرحهایی که هم به تولید کمک کند و هم از فشار بر سفرهٔ مردم بکاهد.
هفتم/
راه سیاستِ «لب و دهن» به ترکستان است؛ نماینده عملگرای مردم باشید!
مگر مملکت مشکل دیگری ندارد؟ مگر ناترازی انرژی، بحران مسکن، گرانی و بیکاری، گرههای اصلی امروز جامعه نیستند؟ چرا نمایندهای که باید در جایگاه بسیار حساس در مقام و مرتبه حفاظت از «حقالناسِ» مجلس باشد، تمام وقت و تریبون گرانسنگ و ارزشمند خود را صرف پروندهسازی علیه سرمایهگذاران دلسوز میکند؟ آیا چنین رویکردی، در تضاد آشکار با شعار و راهبرد کلان کشور نیست؟ آیا چنین اقداماتی، مصداق ایستادن مقابل منویات رهبری نیست؟ آیا چنین تخرکاتی، نشانه ای از دهنکجی به مسیر کلان کشور نیست؟
هشتم/
بعدها همین افراد تعجب میکنند که چرا با آنکه همیشه مثلا دلسوز بودند، جامعه به آنها انگ سهمخواهی میزند. وقتی شما جلوی آبادانی و رفاه مردم سد میزنید، وقتی مانع سرمایهگذاری میشوید، وقتی دغدغهتان فقط این است که چه کسی وارد میدان شود و چه کسی نشود، سؤال جدی برای مردم پیش می آید: شما که قرار بوده نماینده مردم باشید، پس نماینده که هستید؟ دقیقا به دنبال چه هستید؟ حفظ منافع عمومی یا باز کردن میدان برای دوستان و همفکران سیاسی خودتان؟
نهم/
توصیه صاحب این قلم به عنوان شهروند این جامعه این است که به جای جنجالهای بیحاصل، افق دیدتان را عوض کنید و ظرفیتهای خود را در میدان عمل و اجرا به کار ببندید. شما جوانید و انرژی دارید؛ این انرژی اگر در مسیر درست مصرف شود، میتواند کارنامهای ماندگار برایتان بسازد. گوش جان سپردن به توصیهٔ بزرگان و برخورد عاقلانه با مسائل، نهتنها از شأن نمایندگی شما نمیکاهد بلکه اعتبار و جایگاهتان را نزد مردم تقویت میکند. آیندهٔ سیاسی هر نماینده در گروی عمل مثبت اوست، نه در گروی پرسشهای سطحی و رفتارهای پر سر و صدا!
دهم/
حرف آخر: نماینده باشید، لبودهن نباشید!
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0