سه نکته عجیب درباره ولدمورت که همچنان حل نشده باقی ماندهاند

داستان هری پاتر (Harry Potter) در فرهنگ عامه ارزش بیحد و مرزی دارد و تعجبی ندارد که حتی دههها بعد، فرنچایز همچنان مورد توجه باشد. بازسازی آینده آن در قالب سریال نیز نشان میدهد که طرفداران همچنان با شور و اشتیاق زیادی انتظار این دنیای جادویی را میکشند. اما در میان همه شخصیتهای این داستان
داستان هری پاتر (Harry Potter) در فرهنگ عامه ارزش بیحد و مرزی دارد و تعجبی ندارد که حتی دههها بعد، فرنچایز همچنان مورد توجه باشد. بازسازی آینده آن در قالب سریال نیز نشان میدهد که طرفداران همچنان با شور و اشتیاق زیادی انتظار این دنیای جادویی را میکشند. اما در میان همه شخصیتهای این داستان مشهور، یکی از آنها توانست جای خود را در فهرست بزرگترین آنتاگونیستهای داستانی پیدا کند: لرد ولدمورت.
او بدون شک یکی از پربحثترین شخصیتها در فیلمها و کتابهاست، اما این بدان معنا نیست که همه چیز درباره او کاملا منطقی باشد. بسیاری از انتخابهای لرد سیاه، حداقل، قابل بحث و پرسشبرانگیز هستند. او قدرتمند، بیرحم و استراتژیک است، اما در لحظات کلیدی ناهماهنگیهایی دارد که طرفداران را به تعجب وا میدارد. بررسی این تصمیمات فقط به معنی وسواس زیاد نیست؛ بلکه هدف، درک نحوه شکلگیری ضدقهرمان اصلی داستان است. و وقتی با دقت بیشتری نگاه کنید، چند نقص مشخص بیشتر از بقیه به چشم میآیند. در ادامه، به ۳ نکته درباره ولدمورت اشاره میکنیم که زیاد منطقی به نظر نمیرسد.
۳. نژادپرستی علیه ماگلها
لرد ولدمورت یکی از بزرگترین شرورهاست، عمدتا به این دلیل که تجسم آن شخصیت کلاسیک و متعصب است که به جدایی و تبعیض وسواس دارد: او بهشدت از ماگلها و جادوگران دورگه متنفر است. جالبترین نکته؟ خودش دورگه است. او تمام عمر خود را صرف این میکند که تبلیغ کند جادوگران خالص برترند و در عین حال تلاش میکند هر نشانهای از پیشینه خودش را پاک کند. منطقی است؟ قطعا خیر. آنچه واقعا نشان میدهد این است که ولدمورت تحت تاثیر ترس و عدم اعتماد به نفس است، همراه با خودبینی بیش از حد. او میخواهد همه چیز و همهکس را کنترل کند، اما این وسواس برای اثبات «برتری» خود، بیشتر از تهدیدهای دیگران، ضعفهای خودش را نشان میدهد.
نژادپرستی او فقط به سخنانش محدود نمیشود، زیرا ولدمورت تماما ارتشی را بر اساس این منطق تحریفشده میسازد. حتی دنیای جادویی فضای زیادی برای رشد این نوع تفکر باقی گذاشته است. شخصیتهایی که به عنوان «آدمهای خوب» معرفی میشوند، گاهی تعصبات کوچکی را بدون آنکه خودشان متوجه شوند نشان میدهند. بنابراین، مشکل فقط دیوانگی ولدمورت نیست، بلکه تمام جامعه جادویی در این سلسلهمراتب خونی سهیم است و او صرفا آن را به نهایت میرساند.
۲. انتخاب میان هری پاتر و نویل لانگباتم
در داستان هری پاتر، هسته مرکزی همه چیز در پیشگویی نهفته است که هری را «برگزیده» مینامید. اما بعدا مشخص میشود که این پیشگویی به همان اندازه میتوانست درباره نویل لانگباتم هم صدق کند. پس سوال این است: چرا ولدمورت باور داشت که هری برگزیده است؟ برای کسی که وسواس خون خالص دارد، او تصمیم گرفت به یک دو رگه حمله کند. این تصمیم کاملا متناقض به نظر میرسد، به خصوص وقتی که پیشزمینه خالص نویل و به اعتقاد شرور، برتری فرضی او را در نظر بگیریم، چیزی که میتوانست تهدیدی مستقیمتر برای قدرت ولدمورت باشد.
اما حقیقت این است که ولدمورت چنان در خودنفرت غرق شده بود که این شاید تنها پاسخی باشد که دریافت میکنیم. در نهایت، این عدم اعتماد به نفس باعث شد که او به درستی دشمنانش را ارزیابی نکند. با تمرکز بر هری، او بهطور ناخواسته محافظت جادویی لیلی پاتر را تقویت کرد، محافظتی که وقتی خودش را فدا کرد باقی ماند و در نتیجه یک دشمن قویتر و مصممتر ایجاد شد. اگر او نویل را انتخاب میکرد، تمام داستان به شکل متفاوتی پیش میرفت.
۳. ولدمورت متوجه نشد هری پاتر یک هورکراکس است
شاید بزرگترین اشتباه استراتژیک ولدمورت این بود که هرگز متوجه نشد هری یک هورکراکس تصادفی است. او تمام عمر خود را صرف وسواس در ساختن هورکراکسها به دقیقترین شکل ممکن کرد، اما وقتی تکهای از روحش در هری قرار میگیرد، حتی متوجه نمیشود. این چطور منطقی است؟ اگر آلبوس دامبلدور این موضوع را فهمید، چگونه ممکن است ولدمورت نفهمد؟ رییس هاگوارتز بهعنوان یکی از قدرتمندترین جادوگران تاریخ شناخته میشود، اما ولدمورت هم قرار بود در همان سطح باشد، که این غفلت را سختتر قابل توجیه میکند.
و نکته طعنهآمیز ماجرا؟ همین اشتباه مستقیما به سقوط او منجر میشود. تکهای از روح او در هری قرار داشت و وقتی ولدمورت به او در جنگل ممنوعه حمله میکند، نابود میشود و این نقطه عطف کل جنگ است. اگر او زودتر حقیقت را میفهمید، شاید میتوانست از سقوط خودش جلوگیری کند. البته از دید داستانی، داستان نیاز داشت راهی برای پیروزی نیکی بر شر پیدا کند، اما از منظر منطق، غیرقابل باور است که کسی به وسواس و حسابگر ولدمورت بتواند چیزی به این اندازه حیاتی را کاملا نادیده بگیرد. این یک نقص غیرقابل چشمپوشی است وقتی به نحوه ساختن کل هویت او حول تسلط بر هورکراکسها فکر میکنیم.
منبع: مجله بازار
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0