همشهری آنلاین – گروه سیاسی: اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در تازهترین ارزیابی تحلیلی خود درباره روند مناسبات میان تهران و واشنگتن، به بررسی سناریوهای مطرح دراین زمینه پرداخته است.
«استفانی هاوسهیر علی»، عضو شورای آتلانتیک و «کرانستون کلاین»، تحلیلگر خاورمیانه و افسر سابق نیروی هوایی آمریکا، که سابقه فعالیت در وزارت دفاع و وزارت امور خارجه این کشور را نیز دارد، در ارزیابی تحلیلی به دو مسیر کلی اشاره میکنند که بهعنوایی سناریویی درباره آینده مواجهه ایران و آمریکا مطرح میشود؛ سناریوییهایی که به گفته آنان، هریک ریسکها و «فرصتهای خاص خود را دارد که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
دو مسیر کلی
جنگ ۱۲ روزه تهران وتلآویو در ژوئن ۲۰۲۵ و آتشبس اخیر میان اسرائیل و حماس، پرسشهایی را درباره امکان دستیابی به توافقی با تهران ایجاد کردهاست. آتشبس غزه نشان داد میتوان غیرممکنها را ممکن کرد. با این حال، تلآویو، فلسطینیها، آمریکا و کشورهای منطقه همچنان با چالشهای زیادی برای جلوگیری از شعلهور شدن مجدد درگیری مواجهاند. ترامپ و تیمش میتوانند از موفقیت آتشبس غزه برای تمرکز بر یک توافق منطقهای گستردهتر، شامل ایران، بهره ببرند، همانطور که او در سخنرانی اخیر خود در کنست (پارلمان اسرائیل) در اکتبر ۲۰۲۵ اشاره کرد. با توجه به این موضوع اکنون ۲ مسیر کلی وجود دارد:
- یک توافق مذاکرهشده که میتواند به راهحلی بلندمدت منجر شود.
- یک آتشبس شکننده که بهصورت دورهای با درگیری قطع میشود.
سناریوی اول؛ یک توافق بزرگ و باشکوه
- ویژگیها و الزامها:
- یک توافق «بزرگ و باشکوه» احتمالاً نیازمند پیشنهاد آمریکا به ایران برای رفع تحریمها، ادغام در فرصتهای توسعه اقتصادی منطقهای و تضمین درباره عدم حملات بعدی اسرائیل خواهد بود.
- این سناریو با موانع زیادی مواجه است، اما منافع قابلتوجهی برای همه طرفها به همراه دارد و حتی ممکن است جایزه صلح نوبل را برای ترامپ به ارمغان آورد.
- چنین توافقی میتواند بحثهای داخلی ایران را تحت تأثیر قرار داده و با موافقت مواجه شود.
- تعهدهای ایران:
- کاهش غنیسازی اورانیوم: ایران باید سطح غنیسازی خود را به ۳.۶۷ درصد کاهش دهد، در حالی که پیش از حملات ژوئن ۲۰۲۵، سطح غنیسازی به ۶۰درصد رسیده بود.
- بازرسیهای سرزده: پذیرش رژیم بازرسی بسیار سختگیرانه ازسوی آژانس احتمالا از ویژگیهای چنین توافقی خواهد بود
- وضعیت غنیسازی: احتمالاً ایران غنیسازی داخلی را متوقف نخواهد کرد، اما یک سرمایهگذاری مشترک خارج از ایران (مثلاً در عمان) با مشارکت کشورهای عربی خلیج فارس میتواند راهحل باشد. مواد غنیشده میتوانند برای تولید انرژی هستهای به ایران بازگردانده شوند.
- محدودیتهای موشکی و منطقهای: ایران باید برنامه موشکهای بالستیک و حمایت از گروههایی مانند حزبالله، حوثیها، حماس و شبهنظامیان عراقی را محدود کند. این دو موضوع از نقاط اختلاف اصلی هستند و در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) به آنها پرداخته نشده بود. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش در سال ۲۰۱۸ به همین دلیل از برجام خارج شد.
- موانع داخلی ایران: برنامه هستهای و موشکی ایران با موضوع «غرور ملی» ایرانیان پیوند خورده و جنگ ژوئن موج جدیدی از ملیگرایی را در ایران برانگیخت و اکنون مذاکره درباره آنها سختتر از گذشته خواهد بود.
- اعتمادسازی آمریکا: واشنگتن باید اعتماد تهران را جلب کند، مذاکرات را با دقت پیش ببرد و دو عنصر کلیدی را تضمین کند: «اطمینان از عدم خروج از توافق» و «جلوگیری از حملات بعدی اسرائیل».
- جلب موافقت اسرائیل: آمریکا باید فشارهای متعادل و مشوقهایی مانند توافقهای دفاعی جذابتر به تلآویو ارائه دهد.
- ریسکها: اسرائیل به مذاکرات بدبین است و ممکن است در هر زمان اقدام نظامی انجام دهد تا مذاکرات را مختل کند. اگر آتشبس غزه پایدار بماند، اسرائیل ممکن است اولویتهای امنیتی خود را به سمت ایران بازتنظیم کند.
- منافع:
- منافع منطقهای: ثبات بلندمدت، توسعه اقتصادی و ادغام ایران در اقتصاد منطقه
- منافع جهانی: تقویت دیپلماسی چندجانبه
- منافع سیاسی برای آمریکا: تقویت جایگاه ترامپ در سیاست خارجی و احتمال دریافت جایزه صلح نوبل
سناریوی دوم؛ وقفهای ناپایدار – تعادل سمی
- نگرانیهای آمریکا درباره برنامه هستهای ایران حلنشده باقی میماند و تهدید درگیری نظامی جدید بین اسرائیل و ایران ادامه دارد.
- مذاکرات ممکن است برگزار شود یا نشود، اما در هر صورت پیشرفت واقعی در موضوع هستهای حاصل نمیشود.
- وضعیت کنونی: وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که ایران از «حق غنیسازی اورانیوم» خود صرفنظر نمیکند؛ موضعی که آمریکا احتمالاً رد خواهد کرد و به توقف کامل غنیسازی بهعنوان بخشی از هر توافق اصرار دارد.
- ریسکها:
- اقدام نظامی اسرائیل: تلآویو ممکن است در آینده در صورت عبور ایران از «خطوط قرمز» اقدام نظامی مستقیم انجام دهد. این خطوط قرمز شامل موارد زیر است:
- عدم اجازه دسترسی کافی به بازرسان آژانس
- ازسرگیری غنیسازی هستهای
- تسلیح مجدد محور مقاومت
- تلاش برای تسلیحاتی کردن اورانیوم غنیشده
- فشار بر زرادخانه آمریکا: در جنگ ژوئن، آمریکا ۲۵درصد از موشکهای رهگیر تاد خود را مصرف کرد. درگیری مجدد میتواند زرادخانه ضدموشکی آمریکا را بیش از حد تحت فشار قرار دهد.
- هزینههای اسرائیل: عملیات نظامی مداوم یا متناوب در ایران میتواند به ارتش، اقتصاد و سیاست اسرائیل آسیب برساند. استراتژی اسرائیل جنگهای «کوتاه» و «شدید» برای حفظ نیرویانسانی محدود و جلوگیری از فرسایش منابع است. گزارش آوریل ۲۰۲۵ نشان داد بیش از ۱۰۰هزار نیروی ذخیره اسرائیلی از انجام وظیفه خودداری کردهاند و نرخ حضور در آموزش ذخیره به ۶۰درصد کاهش یافته است (در مقایسه با پس از حملات ۷ اکتبر حماس). درگیری مداوم با ایران هزینههای اقتصادی و اجتماعی قابلتوجهی برای اسرائیل خواهد داشت.
- پاسخ شدیدتر ایران: ایران از جنگ ژوئن درسهایی آموخته و ممکن است با ابزارهای نظامی گستردهتری پاسخ دهد. نشانههای مختلفی از آمادگی ایران برای «درگیری در هر لحظه» حکایت دارد.
- اقدامهای نامتقارن ایران: ایران (در جنگ احتمالی بعدی) ممکن است بهدنبال تحمیل هزینه از طریق روشهای دیگر باشد؛ از جمله:
- اصلاح یا گسترش حملات موشکی برای دور زدن سامانههای پدافندی
- هدف قرار دادن اهداف کمتر محافظتشده مانند کشتیهای تجاری
- عملیات نامتقارن، ترور و حملات سایبری
- تأثیر بر منافع تجاری: نبود راهحل و ماهیت متناوب درگیریها به منافع تجاری آمریکا و بینالمللی در منطقه آسیب میرساند. جنگهای مکرر یا نگرانی از وقوع جنگ میتواند بر معاملات تجاری آمریکا، همکاریهای فناوری با کشورهای خلیج فارس، آزادی ناوبری و قیمت انرژی تأثیر بگذارد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0