معمای چندوجهی اسلامآباد؛ پاکستان در تنگنای شرق و غرب
دکتر بهرام زاهدی استاد دانشگاه و کارشناس بین الملل : پاکستان تنها کشوری است که توانسته میان دو قطب متضاد نظام جهانی ـ جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا ـ روابط راهبردی برقرار کند. در حالیکه هر یک از این دو قدرت معمولاً حضور راهبردی دیگری را در مناطق نفوذ خود برنمیتابند .
دکتر بهرام زاهدی استاد دانشگاه و کارشناس بین الملل :
پاکستان تنها کشوری است که توانسته میان دو قطب متضاد نظام جهانی ـ جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا ـ روابط راهبردی برقرار کند. در حالیکه هر یک از این دو قدرت معمولاً حضور راهبردی دیگری را در مناطق نفوذ خود برنمیتابند .
اسلامآباد موفق شده میان آنها تعادلی شکننده اما مؤثر ایجاد کند. از سوی دیگر، در حالیکه اغلب متحدان واشنگتن از حمایت ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی خودداری میکنند، پاکستان در مواضعی کمسابقه از جمهوری اسلامی دفاع کرده است؛ هرچند همزمان، در حرکتی متناقض، دونالد ترامپ را برای دریافت جایزه صلح نوبل پیشنهاد داده بود! این رفتارهای چندوجهی، سیاست خارجی پاکستان را به معمایی پیچیده برای تحلیلگران تبدیل کرده است.
ریشه این پیچیدگی را باید در نزاع تاریخی و وجودی اسلامآباد و دهلی نو جستوجو کرد. روی کار آمدن جریانهای تندرو هندو با رویکردی شبهصهیونیستی، خصومت هند با چین، و مناقشات مرزی میان دو کشور، بستر همکاری راهبردی چین و پاکستان را تقویت کرده است. همکاریای که در جنگ اخیر پاکستان و هند نمود یافت و باعث شد اسلامآباد با اتکا بر تجهیزات عمدتاً چینی، دست برتر را به دست آورد. در مقابل، هند در دوران جنگ سرد به شوروی نزدیک شد و پاکستان به اردوگاه غرب پیوست. هرچند طی دو دهه گذشته روابط هند و آمریکا به اوج رسید، اما وضع تعرفههای واشنگتن علیه دهلی نو در ماههای اخیر ورق را برگرداند و بار دیگر پیوند اسلامآباد و واشنگتن را مستحکمتر کرد.
با این حال، معادله اسلامآباد صرفاً تابع تعاملات قدرتهای بزرگ نیست. تاریخ، هویت دینی و فرهنگ اسلامی پاکستان آن را در پیوندی طبیعی با جهان اسلام، بهویژه ایران و عربستان، قرار داده است. از نگاه اسلامآباد، ایران در جبهه غربی خود پشتوانهای در برابر هند مسلح در شرق است. اما روابط پرتنش پاکستان با همسایه شمالی، افغانستان، گره دیرینی است که از زمان تأسیس این کشور تاکنون گشوده نشده است. افغانستان، مرز ترسیمی استعمار بریتانیا را مشروع نمیداند و پاکستان نیز ثبات کامل در کابل را در راستای منافع خود نمیبیند؛ بهویژه هنگامی که رد پای هند را در تحولات افغانستان حس کند.
در این میان، نقش آمریکا در تشدید اختلافات دو کشور تعیینکننده است. واشنگتن که از امتناع کابل در واگذاری پایگاه بگرام خشمگین بود، اکنون میکوشد از مسیر ارتش پاکستان بر امارت اسلامی فشار وارد کند تا همزمان به چین، روسیه و ایران نیز آسیب بزند. ارتش پاکستان، که قدرت واقعی را در این کشور در دست دارد، با وجود آگاهی از پیامدهای این سیاست، ناگزیر است تا حدی در بازی آمریکا بماند؛ زیرا قطع کمکهای مالی واشنگتن را تهدیدی برای بقای خود میداند. در نهایت، گره بحرانهای پیدرپی جنوب آسیا تنها زمانی گشوده خواهد شد که کشورهای منطقه ـ از پاکستان و افغانستان گرفته تا ایران، روسیه، چین و حتی هند ـ با کنار گذاشتن هژمونی دلار و رویکردهای مقطعی، به سوی همگرایی تمدنی و همکاری راهبردی واقعی گام بردارند.

تیترکوتاه مدیا
سرمایهگذاری برای تولید؛ کدام سرمایه، کدام تولید؟
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0