به گزارش همشهری آنلاین بیراه هم نیست که اسم این نانوایی سنگکی در قم به نانوایی خانوادگی معروف شده. کنار دست علیرضا بهمنی، شاطری که ۲۶ سال سابقه پای تنور سنگکی کار کردن دارد، همسرش میایستد و با پاروی سنگکی نان داغ و برشته را از تنور بیرون میآورد. ۶ فرزند آنان هم پای کار این نانوایی هستند.

شغل کمدرآمد ولی با برکت
علیرضا بهمنی ۳۸ ساله از ۱۴ سالگی با هرم گرمای تنور آشنا شده و خوب زیر و بم کار را میداند. ۴ سالی میشود که صاحب نانوایی سنگکی شده و به قول خودش برکت خدا دست مردم میدهد. ۲ سال پیش کمبود کارگر نانوایی، روزگارش را سخت کرد. دستتنها نمیتوانست از عهده کار بربیاد. در همین روزهای نا امیدی همسرش نقطه امیدی را روشن کرد و داوطلب شد تا پا به پای شاطر در نانوایی کار کند. بهمنی میگوید: «گفتم کار سختی است و در این شهر هیچ خانمی در نانوایی کار نکرده، اما زهرا گفت چراغ نانوایی روشن میماند. حالا که درآمد نانوایی خیلی کم است و کارگر پیدا نمیشود، من و بچهها کمک میکنیم.» همین پیشنهاد سبب شد تا سنگکی خانوادگی شکل بگیرد.

رفاقت، زبان مشترک خانواده ۸ نفره
پدر خانواده قبل از روشن شدن هوا کرکره نانوایی را بالا میدهد و چانهگیری خمیر را شروع میکند. یگانهفاطمه۱۳ ساله، حنانهفاطمه ۱۱ ساله و محمدعلی کلاس اولی که راهی مدرسه شدند، مادر خانواده همراه با امیرعلی، هلنا و امینعلی به نانوایی میآیند. بچهها گوشه خلوتتری را برای بازی انتخاب میکنند و مادر پای تنور میایستند. ظهر که بچهها از مدرسه میرسند، کارهای باقیمانده را انجام میدهند و ساعت ۳ عصر همه با هم به خانه میروند و نانوایی را تعطیل میکنند.

علیرضا بهمنی میگوید: «یک روز خانواده ما اینطور میگذرد؛ با کار خانوادگی. نتیجه هم جز خیر و آرامش برای ما نبوده و نیست. در خانه هم کارها را با هم پیش میبریم.» او که فوقدیپلم کامپیوتر است، نانوا بودن را به همه حرفهها ترجیح داده و میگوید: «این کار برکت است و با کار دیگری قابل مقایسه نیست. هر چه هم درآمدش کم باشد، خدا روزی ما و بچهها را میرساند.» او تاکید میکند که تربیت صحیح بچهها حاصل زحمت همسرش است و ادامه میدهد: «بچهها هم برکت زندگی ما شدهاند. ۲ دختر بزرگم که شاطری یاد گرفتند و پسرم هم دوست دارد در شستن و جاروکشیدن نانوایی کمک کند. زبان خانواده ما رفاقت است. بچهها و حتی مادرشان مجبور به کار در نانوایی نیستند. انتخاب خودشان برای زمان بیشتر در کنار هم بودنمان است و من بابت این اتفاق خوب خدا را شاکرم.» گلایه بهمنی فقط از کمبود سهمیه آرد برای نانوایی است.

اولین زن نانوای شهرم
زهرا بهرامزاده، مادر خانواده این روزها دانشجوی سال اول رشته زیستشناسی شدهاست. امینعلی ۵ ماه دارد و امیرعلی و هلنا، ۵ و ۳ ساله هستند. زهرا میگوید که با برنامهریزی میتواند هم کنار بچهها باشد و هم به کار و درسش برسد. او ادامه میدهد: «چند سال پیش که هنوز خودمان نانوایی نداشتیم، شرایط کار سخت شدهبود و به قشم رفتیم و همسرم آنجا در نانوایی کار میکرد. مستاجر هستیم. من با تلاش و سختی بیگانه نیستم. به عشق خانواده هر سختی برایم آسان است. همسرم میگفت چطور میخواهی به نانوایی بیایی؟ گفتم هر کاری برای زنان یک اولینی داشته و من هم اولین خانم نانوا در این شهر. کار عار نیست. خدا باید راضی باشد. امینعلی که تازه به دنیا آمدهبود، دختر بزرگم پای تنور ایستاد و کار یاد گرفت.»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0