همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: نهصدمین شب از شبهای بخارا با عنوان «شب قنات در ایران (کاریز)» به بررسی کتاب «پویایی فرهنگی آب در تمدن ایرانی» نوشته هادی لباف خانیکی اختصاص یافت. شبهای بخارا به همت علی دهباشی، پژوهشگر برگزار میشود.
کاریز، نقطه عطف تمدن ایرانی
در این نشست مرتضی فرهادی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در مراسم رونمایی از کتاب، با اشاره به اینکه قنات را اگر مهمترنی اختراع بشر ندانیم، حتما مهمترین و موثرترین اختراع ایرانیان است میگوید: قنات بخشی از فرهنگ کاریزی در ایران است که از ایران به کشورهای دیگر سرایت کرده است ولی متاسفانه در ایران رو به نابودی است. در مورد تعداد قناتها اختلاف نظر وجود دارد. بر اساس آخرین آمارهای سال ۱۳۵۲، حدود ۱۵هزار و ۵۰۰ قنات دایر و ۵۳۰۰ رشته قنات بایر در کشور وجود دارد که برای احداث آنها ۴۲۷ میلیون «نفر-روز» کار صرف شده است. طول مجموع کوره و میله ۱۵.۵ هزار قنات برابر با حدود ۸۲ بار فاصله زمین تا کره ماه است (۳۱ میلیارد و ۵۲۰ میلیون و ۸۰۰ هزار متر).
این مردمشناس گفت: بر اساس صحبتهای باستانشناسان و کریشمن، تمدن ایرانی یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است. بعد از اختراع زبان و موسیقی، این ایرانیان بودند که بشریت را از گردآوری گیاه و جانوری به تولید غذاهای گیاهی و جانوری کشاندند و این کار را نمیتوانستند انجام دهند مگر با کاریز امکانپذیر شد. بر خلاف تمدن غرب که از مبارزه انسان با طبیعت سخن گفتهاند، ایرانیها از روز اول یاد گرفتند به جای تضاد و تناضع با طبیعت، به دنبال همکاری باشند و توانستند سازههایی را بسازند که این سازهها بتوانند بدون جنگ و با همکاری و مهربانی، طبیعت را سر به راه کنند.
مرتضی فرهادی گفت: پدران ما یاد گرفته بودند که با این میزان بارندگی کنار بیایتد. در طبیعت ایران برای یکی دو ماه و شاید برای یکی دو سال باران میآید و ممکن است برای ۷ سال هیچ بارانی نیاید. یکی از کارهای قنات و اجزاء آن (گورابها و بَنسارها) این است که بارش طوفانی و مخرب است را به یک حرکت آرام و رام تبدیل کند. پدران ما آب را به مادرچاهها رساندند تا در طول سال همیشه آب داشته باشند و دانهها را به آرامی در اقلیم خشک رام کند.
بیشتر بخوانید:
فرشاد مومنی میهمان یکصد و شصت و چهارمین نشست بخارا
شب نقشه در بخارا
طولانیترین قنات پایتخت کجاست؟
این تنها قنات ۸۰۰ ساله و ۲طبقه جهان است! + ویدئو
معشوقی که تمدن ایرانی را شکل داد
در ادامه برنامه سیدمحمد بهشتی، عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری گفت: آثار تاریخی- فرهنگی و طبیعی ایران یک ویژگی مشترک و درسآموز برای امروز و فردا دارند و آن صفت «آیینگی» است. آنها یک چیز جادویی و خیال انگیز را در خود انعکاس میدهند؛ قنات هم همان کاری را با ایرانیان میکند که حافظ و نوروز.
دریافت او از نظر کردن بر قنات، وضعیت آیینگی است. او با این توصیف گفت: قنات شهادت میدهد که رکن تمدن ایرانی آب نیست؛ بلکه تشنگی است. گاهی تشنگی را به نبودن آب و یا احساس بد معادل قرار میدهیم ولی من میخواهم بگویم که تشنگی معادل «عاشقی» است. آب در سرزمین ما در مقام معشوق است. در این مقام است که «ناز» اش زیاد است؛ خیلی رو میپوشاند. اگر مقدارش زیاد بود دیگر در مقام معشوق قرا نمیگرفت. این تشنگی است که قنات را پدید میآورد و همینطور باغ ایرانی، تمدن ایرانی. این تشنگی است که خیال آب را پدید میآورد و حوض «خیال آب» است.

او یادی از لرد کرزن شرقشناس کرد و گفت: او برای دیدن «آب رکنآباد» که حافظ قربان صدقهاش رفته بود به شیراز رفت و وقتی آن را دید توی ذوقش خورد و گفت من فکر میکردم آب رکنآباد باید چیزی شبیه رود نیل باشد. لرد کرزن نمیفهمد که عظمت «خیال آب رکنآباد» از نیل بیشتر است، چنانکه حوض ظرف خیال و لطف آب است. هرچقدر هم اندازه حوض کوچک باشد، آسمان لایتناهی را در خود با صفت آیینگی منعکس میکند. آبی که نزد تشنه است، چنین عظمتی میتواند پیدا کند.
در گیلان و مازندران آب بسیار زیاد است و به اعتقاد محمد بهشتی ابرانشناس، به همین دلیل ابتکارات و شیرینکاریهایی که در مرکز ایران و کویر میبینید را در شمال ایران پیدا نمیکنید. اهالی گیلان و مازندران به اندازه یزدیها تشنه نیستند. او گفت: متاسفانه از سال ۱۳۳۵ آب محور تمدن در ایران شد و همه بلاهایی که سرخود آوردیم محصول این تفکر است؛ دیگر درکی از تشنگی نداریم، دیگر رفتارمان با آب مثل معشوق نیست. از این سال، «به جای دوشیدن شیر، گاو را کشتهایم». هیچ راهی نداریم مگر اینکه دوباره تشنگی را محور قرار دهیم و الا همهما میمیریم. ما بر سر دوراهی مرگ و زندگی هستیم. در این سرزمین نمیتوان زیست جز با رفتار عاشقانه برا آب. زمان زیادی برایمان باقینمانده است والا این سرزمین، ما را به عنوان عامل مخل خود دفع خواهد کرد. کتاب هادی لباف خانیکی، روشن کردن کبریت در دل تاریکی است.
از ۵۰ هزار قنات تا یک میلیون چاه
محمدرضا حائری مازندرانی که به عنوان کنشگر آشنا با قنات در سال ۱۳۹۲ در برنامه جیاس (سازمان خواروبار فائو) قناتهای کاشان را به ثبت رسانده گفت: برای ثبت جهانی هر یک از میراثهای کشاورزی در جیاس میبایست آن اثر معیارهای پنجگانه فائو را داشته باشد (تأمین امنیت غذایی و معیشت پایدار، تنوع زیستی و کشاورزی، سامانههای دانش بومی و سنتی، فرهنگ، سیستمهای ارزشی و سازمانهای اجتماعی، چشماندازها و ویژگیهای سرزمینی) قنات در ایران همانند نظام یکپارچه طبیعت، کشاورزی و جامعه را همراه با اعمال مهندسی بوم گرا یا بوم اشنا به هم پیوند زده است. از سفرههای زیرزمینی با توجه به توان اکولوژیکی هر حوزه به تدریج و به آرامی و بدون فشار به سفرههای زیرزمینی آب را با تکیه بر نیروی ثقل به روی زمین هدایت میکند و نظام پایداری از معیشت غذا و تنوع زیست محیطی را سازمان میدهد. در این فرایند مناظر فرهنگی بدیع نیز شکل میگیرد که هر کدام از آنها نماینده شیوه تفکر و تحقق حکمت دیرپای سرزمینی در ایران به شمار میآید
این معمار و پژوهشگر گفت: با اشاره به بیتوجهی به آموزههای قنات گفت: بر اساس اسناد، تا سال ۱۳۲۰ شمسی تمامی آب مورد نیاز کشاورزی و شرب و صنایع از قنات و چشمهها تامین میشد. بر اساس سرشماریهای سال ۱۳۳۰، حدود ۵۰ هزار رشته قنات در کشور دایر و فعال بودند. در برخی آمارهای غیر رسمی این عدد به ۷۰ هزار قنات در کل ایران میرسد. از دهه ۱۳۴۰ به بعد نقش قناتها در تامین منابع آبی نادیده گرفته شد کشور؛ بطوری که در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد در کشاورزی و کمی کمتر در تامین آب شرب و صنایع از قنات استفاده میشود.
این معمار با تاکید بر اینکه نوع توسعه و حاکمیت دیدگاه مهندسی مآب یا تکنولوژی «بومنشناس» باعث نادیده گرفته شدن قنات شده است، گفت: چاههای حفر شده در ایران در دهه ۱۳۵۰، ۴۷ هزار حلقه، در دهه ۱۳۶۰ حدود ۱۶۲ هزار حلقه، در دهه ۱۳۷۰ حدود ۲۲۵۰ حلقه در دهه ۱۳۸۰ ۴۵۰ هزار حلقه و در دهه ۱۳۹۰ حدود ۷۳۶ هزار چاه برآورد شده است. برآوردها نشان میدهد که امسال بیش از ۱میلیون چاه در ایران حفر شده باشد یعنی به طور متوسط در هر کیلومتر مربع یک چاه وجود دارد. در چهاردهه اخیر تعداد سدهای بزرگ از ۱۹ سد به ۱۹۵ سد رسیده است که برخی از آنها از لجن و لای انباشته شده است. پیمانکاران توانا به بوم نشناسی، پس از احداث شد به سراغ پروژههای انتقال آب بین حوضهایی و چاه ژرف روی آوردهاند.
عمر متوسط چاه های عمیق و نیمه عمیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال است در حالی که به گفته محمدرضا حائری مازندرانی، اگر قنات به خوبی نگهداری شود، هرگز عمرش به پایان نمیرسد. او گفت: قنات آموزش دهنده صرفه جویی، حفظ سلامت تولیدات کشاورزی و تشویق کننده مشارکت اجتماعی یاریگری است. قنات تنها شیوهای برای تامین آب نیست بلکه نقش تنظیم کننده را در جامعه ایفا میکرد. بدین معنا که نقش تامین و توزیع مصرف آب را برای شرب، کشاورزی و صنعت بر عهده داشت. قناتها را در بیشترین حد ممکن از دست دادهایم، امید که شیوه تفکر و درسهایش را از دست ندهیم.

نقد نظریههای شرقشناسانه از شیوه تولید آسیایی
داریوش رحمانیان استاد تاریخ در پایان این نشست با اشاره به اینکه تاریخ هیچ سرزمینی را بدون ویژگیهای جغرافیایی آن نمیتوان سنجید گفت: در ایران، با اقلیمی با بارش کم، تبخیر زیاد و خشک و بیابانی، موضوع مالکیت زمین نیست، بلکه آب است. به همین دلیل است که ضرورت ایجاد بند و کاریز در ایران و کشورهای خاورمیانه شکل میگیرد.
نظریه مارکس و وبر درباره «شیوه تولید آسیایی» و ایستایی تاریخ شرق، که بر خودبسندگی روستاها و نبود شهرِ به معنای غربی آن استوار است، اگرچه از نظر درونی منسجم است، اما از منظر تاریخی و با شواهد موجود درباره تمدنهای شرقی نادرست است. این نگاه شرقشناسانه، با تعریف محدودی از دیالکتیک و نادیده گرفتن نقش کانونی شهرهای ایرانی-اسلامی به عنوان قطبهای تجارت، صنعت و فرهنگ، تنوع و پویایی واقعی تاریخ شرق را نادیده میگیرد و به یک کلیشه تقلیلدهنده تبدیل شده است.
این متخصص تاریخ با انتقاد به این دیدگاهها گفت: به نظر اندیشمندانی مثل ماکس وبر، انگلس، و مارکس، شهر اساسا یک پدیده غربی است. نظریه استبداد ایرانی بر اساس این روایت از شرق استوار شده است. این موضوع را روایت کردم که بگویم زیربار کلان روایتهایی که در آن مطالعات عمیق و جدی ندارد، نباید برویم. نظریه تمدن آنها از زمانی شکل میگیرد که مالکیت خصوصی پدید میآید. طبق این نظریه چون در شرق، آسیا و ایران چنین چیزی نبوده، پس چیزی به اسم تمدن هم نداریم و این یک اجتماع غیرمتکامل و ثابت است که پویایی و دیالکتیک ندارد. صرفاً دو طبقه حاکم و محکوم در این جامعه وجود دارد. کمر ما زیر بار نظریههایی که مبانی مطالعاتی عمیق، جدی و میدانی ندارند خم میشود. آنها صرفا بر اساس روایتی که از منتسکیو و شاردن به آنها رسیده بوده و بر اساس یک ذهنیت دوگانه این نظریات را تدوین کردهاند و اینکه ما خود را اسیر مفهوم استبداد شرقی و ایرانی و نظام تولید آسیایی کنیم اشتباه است.
او با اشاره به بلایی که اصلاحات ارضی و اصل چهار ترومن و … بر سر موضوع آب در ایران آورده گفت: از دهه ۳۰ تا کنون اندیشمندان زیادی با ناله و زاری و فریاد بر اشتباه بودن این طرحها اذعان کردند ولی مسئله این است که ما حرف زیاد میزنیم ولی تبدیل به عمل نمیکنیم بسیاری از مشکلات و معضلات در کشور از جنس میانرشتهای است و نمیشود آب را فقط از عدهای متخصص و مهندس طلب کرد. همه باید از سویههای مختلف به آن نگاه کنیم و روایت کلی از آب ارائه دهیم، در غیر این صورت هر چه بگوییم حکایت است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0