بازخوانی جشنهای فراموش شده ایران باستان؛ ایرانیان چه روزهایی را گرامی میداشتند؟
شایانیوز– اگر تاریخ ایران را ورق بزنیم، درمییابیم که سرزمین ما تنها در جنگ و سیاست خلاصه نشده است. در لابهلای هزاران سال تمدن، ایرانیان مردمانی بودهاند که شادی را «فریضهای مقدس» میدانستند. برخلاف بسیاری از ملل که آیینهایشان بر ترس از خدایان بنا شده بود، جشنهای باستانی ایرانزمین بر محور نور، زایش، پاکی، دوستی و زندگی
شایانیوز– اگر تاریخ ایران را ورق بزنیم، درمییابیم که سرزمین ما تنها در جنگ و سیاست خلاصه نشده است. در لابهلای هزاران سال تمدن، ایرانیان مردمانی بودهاند که شادی را «فریضهای مقدس» میدانستند. برخلاف بسیاری از ملل که آیینهایشان بر ترس از خدایان بنا شده بود، جشنهای باستانی ایرانزمین بر محور نور، زایش، پاکی، دوستی و زندگی استوار بود. هر جشن، در حقیقت بیانگر فلسفهای از نگاه ایرانی به هستی بود؛ نگاهی که به جای مرگ، به تداوم و زایش دوباره باور داشت.
![]()
نوروز؛ آغاز جهان و تولد انسان
مهمترین و کهنترین عید ایرانیان، نوروز است؛ جشنی که ریشه در اسطوره آفرینش دارد. در متون اوستایی، روز اول فروردین نماد زایش دوباره زمین و بازگشت خورشید به برج حمل است؛ زمانی که اهورامزدا جهان را آفرید. در شاهنامه، جمشید پادشاه اسطورهای ایران، پایهگذار نوروز معرفی شده است.
نوروز تنها یک عید نیست، بلکه نوعی فلسفه زیستن است: نوسازی، تطهیر و امید. از پاکیزه ساختن خانه و پوشیدن جامه نو گرفته تا روشنکردن آتش و دید و بازدید، همه نشانه پیوند انسان با طبیعت و مفهوم رستاخیز است.
![]()
مهرگان؛ جشن عدالت، دوستی و خورشید
مهرگان، دومین جشن بزرگ ایران باستان، در آغاز پاییز برگزار میشد. این جشن به ایزد «میترا» یا مهر تقدیم میگردید (مهر در زبان ایران باستان به معنای خورشید است.)؛ ایزدی که نگهبان پیمان، دوستی و روشنایی بود. در منابع کهن آمده است که فریدون، پس از شکست ضحاک ستمگر (که حضورش در هر زمانهای احساس میشود.) روز مهرگان را به عنوان روز «پیروزی داد بر بیداد» جشن گرفت.
ایرانیان در این روز جامه ارغوانی میپوشیدند، سفرهای با شراب و گل میگستردند و به یاد میترا، پیمان وفاداری و مهر میبستند. مهرگان، جشن عشق و عدالت بود؛ یادآور اینکه خورشید همیشه از پس شب بازمیگردد.
![]()
سده؛ آتش مقدس و پیروزی انسان بر تاریکی
پنجاه روز و پنجاه شب پیش از نوروز، ایرانیان جشنی بزرگ برپا میکردند به نام سده. این جشن، ستایش آتش و نماد پیروزی انسان بر سرما و تاریکی بود. در روایتهای اسطورهای، هوشنگشاه در پی شکار ماری، سنگی بر سنگ زد و از برخوردشان جرقهای برخاست؛ بدینسان آتش زاده شد.
از آن زمان، ایرانیان هر سال در دهم بهمن آتشی بزرگ میافروختند و گرد آن شادی میکردند. جشن سده علاوه بر گرامیداشت نمادین آتش و نور، جشن کشف علم و خرد نیز بود؛ چراکه آتش، در اندیشه ایرانی، جلوه نور حقیقت و دانایی محسوب میشد که به جنگ تاریکی جهل میرفت و پیروز میشد.
![]()
تیرگان؛ جشن باران و سپاس از «تیشتر»
تیرگان در تیرماه برگزار میشد و به ایزد «تیشتر» (خدای باران) تعلق داشت. در ایران باستان، آب مظهر پاکی و زندگی بود و ایرانیان با نثار آب و پاشیدن آن بر یکدیگر، طلب باران و برکت میکردند. تیرگان یادآور افسانه آرش کمانگیر نیز هست؛ قهرمانی که جان خود را در تیر نهاد و آن را رها کرد تا مرز ایران را از تازش دشمن نجات دهد. در این جشن، مردم دستبندهای رنگی به نام «تیر و باد» میبستند و چند روز بعد آن را به باد میسپردند تا آرزوهایشان برآورده شود.
![]()
یلدا؛ شب زایش نور از دل تاریکی
شب یلدا یا چله بزرگ، درازترین شب سال است و نماد پیروزی نور بر ظلمت. گرچه شب بلندی است اما سپیده صادق از فراز این شب بلند، رخ خواهد نمایاند. و بالاتر از آن، خورشید ِ تازهای متولد میشود و از فردا روزها بلندتر میگردند. خانوادهها گرد هم مینشینند، انار و هندوانه میخورند و شاهنامه میخوانند؛ تا با یاد اسطورهها، تاریکی را به عقب برانند. یلدا در واقع تداوم همان آیینهای خورشیدی ایران باستان است که بعدها در فرهنگهای دیگر، از جمله در میلاد مسیح، بازتاب یافت.
![]()
اسپندگان (سپندارمذگان)؛ روز عشق ایرانی
در پنجم اسفند، ایرانیان باستان جشنی به نام سپندارمذگان دبرگزار میکردند که به «ایزدبانوی زمین و زنان پارسا» تعلق داشت. در این روز، مردان و زنان به یکدیگر هدیه میدادند و زمین را میستودند؛ زیرا زمین مظهر عشق، بخشش، زایش و باروری بود. سپندارمذگان، روز بزرگداشت عشق در فرهنگ ایرانی بوده است.
![]()
خردهجشنها و آیینهای مردمی
در کنار این اعیاد بزرگ، ایرانیان جشنهای کوچکتری هم وجود داشت:
آبانگان برای ستایش ایزد آب
بهمنجه برای بزرگداشت خرد و اندیشه
خردادگان جشن پاکی آب و هوا
و دهها آیین محلی دیگر که هر یک، پیوندی میان انسان و طبیعت برقرار میکردند.
در همهی این جشنها، عنصر مشترک یکی بود: زندگی مقدس است، و شادی عبادت.
![]()
در آن روزگار که بسیاری از تمدنها با ترس و ریاضت خدایان را میپرستیدند و در دل مردمان بذر ترس از پروردگار را میکاشتند، و ای بسا هنوز هم چنین است؛ ایرانیان با جشن و موسیقی و آتش، ایمان خود را ابراز میکردند. از همینروست که میراث فرهنگی ایران، نه فقط مجموعهای از بناها و سنگنوشتهها، بلکه تاریخ شادی، نور و انساندوستی است.
اعیاد باستانی ایرانزمین، بیانگر فلسفهای ژرف از امید، شادی و پیوند با طبیعتاند. امروز که جبر زمانه، زندگی ما را از غم و اضطراب لبریز کرده، بازگشت به آیینهای کهن پدرانمان، یادآور این حقیقت است که انسان، بدون جشن و نور، و بدون عشق و شادی، از خود تهی میشود.
پاینده ایران، گرامی باد آیینهای کهن پارسی و سرافراز باد فرهنگ پر فر و شکوه ایرانزمین …..
![]()
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0