آمپول هوا؛ شیوهای برای قتلهای سیاسی رضاخان
باشگاه خبرنگاران جوان – دوران حکومت رضاشاه، بهروایت اسناد و گزارشهای متعدد، با سرکوب شدید مخالفان، ترور روشنفکران و فضای اختناق سیاسی همراه بود؛ دورهای که برخی منابع، با عنوان «حکومت وحشت» از آن یاد کردهاند. ایجاد و حفظ دیکتاتوری نظامی و غارت ایران به دست انگلیس و رضاخان، مستلزم حذف مخالفان فعال و بالقوه

باشگاه خبرنگاران جوان – دوران حکومت رضاشاه، بهروایت اسناد و گزارشهای متعدد، با سرکوب شدید مخالفان، ترور روشنفکران و فضای اختناق سیاسی همراه بود؛ دورهای که برخی منابع، با عنوان «حکومت وحشت» از آن یاد کردهاند.
ایجاد و حفظ دیکتاتوری نظامی و غارت ایران به دست انگلیس و رضاخان، مستلزم حذف مخالفان فعال و بالقوه با حکومتِ وحشت بود. فهرست کسانی که باید با «جوخههای مسمومسازی رضاشاه» معدوم میشدند، فهرست بلندبالایی بود. تیمورتاش، سردار اسعد، فیروز و مدرس از سرشناسترین قربانیان این حکومت بودند که در زندان رضاخان به طرز فجیعی جان باختند. اشخاصی مثل تقیزاده، دادگر و رهنما هم که قدری خوششانستر بودند، تبعید شدند. افرادی نیز مثل علی دشتی در بیمارستان زندان به تدریج تحلیل رفتند.
«یرواند آبراهامیان» مورخ ایرانیآمریکایی خاورمیانه و استاد تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک، در کتاب «تاریخ ایران مدرن» مینویسد: «نمایندگان و دیگر سیاستمداران منتقد شاه، عاقبت دلخراشی داشتند. مثلاً ساموئل حیم، نماینده یهودی، به جرم «خیانت» اعدام شد. میرزاده عشقی، شاعر سرشناس، سوسیالیست و سردبیر نشریه قرن بیستم، در روز روشن هدف گلوله قرار گرفت. کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتی، نیز به همین سرنوشت [ضرب گلوله] دچار شد. محمد فرخی یزدی، نماینده مجلس و سردبیر پیشین روزنامه سوسیالیستی طوفان، ناگهان در بیمارستان زندان درگذشت. سیدحسن مدرس که رهبری حزب اعتدالی را از بهبهانی بر عهده گرفته بود، به روستایی دورافتاده در خراسان [کاشمر] تبعید شد و در آنجا بهطور ناگهانی درگذشت و شایع بود که مرگ مدرس بر اثر خفگی بوده است».
میرزاده عشقی
با قتل وحشیانه [میرزاده] عشقی، شاعر و مدیر ضدانگلیسی روزنامه قرن بیستم و رابرت دبلیو ایمبری، نایب کنسول سفارت آمریکا، روند ساکت کردن کامل روزنامههای ایران تکمیل شد. کورنفلد [دیپلمات آمریکایی مأمور به ایران] در این ارتباط گزارش میدهد: «احتراماً به اطلاع وزارت امور خارجه میرساند که روز پنجشنبه، سوم ژوئیه [۱۹۲۴] میرزاده عشقی، مدیر روزنامه اپوزیسیون به نام قرن بیستم ترور شد. نزدیک به ۳۰ هزار نفر در مراسم تشییع جنازه او در روز چهارم ژوئیه شرکت کردند. مخالفان دولت [رضاخان] بدگمانی خود را از احتمال دست داشتن دولت در این جنایت پنهان نمیکنند. مدیران دوازده روزنامه اپوزیسیون، در مجلس بست نشستهاند».
به این مطلب هم اشاره شده است که عشقی، پیش از ترورش چندین مقاله ضددولتی و ضدانگلیسی در روزنامهاش نوشته بود. رابرت دبلیو ایمبری، در گزارشی که ۱۴ ژوئیه ۱۹۲۴، با عنوان «تظاهرات سیاسی و دینی در تهران» ارسال کرده بود، این مسأله را توضیح میدهد. گزارش مزبور که اتفاقاً آخرین گزارش ایمبری هم بود، اهمیت خاصی دارد؛ زیرا نه فقط مسایلی را درباره قتل عشقی روشن میکند، بلکه سرنخهایی را نیز درباره قتل وحشیانه خودش در ۱۸ ژوئیه ۱۹۲۴، در آن میتوان یافت. بلافاصله پس از قتل عشقی، تظاهرات ضددولتی گستردهای به راه افتاد. ایمبری گزارش میدهد که از ۱۵۰ هزار نفر جمعیتِ شهر، نزدیک به ۳۰ هزار نفر در تظاهرات ضددولتی (ضد رضاخان) شرکت کرده بودند.
فرخی یزدی
حسین مکی، نماینده مجلس در دوره پهلوی، در کتاب «تاریخ بیست ساله ایران» مینویسد: «در مجلس دوره هفتم، اقلیت کوچکی وجود داشت که در رأس آن مرحوم فرخی یزدی نماینده یزد و مرحوم محمودرضا طلوع نماینده لاهیجان بود. این دو نفر از اوضاع سخت انتقاد میکردند… مرحوم فرخی به مخالفتهای خود ادامه داد و دامنه آن را وسعت داد. روزی از فروش جواهرات سلطنتی برای سرمایه بانک اظهار نگرانی شدید نمود و… روز دیگر باز اعتراض به جریانات کشور مینمود و حمله به زمامداران و در لفافه به شاه اعتراض سخت میکردو این جریان ادامه داشت تا آخر دوره هفتم مجلس.
روزی که فردای آن مجلس هفتم خاتمه مییافت و معصومیت فرخی تمام میشد، آن مرحوم ناپدید شد. پس از مدتی معلوم شد فرخی بدون پاسپورت از وحشت اینکه او را دستگیر خواهند کرد. راه شوروی را پیش گرفته و به آن کشور رفته است. پس از چندی به آلمان رفت و چند سال در برلن گذراند تا اینکه تیمورتاش او را در سفر اروپا دعوت نمود به ایران بیاید و اطمینان داد که بههیچوجه نظری نسبت به او نبوده و نیست. فرخی به ایران آمد و حضور شاه با یافت و مورد مهر ملوکانه قرار گرفت.»
فرخی یزدی مدتی را به همین منوال در ایران میگذراند تا اینکه به بهانه عدم پرداخت بدهی به طلبکارانش زندانی میشود. هرچند وی بهدلیل تنگدستی، توان پرداخت بدهیهای خود را نداشت، اما با وجود اینکه دوستانش نیز قصد پرداخت بدهی او را داشتند هم، حکومت رضا خان قبول نمیکند. فرخی یزدی مدتی را در زندان سپری میکند و نهایتاً با «آمپول هوا» توسط «دکتر احمدی» به قتل میرسد.
تیمورتاش
عبدالحسین تیمورتاش، از رجال دوران رضاشاه و از نزدیکترین و بانفوذترین یاران رضاشاه به شمار میرفت. وی وزیر دربار و مذاکرهکننده اصلی قرارداد نفت با انگلستان نیز بود و در آن زمان از قدرت زیادی برخوردار شده بود. اما این قدرت و نفوذ، موجب بدگمانی رضاخان شده بود و همین امر نهایتاً تیمورتاش را به سرانجامی ناخوشایند دچار ساخت.
محمدقلی مجد مینویسد: «محاکمه تیمورتاش روز ۱۷ مارس ۱۹۳۳، در یکی از محاکم عالی دولت شروع شد؛ ظرف فقط چند ساعت اتهامات تیمورتاش اثبات و او مجرم شناخته شد و به پنج سال حبس انفرادی محکوم گردید. در ماه ژوئن یک بار دیگر به اتهام ارتشاء محاکمه و مجرم شناخته شد و پنج سال دیگر به حکم حبسش اضافه کردند. تقاضایش از شاه و دیوان عالی کشور برای تخفیف مجازات رد شد. هارت گزارش میدهد که تیمورتاش را تحتالحفظ و با پای پیاده همانند جنایتکاران عادی از خیابانهای تهران گذراندند و از زندان به دادگاه بردند.»
تیمورتاش در محکمه رو به حاضرین، مرگ خود را در آیندهای نزدیک اعلام کرده و گفته بود: «من میدانم به زودی خواهم مُرد.»
همچنین، این نکته جالب توجه است که کمی پیش از مرگ تیمورتاش، رضاخان کتک وحشیانهای در زندان به او زده بود. اما بهطور کلی، محمدقلی مجد، به نقل از وزیرمختار آمریکا در ایران، نوشته: «شایع کردهاند که مرگ او [تیمورتاش] بر اثر حمله قلبی بوده که البته تا به حال همه مرگها همینطور بوده است. شک دارم که هیچ فرد تهرانی یا مسلماً فرد خارجی مقیم تهران باور نداشته باشد که قتل پنهانی دیگری نظیر آنچه قرنها در تاریخ شاهان ایران رخ داده، اتفاق افتاده است. البته همه قبول دارند که تیمورتاش بر اثر ایستادگی قلب مرده؛ ولی اگر اجازه بدهند تحقیقی در اینباره صورت بگیرد، شکی ندارم که همگان بهدنبال علت حمله قلبی خواهند گشت.
یکی از خدمتکاران به هنگام اعلام خبر مرگ تیمورتاش گفته بود که اربابش از «خوردن یک حب سفید مرده است». اگر وزیر معزول به همان ترتیبی که مردم تهران گمان میکنند به قتل رسیده باشد، مقدمات کار از چند هفته پیش چیده شده بود که شاه دستور منع ملاقات پزشک خصوصی تیمورتاش را با او در زندان صادر کرد. هر گونه خدمات پزشکی باید از طریق پزشک زندان که منصوب سیاسی رئیس نظمیه است، صورت میگرفت. این دستور را رضاشاه بعد از آن صادر کرد که کتک مفصلی در زندان قصر به تیمورتاش زد… خبر بهتآور مرگ تیمورتاش، دوباره به حدس و گمانهایی که درباره سقوط او شایع بود، دامن زده است. تقریباً همگان بر این باورند که بخشی از دلایل اقدام بیرحمانه [رضا] شاه علیه وزیر دربارِ بینظیر و متنفذش، هراس از قدرت و نفوذ رو به رشد او بوده است.»
اما بهطور کلی، درباره شخصیت رضاخان، «چارلز سی هارت» وزيرمختار آمريكا در تهران، در گزارشی كه متعاقب اولين ملاقات خود با رضاشاه به آمريكا مخابره كرد، نوشت: «میدانم رسم اين است كه پس از ملاقات با یک پادشاه و يا يک مقام مملكتی، معمولاً شرح خوشايندی از ماجرا بدهند. البته شايد نظرم عوض شود، ولی از نزد رضاشاه كه برگشتم، ايمان داشتم مردی كه ملاقات كرده بودم، چند قدم بيشتر با توحش فاصله ندارد.»
منبع: فارس
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0