توافق اخیر چین و امریکا روند اجرای مکانیسم ماشه را تسریع خواهد کرد؟
شایانیوز– توافق راهبردی میان چین و امریکا میتواند به یک «تغییر بازی» در معادلات جهانی بدل شود؛ خصوصاً در خاورمیانه. این توافق، گرچه هنوز عمومی یا کاملاً نهایی نشده، اما از منظر دیدهبانان بینالمللی میتواند نشان دهد که پکن مایل است از مسیر «رقابت مطلق با واشنگتن» فاصله بگیرد و با شکلدهی به قواعد جدید در
شایانیوز– توافق راهبردی میان چین و امریکا میتواند به یک «تغییر بازی» در معادلات جهانی بدل شود؛ خصوصاً در خاورمیانه. این توافق، گرچه هنوز عمومی یا کاملاً نهایی نشده، اما از منظر دیدهبانان بینالمللی میتواند نشان دهد که پکن مایل است از مسیر «رقابت مطلق با واشنگتن» فاصله بگیرد و با شکلدهی به قواعد جدید در سطح بینالمللی، موقعیت خود را به عنوان قطبِ ثبات اقتصادی تثبیت کند. این امر برای ایران، که طی سالها امید به تکیه بر چین به عنوان ضامنِ خارجیاش داشت، میتواند نشانهای از «کاهش اعتبارِ تضمین شرقی» تلقی شود.
امریکا نیز ممکن است بخواهد از طریق این توافق، پکن را به پذیرشِ نقشِ فعالتر در مهار ایران و همراهی در تحریمها یا مهار فعالیتهای منطقهای آن ترغیب کند. به عبارت دیگر، تأثیر توافق چین-امریکا فقط در روابط دوطرفه نیست؛ بلکه در فضای چند جانبه قدرت ظهور مییابد.
![]()
مکانیسم ماشه
سازوکار مکانیسم ماشه در چارچوب قطعنامهٔ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل (۲۰۱۵) و توافق هستهای برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA ، برجام) تعریف شده است. این سازوکار به امضاکنندگان توافق اجازه میدهد در صورت «نقض جدّیِ» تعهدات ایران، تحریمهای سازمان ملل را فوراً و بدون نیاز به حق وتو، بازگردانند.
بنابراین، مکانیسم ماشه برای ایران یک اهرم فشار کارکردی است و برای بازیگران غربی یک ابزار تضمین. اما کارکرد آن نه فقط به متن حقوقی، که به نقش و اراده اعضای دائم شورای امنیت (از جمله چین و روسیه) وابسته است.
![]()
چهار کانال اصلی تأثیرگذاری توافق چین-امریکا بر «مکانیسم ماشه»
۱. کانال سیاسی (رأیها در شورای امنیت):
اگر توافق میان واشنگتن و پکن شامل بخشهایی دربارهٔ هماهنگی بر سر ایران باشد، چین ممکن است از اقدامهایی که جلوی بازگشت کامل تحریمها را میگیرد خودداری کند یا حتی در جهت تسهیلِ اقداماتی که ماشه را مؤثرتر میکند، عمل کند. البته مکانیسم ماشه طوری طراحی شده که به صورت خودکار عمل کند؛ اما اگر چین از نظر سیاسی همراهی کند، فشار بینالمللی برای اجرای کامل و پیگیری تحریمها افزایش مییابد. بالعکس، اگر چین با واشنگتن توافق کند اما در مورد ایران موضع محافظهکارانهای اتخاذ کند (مثلاً در عمل نپذیرد یا پیروی نکند)، اثربخشیِ بازگشت تحریمها کاهش مییابد.
2. کانال اقتصادی (انواع تبادلات و پیروی بازار):
حتی در صورت فعال شدن ماشه و بازگشت رسمی تحریمها، اگر چین به صورت عملی خرید نفت ایران را ادامه دهد یا سازوکارهای مالی خاصی برقرار کند، «تحریمها روی کاغذ» تأثیر کمتری خواهد داشت. برعکس، اگر چین تصمیم بگیرد همکاری اقتصادیاش را با ایران کاهش دهد، بازگشت تحریمها فشار اقتصادی واقعی و سریعی بر تهران وارد خواهد آورد. به عبارتی: «اگر چین برود سمت امریکا و خرید نفت را محدود کند، اقتصاد ایران ضربهٔ جدّی و مهلکی میخورد».
![]()
3. کانال دیپلماتیک/روابط منطقهای (نفوذ و اهرمهای منطقهای ایران):
اگر چین بهانهها یا زمینههایی فراهم کند که بازیگران منطقهای (عربستان، امارات، ترکیه، هند و غیره) را به کاهش تعامل با ایران ترغیب کند، آنگاه فشارِ همزمان از درون منطقه و از خارج میتواند کارآیی ماشه را بالا ببرد. در مقابل، اگر چین همچنان کانالهایی برای تهران باز نگه دارد (مثلاً سرمایهگذاری یا تسهیل تراکنشها)، ایران در برابر فشارِ ماشه مقاومتر خواهد بود.
4. کانال قضایی/تفسیر حقوقی و پیشینه:
تجربهٔ سالهای گذشته نشان داده که برخی بازیگران از جنبههای حقوقی مکانیسم سوءاستفاده یا تفسیرهای متفاوت ارائه دادهاند (مثلاً مناقشه بر سر مشروعیت درخواست ماشه از سوی کشوری که از توافق خارج شده). توافق چین-امریکا (بسته به محتوایش) ممکن است چارچوب حقوقی و برداشت بینالمللی را نیز تغییر دهد؛ یعنی کدام کشورها و چه مجامع بینالمللی چه خوانشی از قانون داشته باشند و چه تصمیماتی را مشروع بدانند.
![]()
مثالهای عینی اخیر و شواهد ۲۰۲۴–۲۰۲۵ که رابطه را روشن میکند
در پاییز ۲۰۲۵ سه کشور اروپایی (E3: بریتانیا، فرانسه، آلمان) ماشهٔ حقوقی را فعال کردند تا بازگشت تحریمهای سازمان ملل بر ایران را پیگیری کنند و این اقدام با مخالفت سیاسی چین و روسیه روبهرو شد؛ نتیجهٔ رأیگیری در شورای امنیت نشان داد که اختلافات میان اعضا هنوز بالا است و کارآیی عملی روندها به اجماعهای فراتر از تنها یک اقدام حقوقی وابسته است. این پرونده نشان میدهد حتی مکانیسم حقوقیِ «خودکار» نیز در عمل و در لایههای زیرین به بلوکبندیهای بزرگ بستگی دارد.
پیشینهٔ تلاشِ ایالات متحده برای استفاده از ماشه در ۲۰۲۰ (پس از خروج ترامپ از JCPOA) نشان داد که پرسشهای مربوط به اینکه «چه کسی حق دارد ماشه را بکشد؟» میتواند کار مکانیسم ماشه را پیچیده و قابل مناقشه کند؛ لذا حضورِ یا کنارهگیری چین در موافقتنامههای سیاسی بر سر ایران، میتواند همان اختلافات را تشدید یا کاهش دهد.
![]()
شاخصهایی که در آینده ارتباط توافق چین و امریکا بر اسنپ بک را نشان خواهند داد
۱. بیانیهها و مواضع رسمی پکن در مورد بازگشت تحریمها یا رأیگیریهای شورای امنیت.
۲. حجم خرید نفت ایران از سوی چین و تغییرات آن (ماهانه/فصلی).
۳. اظهارنامهها و اقدامهای عملی بانکها و شرکتهای چینی دربارهٔ پرداخت و سرمایهگذاری در ایران (آیا کانالهای مالی بسته/باز میشوند؟)
۴. رأیگیریها و طرحهای قطعنامهٔ مرتبط در شورای امنیت، و شمار آراء لازم برای جلوگیری یا تأیید اجرای ماشه.
۵. مواضع و اقدامات بازیگران منطقهای و فرامنطقهای (روسیه، عربستان، امارات، هند، ترکیه) در هماهنگی یا فاصلهگیری از تهران.
![]()
نقش روسیه؛ بازیگری کلیدی در سایه
روسیه در این میان نقشی پیچیده و دوگانه دارد. از یکسو، مسکو تاکنون به ظاهر متحد ایران بوده و همکاریهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک با تهران دارد؛ از سوی دیگر، روسیه همزمان با چین عضو دائم شورای امنیت است و میتواند با وتو و یا موضعگیری خود جهت فعال یا غیرفعال شدن مکانیسم ماشه را تغییر دهد.
۱. روسیه با چین در مخالفت با تلاش اروپاییها برای فعالسازی ماشه همکاری کرده است.
۲. مسکو با نگاه به منافعش در ایران (نفت، گاز، تسلیحات، سرمایهگذاری) ممکن است تلاش کند تا ایران را از فشارِ مستقیم کاهش دهد؛ اما همزمان از این فشار به عنوان اهرمی برای چانهزنی با غرب استفاده میکند.
۳. روسیه ممکن است نقش واسطهای برای ایران در فضای یوروآسیایی ایفا کند؛ در عین حال اگر چین و امریکا به توافق کامل نهایی برسند، روسیه ممکن است مسیر دیگری انتخاب کند و ایران را در موقعیت دشوارتری قرار دهد.
![]()
نتیجه نهایی
اگر چین به سمت واشنگتن متمایل شده و حلقههای نیابتی ایران (حماس، حزب الله، سوریه اسد و …) در منطقه تضعیف یا تغییر جهت یافته باشند، آنگاه احتمال اینکه ماشه به یک ابزار مؤثر فشار تبدیل شود افزایش مییابد، چون: ۱) چین کمتر از قبل مایل به «ایستادن در برابر» فشار بینالمللی خواهد بود؛ ۲) بازارها و کانالهای اقتصادیِ جایگزینِ در دسترس تهران کمتر خواهند بود؛ و ۳) شرکای منطقهای ایران انگیزهٔ هماهنگی با اقدامات بینالمللی را بیشتر خواهند داشت.
توافق چین-امریکا اگرچه ممکن است از جنسِ اقتصادی باشد، اما ماهیتی ژئوپلتیک دارد و تأثیرش بر سازوکارهایی چون مکانیسم ماشه عمیق خواهد بود. در این میان، روسیه نقشِ تعیین کنندهای دارد: هم به عنوان متحد ظاهری ایران، هم به عنوان بازیگری با توانِ تغییر قواعد بینالمللی. ایران در این تقاطعِ بازی بزرگ، باید انتخاب کند: یا بازتعریفی از راهبردش داشته باشد، یا با کاهش چشمگیر در حمایتهای خارجی، آمادهٔ مواجهه با تحریمهای شدیدتر شود.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0