روزگاری فرهاد مجیدی در دفاع از برادرش فرزاد که از استقلال رفته بود، اصطلاح یک تکه پارچه را وارد ادبیات فوتبالی ما کرد. فرهاد مجیدی با حمله به برخی بزرگترهای وقت استقلال در میانه دهه ۸۰ گفت: «برادرم فرزاد را به خاطر یک تکه پارچه از استقلال بیرون کردند!»
مو سفیدهای فوتبالی به یاد دارند که فرزاد مجیدی سالها در استقلال بود و حتی به تیم ملی هم رسید اما در دورانی که به مرز تصاحب بازوبند کاپیتانی رسیده بود، از استقلال ناگهان راهی استیل اذین شد و پس از آن با سرعتی باورنکردنی به خط پایان فوتبالش رسید. اتفاقی که برادرش فرهاد آن را توطئه برخی بزرگان استقلال میدانست.
کیست که نداند بازوبند کاپیتانی به خصوص در تیمهای بزرگی چون استقلال و پرسپولیس چه اعتباری به فرد میبخشد و او را تا پایان عمر ورزشی و حتی عمر زندگی شخصی، بیمه میکند. حتی به زبان آوردن اصطلاح یک تکه پارچه نیز باعث کاهش ارزش و اهمیت این بازوبند نشد.
حالا روزگار چرخیده و انگار تنها چیزی که در فوتبال ثابت است، همین جنگ بر سر بازوبند کاپیتانی است. روزی نیست که در تیمهای بزرگ و کوچک نمونهای از مشکلات بر سر بازوبند را نبینیم و نشنویم اما این مورد آخر دیگر واقعاً نوبر بود! حمله ۳ بازیکن در رختکن یک تیم به یک بازیکن دیگر آن هم بر سر کاپیتانی!
فارس گزارش داده باشگاه پاس همدان درپی حمله امین و رضا کاشفی، دو برادر عضو تیم فوتبال پاس همدان به همراه رضا درویش، دیگر بازیکن این تیم به روزبه سینکی، دروازهبان پاس در رختکن، قرارداد این سه بازیکن یکطرفه فسخ و به نهادهای مربوط معرفی شدند.
در این گزارش آمده: «امین و رضا کاشفی به همراه رضا درویش، در جریان این درگیری به روزبه سینکی، دروازهبان پاس حمله کرده و او را مضروب کردند. آنها پس از آن به ساختمان باشگاه پاس حمله کرده و باعث تخریب و تنش در محل باشگاه شدند. امروز باشگاه پاس همدان قرارداد این بازیکنان حاشیهساز و جنجالی را بهصورت یکطرفه فسخ کرد و پرونده این درگیری را در اختیار نهادهای ذیربط قرار داد. در جریان این درگیریها شیشههای رختکن این تیم شکست و حتی حمله با سلاح سرد هم گزارش شده است. گفته میشود این درگیری عجیب بر سر بازوبند کاپیتانی تیم پاس همدان بوده است.»
آن طور که در متن این گزارش آمده ظاهراً این دو برادر در موارد قبلی نیز سابقه حمله مشترک به یک سوژه را داشتهاند. دیگر زبان از بیان این ماجرا قاصر میشود که چطور در یک محیط ورزشی که باید روحیات انسانی و پهلوانی پرورش یابد، انسانها این چنین به خاطر کاپیتانی یا قدرت به جان هم میافتند! آن هم در دسته دوم، پس وای بحال لیگ برتر و تیم ملی، لابد آنجا برایش آدم می کشند!
چون در جریان چند و چون ماجرا نیستیم قضاوتی نمیکنیم که حق با چه کسی بوده و آیا واکنش باشگاه پاس در فسخ قرارداد این سه نفر درست بوده یا غلط، اما دورنمای همین رفتار آنقدر برای فوتبال ما زشت و بد بود که تا آن سوی دنیا هم رفت. دعوا بر سر بازوبند کاپیتانی چه با چاقوکشی و چه بدون چاقوکشی، بسیار زشت است به خصوص در رختکن و در محیط مقدس ورزشگاه…
بار دیگر باید یادآوری کرد که این واژه فرهنگی در پیشوند باشگاههای ما چقدر نامانوس و نامتجانس است!
اینجا را بخوانید: انفجار در همدان؛ اخراج ۳ بازیکن بهخاطر درگیری!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0