کد خبر : 381334
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۰

مرگ مرموز دختر جوان در غرب تهران

مرگ مرموز دختر جوان در غرب تهران

وقتی در آپارتمان باز شد، ماموران در قسمت پذیرایی ساختمان با صحنه‌ای روبه‌رو شدند که برایشان غیر منتظره نبود، پیکر بی‌جان دختری حدوداً ۲۵ ساله روی زمین افتاده بود. پسری در صحنه حضور داشت. آثار کبودی شدید روی گردن، بازوها و صورت، خراش‌های عمیق و کبودشدگی‌های متعدد بر پیکر جسد به وضوح نشان می‌داد که

وقتی در آپارتمان باز شد، ماموران در قسمت پذیرایی ساختمان با صحنه‌ای روبه‌رو شدند که برایشان غیر منتظره نبود، پیکر بی‌جان دختری حدوداً ۲۵ ساله روی زمین افتاده بود. پسری در صحنه حضور داشت. آثار کبودی شدید روی گردن، بازوها و صورت، خراش‌های عمیق و کبودشدگی‌های متعدد بر پیکر جسد به وضوح نشان می‌داد که پیش از مرگ، خشونت شدیدی را تحمل کرده است.

با توجه به شواهد، در زمان مرگ دختر جوان به نام تهمینه، تنها فردی که در خانه حضور داشت، پسری ۲۸ ساله بود که خودش با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفته بود و امدادگران اورژانس پس از حضور در آنجا خبر مرگ را به پلیس داده بودند. پسر جوان که به شدت مضطرب و آشفته به نظر می‌رسید، ادعا کرد خواستگار رسمی تهمینه است و حتی خانواده‌ها از رابطه‌شان خبر داشته‌اند.

او گفت: «من و تهمینه چند ماه پیش در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. مدتی با هم صحبت کردیم و خیلی زود به هم علاقه‌مند شدیم. من رسماً از او خواستگاری کردم و حتی خانواده‌اش هم قبول کرده بودند. اما من اعتیاد داشتم. گاهی گل، گاهی شیشه و گاهی هم کوکائین مصرف می‌کردم. برای همین مدتی قبل به خاطر اعتیادم خودم را به یک کمپ ترک اعتیاد در شرق تهران معرفی کردم. بعد از چند روز مرخص شدم و مستقیم آمدم دنبال تهمینه. او را آوردم خانه خودم در غرب تهران و در حالی که گرم صحبت بودیم از او پرسیدم این چند روز که من نبودم کجا بوده؟ گفت پیش خواهر بزرگ‌ترش. همان لحظه با خواهرش تماس گرفتم. اما خواهرش گفت در این چند روز از او خبر نداشته و تهمینه اصلاً پایش را آنجا نگذاشته! وقتی دروغش برایم رو شد، عصبانی شدم، به همین خاطر به شدت به او شک کردم. کنترل خودم را از دست دادم و محکم کتکش زدم.

متهم در ادامه اعتراف کرد: «بعد از کتک زدن، تهمینه خیلی ناراحت بود. برای اینکه آرام شود به او کوکائین دادم. خودش هم کشید. شب را خوابیدیم. صبح که بیدار شدیم، گفت حالش خوب نیست. یک مقدار تریاک هم کشید. ناگهان حالش خیلی بد شد، تشنج کرد، از دهانش کف ریخت و بی‌هوش شد. هر کاری کردم به هوش نیامد. با اورژانس تماس گرفتم ولی وقتی رسیدند گفتند دیگر تمام کرده است. باور کنید من قاتل نیستم. خودش در مصرف مواد زیاده روی کرد.

 

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار