اشک تمساح برای جنگلهای هیرکانی؛ کسی که «سینما رکس» را فراموش کرده است!
باشگاه خبرنگاران جوان – رضا پهلوی با سوءاستفاده از آتشسوزی جنگلهای هیرکانی میکوشد خود را چهرهای دلسوز برای طبیعت ایران جلوه دهد، اما حافظه تاریخی جامعه فراموش نکرده که کارنامه خاندان او سرشار از سرکوب، واگذاری خاک، تخریب منابع ملی و فجایعی چون سینما رکس است. رضا پهلوی اخیرا طی اظهاراتی کوشیده خود را

باشگاه خبرنگاران جوان – رضا پهلوی با سوءاستفاده از آتشسوزی جنگلهای هیرکانی میکوشد خود را چهرهای دلسوز برای طبیعت ایران جلوه دهد، اما حافظه تاریخی جامعه فراموش نکرده که کارنامه خاندان او سرشار از سرکوب، واگذاری خاک، تخریب منابع ملی و فجایعی چون سینما رکس است.
رضا پهلوی اخیرا طی اظهاراتی کوشیده خود را حامی محیطزیست و مدافع سرمایههای طبیعی ایران نشان دهد! او با اشاره به آتشسوزی جنگلهای هیرکانی، تلاش کرده چنین القا کند که جمهوری اسلامی نسبت به این حادثه بیتفاوت است.این اظهارات بار دیگر تناقض آشکار میان کارنامه دوران حکومت شاهنشاهی و ادعاهای امروز رضا پهلوی را در برابر افکار عمومی قرار میدهد. پهلوی تلاش میکند با بیان عباراتی احساسی، از جمله «بیدفاع سوختن میراث ایران»، تصویری وارونه از وضعیت موجود ارائه دهد؛ گویی مردم ایران فراموش کردهاند که سرکوب، فساد، تبعیض، واگذاری سرزمین، و بیاعتنایی به محیط زیست در دوره پهلوی چگونه آینده یک ملت را به خاکستر تبدیل کرده بود.
تناقضگویی مدعیان دلسوزی برای طبیعت ایران
ادعای دروغین بازمانده خاندان پهلوی برای جنگلهای ایران، در حالی است که همزمان با وقوع آتشسوزی در جنگلهای هیرکانی، نیروهای امدادی، یگانهای جنگلبانی و حتی ارتش و سپاه پاسداران بهصورت شبانهروزی در حال مهار آتش بودهاند و دولت از همان ابتدا برای مهار آتش دستور داد تا همه امکانات کشور به کار گرفته شود.با این حال ادعای دلسوزی پهلوی هنگامی باطل میشود که کارنامه واقعی آنان در چهار دهه سلطنت مرور شود. این همان رژیمی بود که در برابر فاجعههایی به مراتب بزرگتر و با منشأ انسانی خود نقش اصلی را در آنها ایفا کرد.نمونه بارز آن، فاجعه سینما رکس آبادان در مرداد ۱۳۵۷ است؛ حادثهای که توسط ساواک مدیریت شد بیش از ۴۰۰ زن، مرد و کودک در آن زندهزنده سوختند و خشم بیسابقه مردم را علیه پهلوی برانگیخت.رژیمی که متهم به بستن درهای سینما، ممانعت از امدادرسانی سریع، کارشکنی در عملیات آتشنشانی و حذف مخالفان به بدترین شکل بود، امروز از زبان وارثش درباره «بیدفاع سوختن جنگلها» سخن میگوید. این تناقض، برای افکار عمومی قابل چشمپوشی نیست.
کارنامه واقعی پهلوی از نگاه اسناد تاریخی
دوران پهلوی سراسر در سیاهی است. زندانهای مخوف، شکنجههای جسمی و روحی، ممنوعیت بیان، و سرکوب گسترده مذهبیها، دانشجویان، عشایر و منتقدان تنها بخشی از این سیاهی است. نمونهای چون کشتار مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ که بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت، هم یکی از تاریکترین فصلهای پرونده پهلوی است.رضاخان با کودتای انگلیسی بر سر کار آمد و با دستور همان دولت نیز کنار گذاشته شد. محمدرضا پهلوی نیز چنان تحت کنترل آمریکا بود که اسناد سفارت آمریکا، او را «فرماندهای بیاراده» معرفی میکرد. در کل سیاست خارجی پهلوی مبتنی بر تسلیمپذیری کامل بود.در موضوع فساد گسترده مالی و اخلاقی هم که تاریخ بیانگر واقعیتی تلخ و سیاه است، از تاراج بودجه عمومی توسط خاندان سلطنت، تا اعتیاد و تجارت مواد مخدر در دربار، تا فساد اخلاقی در بالاترین سطح قدرت. ساواک بالادست همه نهادها بود و حکومت مردم را در معادلات کشور به حساب نمیآورد. پهلویها، به جای حمایت از علم و صنعت ملی، اقتصاد ایران را به یک واردکننده بزرگ و وابسته به دلار نفتی تبدیل کردند؛ کشاورزی را نابود و صنایع داخلی را وابسته نگه داشتند.
کمکاری یا خیانت؟
برخلاف ادعای «میهندوستی»، بخشهای قابل توجهی از خاک ایران در دوره پهلوی اول و دوم از دست رفت یا واگذار شد. جدایی ارتفاعات آرارات و واگذاری آن به ترکیه، جدایی روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و مراتع وسیع «جیکانلو» به ترکیه، واگذاری «بولاغباشی»، «جوزر» و «قوریگل» به ترکیه، جدایی دهکده فیروزه و الحاق آن به روسیه (امروز ترکمنستان)، واگذاری دشت ناامید در سیستان، به مساحت سههزار کیلومتر مربع، امضای قرارداد سعدآباد و پذیرش واگذاری بخشهایی از ایران به عراق، ترکیه و افغانستان، دادن حق کشتیرانی بر اروندرود به عراق؛ اجازه ورود و کاوش بیقید و شرط باستانشناسان آمریکایی در تختجمشید و انتقال بخش بزرگی از آثار تاریخی، غصب ۲۱۶۷ روستا توسط رضاشاه و صدور سند آنها به نام خاندان سلطنت، سرکوب، تبعید و قتل بیش از ۲۴ هزار نفر از عشایر، قبایل و گروههای مخالف، قتل مخالفان با آمپول هوا، عدم مقاومت ارتش پهلوی در برابر اشغال کشور در جنگ جهانی دوم و فرار شاه ظرف چند ساعت، این موارد فقط بخش کوچکی از کارنامه پهلوی است؛ کارنامهای که امروز با ظاهری آراسته پاکسازی و در رسانههای وابسته بازسازی میشود.
فساد ساختاری و تاراج سرمایه ملّی
فساد اقتصادی خاندان پهلوی، ستون فقرات حکومت آنان بود. سرمایهگذاریهای مخفی خانواده سلطنت در اروپا و آمریکا، انتقال هزاران سند مالکیت کشاورزی و املاک به نام شاه و خواهرانش، دستبردن در بودجه صنایع نفت، کشتیرانی و بانک مرکزی، نقش اشرف پهلوی در قاچاق مواد مخدر و شبکه فساد مالی، واگذاری زمینها و منابع ملی به شرکتهای انگلیسی و آمریکایی و هزینهکرد بیمحابا درباریان و خریدهای تجملی در شرایط فقر گسترده مردم تنها بخشی از آنهاست.این فساد چنان گسترده بود که حتی دولت آمریکا در گزارشهای علنی پس از انقلاب اعلام کرد «حکومت پهلوی یکی از فاسدترین رژیمهای قرن بیستم بود».در نهایت باید گفت که ادعای رضا پهلوی درباره «بیتفاوتی جمهوری اسلامی نسبت به طبیعت» نه با واقعیت میدانی سازگار است، نه با حافظه تاریخی مردم. تلاش او برای تبدیل یک حادثه طبیعی به ابزار تبلیغاتی، هنگامی بیاعتبار میشود که ماهیت و کارنامه خانوادگیاش مرور گردد؛ کارنامهای سرشار از سرکوب، فساد، وابستگی، واگذاری سرزمین، تخریب فرهنگ و هویت ملی، و ناکارآمدی آشکار در حفظ منابع طبیعی و انسانی.جامعه ایران امروز، با وجود مشکلات، نسبت به گذشته آگاهتر، هوشیارتر و مطالبهگرتر است. تاریخ نهتنها فراموش نشده، بلکه به معیار سنجش ادعاهایی تبدیل شده که پشتوانهای جز بازسازی تبلیغاتی گذشته ندارند.
منبع: فارس
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0