پیشنهاد کثیف هویدا: «بحرین» را بدهید، ۳۰ کرسی مجلس بگیرید!
باشگاه خبرنگاران جوان – هرچه از داغ جدایی «بحرین» استان چهاردهم ایران بگوییم کم است. خیانتی که نه تنها عزت ایرانیان را لگدمال و مساحت کشورمان را کم کرد، که ضررهای عظیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و سوق الجیشی ماندگاری برجای گذاشت. یکی از موضوعات با اهمیت و متاسفانه کمتر پرداخته شده در خصوص جدایی

باشگاه خبرنگاران جوان – هرچه از داغ جدایی «بحرین» استان چهاردهم ایران بگوییم کم است. خیانتی که نه تنها عزت ایرانیان را لگدمال و مساحت کشورمان را کم کرد، که ضررهای عظیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و سوق الجیشی ماندگاری برجای گذاشت.
یکی از موضوعات با اهمیت و متاسفانه کمتر پرداخته شده در خصوص جدایی بحرین، جلسه امیرعباس هویدا با تعدادی از مسئولین وقت در منزلش است. مباحث طرح شده در این جلسه، روشنگر مسائل مهم و اساسی بسیاری میباشد.محسن پزشکپور، رهبر فراکسیون پانایرانیست در مجلس شورای ملی، مهمترین مدعو جلسه محرمانه خانه هویدا بوده است. او شش سال بعد از انقلاب، در فرانسه با مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد مصاحبه میکند و آنچه در منزل هویدا گذشته بود را فاش میسازد.
پهلوی و فراماسونری
رهبر حزب پانایرانیست ابتدا اعضای جلسه را معرفی میکند که به خوبی حکایت از آن دارد که بسیاری از رجال سیاسی دوران پهلوی، به جای وابستگی به کشور، وابسته به کشورهای خارجی، قدرتها و انجمنهای فراملی بوده اند.پزشکپور چنین میگوید: «در آن جلسه اغلب کسانی که فعالان و گردانندگان سیاسی بودند حضور داشتند. آقای خلعتبری از اعضای لژ فراماسونری بود.امیرعباس هویدا که خود او هم عضو لژ فراماسونری بود.مرحوم مهندس ارفع بود که لیدر فراکسیون اکثریت یعنی فراکسیون حزب ایراننوین که ایشان هم از اعضای دیگر لژ فراماسونری بود.آقای هلاکو رامبد، لیدر حزب مردم و از رهبران حزب مردم که ایشان هم از دیگر اعضای فراماسونری بودند.
مطیعالدوله حجازی بود که لیدر فراکسیون حزب ایراننوین در مجلس سنا بود که ایشان هم عضو لژ فراماسونری بود.آقای دکتر یگانه وزیر مشاور نخستوزیر در امور پارلمانی بود، ناصر یگانه که ایشان هم یکی دیگر از اعضای لژ به اصطلاح بزرگ فراماسونری ایران بود.آقای پروفسور عدل بود که آن موقع عنوان رئیس کل حزب مردم را داشت. تا آنجایی که به خاطرم میآید اینها در این جلسه حضور داشتند.فراماسونری در ایران یک تشکیلات ضد مصلحت ملی است. هر کجا شما تجزیهای از ایران میبینید دست فراماسونری در کار بوده، آخرینش هم جداسازی بحرین بود.»
دلایل شاه و هویدا برای جدا کردن بحرین
پزشکپور در ادامه، به محتوای جلسه میپردازد که به صورت خلاصه در اینجا میآوریم: «آقای هویدا رو کرد به آقای خلعتبری که البته حالا هر دو درگذشتند و گفت: خوب، آنچه را که خدمت اعلیحضرت بودیم و ایشان مطالبی را بیان کردند و در مورد مسئلۀ بحرین شما مطرح کنید.من کاملاً دریافتم نگاه او به خلعتبری و سایرین به من بود و درواقع نگرانیشان از من بود. آقای خلعتبری شروع کرد به بیان به اصطلاح دلایل متعددی بر اینکه به چه مناسبت میبایست که این برنامه جدایی بحرین را اجرا بکنند.او البته میگفت: ما قصد این را نداریم که بحرین را جدا کنیم بلکه توافق کردیم بر اینکه سازمان ملل آنجا رفراندومی انجام بدهد، اما حقیقت معلوم بود که این عنوان یک پوششی است فقط برای اینکه این توطئه یا این جنایت نسبت به ملت ایران چه جور و زیر چه پوششی صورت بگیرد.
ایشان شروع کرد دلایلی را مطرح کرد، تقریبا همان دلایلی که عباس مسعودی در سلسله مقالاتش در روزنامه اطلاعات ذکر کرده بود:۱- اینکه فقط عنوانا این مجمعالجزایر جزو ایران بود در حالی که هیچوقت به طور واقعی جزو ایران نبود. [آنچه که او اظهار کرد].۲- ترکیب مردم این جزایر حالا فرق کرده غالبا عربزبان هستند.۳- دیگر آن اهمیت نظامی سابق را ندارد و با قدرت نیروی هوایی دیگر این جزایر از نظر موقعیت سوقالجیشی خلیجفارس، دارای اهمیت نیست.۴- بحرین منابع خودش را از دست داده ، به اصطلاح دارای یک موقعیت اقتصادی که به نفع ایران باشد نیست.۵- ما هم اگر بخواهیم برویم آنجا و به زور متوسل بشویم دچار مشکلاتی میشویم و در منطقه زد و خورد پیدا میشود و آنجا مردم مقابله خواهند کرد.
خلعتبری ادامه داد به همین مناسبت است که ما با رهنمودهای شاهنشاه موافقت کردیم که موضوع احاله بشود به سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل این موضوع را بررسی بکند و آنجا رفراندوم بشود.
پاسخی قاطع به خائنین
هویدا روکرد به سایرین و نظراتشان را خواست.(همه موافقت کردند و نوبت من شد.) من شروع کردم و نظراتم را به طور کامل بیان کردم، یعنی نظرات پانایرانیسم را. اولا یکایک این دلایلی را که خلعتبری مطرح کرد رد کردم با بیان این دلایل:اولا اینکه میگویید که دیگر دارای اهمیت سوقالجیشی نیست در خلیجفارس، این طور نیست، برای اینکه بحرین در دورترین قسمت خلیجفارس قرار گرفته، نزدیک به سواحل عربستان. پس بحرین عبارت است از یک پایگاهی که تسلط ایران را بر قسمت اعظمی از خلیجفارس تامین میکند.دوم اینکه تنها جزایری است که اصولا در این منطقه در خلیجفارس دارای منابع آب شیرین است، به همین دلیل است که اصولا از هزاران سال پیش تنها مرکزی که در این منطقه، تمدن پیدا کرد و مسکونی شد جزایر بحرین بود در خلیجفارس که حال به تاریخش نمیپردازیم؛ و خود اینکه دارای منابع آب شیرین هست این یعنی یک قدرت بزرگ اقتصادی و یک موقعیت اقتصادی است.سوم اینکه، منابع نفتش هم اینطور نیست که ارزشی نداشته باشد.
مورد بعد مسئله فلاتقاره خلیجفارس است که در واقع وقتی بحرین جزو ایران باشد فلاتقاره ما میرسد تا آن سمت بحرین. همچنین در این بارهکه هیچوقت بحرین جزو ایران نبوده، این موضوع کاملاً کذب است و من استناد کردم به یک کتابی که توسط وزارت خارجه انتشار پیدا کرده بود. این کتاب سراپا اسنادی بود که حکایت داشت از تعلق بحرین به ایران، و پیوند مردم بحرین با ایران و دلایلی که به موجب آن طی یکصد سال اخیر یعنی از تاریخی که انگلیسها آمدند به زور بر آنجا مسلط شدند، مدام دولت ایران تقاضای رفع مشکل را کرده و تقاضا کرده که انگلیسها آنجا را ترک بکنند حتی در زمان قاجاریه!
گذشته از همه این دلایل، به فرض محال که اقتصادی نباشد، به فرض محال که چنین و چنان باشد، اصولا مملکت و میهن یک شرکت سهامی نیست که ما حالا بگوییم آیا این قسمت از وطن اقتصادی است یا آن قسمتش نیست».
هویدا با تطمیع و تهدید ذات خود را هویدا میکند
در ادامه جلسه، امیرعباس هویدا حرفهایی میزند که هم ذات خیانتکارش را هویدا میکند و هم نشان میدهد انتخابات مجلس در قبل از انقلاب، صرفا نمایشی و دروغین بوده است. محسن پزشکپور چنین روایت میکند:«هویدا و سایرین بسیار ناراحت شدند و هویدا گفت: شما موقعیتهای بسیار میتوانید پیدا کنید. البته حتی اشاره کردند که ممکن است که ما(حزب پانایرانیسم) در انتخابات دوره بیستوسوم یعنی دوره بعدیاش، بیش از ۳۰ نماینده داشته باشیم و حتی اشاره کرد هویدا که: به هر حال اگر شما به این کیفیت که مصلحت است عمل بکنید امکان حضور بیشتر در مسائل مملکت را پیدا میکنید، اما اگر جز این بشود به ناچار با مسائلی برخورد میکنید که در واقع شما نوعی آن وقت شهادت را استقبال میکنید!»
وقتی تمام شد مطالب و ما پا شدیم برویم، به هر حال گفتم: ما وظایف خودمان را انجام میدهیم و عین این مطالب و نظرات من را به استحضار شاه برسانید. از آنجا دیگر مبارزه حاد شد. من یادم هست از درِ منزل هویدا که آمدیم بیرون از جمله کسانی که بسیار ناراحت بود مطیعالدوله حجازی بود که میگفت: خوب، این چه چیزی است که میخواهند به ما تحمیل کنند؟! گفتم: خوب شما نپذیر، به وظیفهتان عمل کنید، چرا ناراحت هستید؟ ولی خوب، معلوم بود غالبا تواناییاش را نداشتند.»
منبع: فارس
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0