همشهری آنلاین – یکتا فراهانی: در میان طلاهای درخشان، نقابهای نقرهای بیسابقه و تابوتهایی که با دقتی افسانهای ساخته شدهاند، سه فرعون فراموششده آرمیدهاند؛ گنجینهای شگفتانگیز که از چشم تاریخ پنهان مانده بود.

اکتشافات باستانشناسی قرن
گنجینه تانیس شاید یکی از بزرگترین اکتشافات باستانشناسی قرن باشد؛ اما نامش هیچگاه مانند «توتعنخآمون» بر سر زبانها نیفتاد. این کشف خارقالعاده در دهۀ ۱۹۳۰ و درست در میانه جنگ جهانی دوم انجام شد؛ زمانی که جهان درگیر بحران بود و خبری از انعکاس گسترده کشفیات علمی نبود.
تابوتهای طلایی و نقرهای
آنچه باستانشناس فرانسوی پیر مونته (Pierre Montet) در تانیس کشف کرد، مجموعهای حیرتانگیز از تابوتهای طلایی و نقرهای، نقابهای سلطنتی، جواهرات پیچیده و اموال تدفینی سه فرعون گمنام بود؛ گنجینهای که از لحاظ ارزش، تنوع و سلامت آثار، کمتر از مقبره مشهور توتعنخآمون نبود.
اما راز بزرگ اینجاست: چرا چنین گنج عظیمی، با پادشاهانی که قدرتشان بر شمال مصر سایه انداخته بود، اینقدر ناشناخته مانده است؟
چرا نام فرعونهایی مانند پسوسنس اول (Psusennes I)، آمناماپت (Amenemope) و شوشنق دوم (Shoshenq II) در تاریخ عمومی مصر این اندازه کمرنگ است؟
پاسخ در دل شهر تانیس نهفته است؛ شهری که با بیرحمی زمان و تغییر رود نیل، از مرکز قدرت به جایی فراموششده تبدیل شد.
پایتختی که زیر شنها ناپدید شد
تانیس در دوره «دودمان بیست ویکم مصر» یکی از مهمترین مراکز سیاسی و مذهبی بود. این شهر بهعنوان پایتخت شمالی مصر در دوران افول سیاسی، نقش کلیدی داشت. اما تغییر مسیر رود نیل و انتقال مرکزیت سیاسی، شهر را بهمرور از رونق انداخت و بخشهای آن زیر لایههای ضخیم شن مدفون شد. همین «فراموششدن» بود که گنجینههایش را از غارت در امان نگه داشت.
کشفی که جهانِ مصرشناسی را شوکه کرد
در سال ۱۹۳۹ زمانی که بیش از هر دوره دیگری مصر درگیر اکتشافات باستانشناسی بود، پیر مونته – مصرشناس نامدار فرانسوی – در تانیس به دنبال شواهدی از ساختارهای مذهبی میگشت. اما آنچه یافت، تنها یک سرنخ جزئی نبود؛ بلکه ورودی یک مجموعه تدفینی پادشاهی دستنخورده بود. نخستین آرامگاه، متعلق به فرعونی بود که نامش کمتر به گوش رسیده: پسوسنس اول.
وقتی مونته وارد آرامگاه شد، در برابر چشمانش گنجی ظاهر شد که از فرط درخشش، حتی نور چراغها را خیره میکرد.
تابوت نقرهای؛ کمیابترین شیء مصر باستان
در میان کشفیات، تابوت کامل نقرهای پسوسنس اول بیش از هر چیز دیگری توجه جهان علمی را جلب کرد. در مصر باستان، نقره کمیابتر از طلا بود و ورود آن بیشتر از سرزمینهای شمالی صورت میگرفت؛ بنابراین، ساختن یک تابوت کامل از نقره، به معنای دستیابی به ثروتی خارقالعاده و ارتباطات سیاسی گسترده بود.
جالب اینکه ماسک تدفینی پسوسنس نیز برخلاف ماسک طلایی توتعنخآمون، ترکیبی از طلا و نقره بود؛ کاری که درک پیشرفتهای از هنر فلزکاری و جایگاه سلطنتی او را نشان میدهد.
دو فرعون دیگر که تاریخ فراموششان کرده بود
در همان محوطه، مونته آرامگاههای آمناماپت و شوشنق دوم را نیز کشف کرد. هر دو آرامگاه مجموعهای از طلای خالص، جواهرات با سنگهای نیمهقیمتی، ظروف آیینی، سینهریزها، حلقههای سلطنتی و ابزارهای مذهبی را در خود داشتند.
کشف ماسک طلایی شوشنق دوم، یکی از درخشانترین یافتههای آن دوره بود و نشان میداد این فرعونها برخلاف تصور اولیه، از قدرت و ثروتی عظیم برخوردار بودند.

چرا این گنجینه کمتر از توتعنخآمون شناخته شد؟
با وجود ارزش بالای کشفیات، چند عامل باعث شد گنجینه تانیس در سایه بماند: همزمانی با جنگ جهانی دوم؛ رسانهها فرصت انعکاس گسترده نداشتند. شهرت افسانهای مقبره توتعنخآمون که چند سال قبل کشف شده بود. فرعونهای کم ذکر شده در تاریخ عمومی؛ نامهایی که در کتابها کمتر دیده میشدند.
بیشتر بخوانید:
بزرگترین «کشف فرعونی قرن»
اکنون بسیاری از مصرشناسان معتقدند تنوع آثار، هنر تدفینی و وضعیت سالم گنجینه تانیس، آن را شایسته عنوان «بزرگترین کشف فرعونی قرن» میکند.
گنجینه تانیس، صرفاً مجموعهای از طلا و نقره نیست؛ بلکه سندی است از دورهای کمتر شناختهشده در تاریخ مصر، دورهای که سیاست، دین و هنر در سکوت و در سایة قدرتهای بزرگتر شکلگرفته بود.
سه فرعون گمنامِ تانیس، با تابوتها و نقابهای خیرکنندهشان، امروز پیام مهمی برای باستانشناسی دارند:
این گنجینه اکنون یکی از مهمترین مجموعههای سلطنتی مصر است؛ مجموعهای که هر بار پژوهشگران به آن بازمیگردند، رازهای تازهای از تمدنی باز میکند که هنوز هم پس از هزاران سال، پر از رمز و معماست.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0