کد خبر : 397428
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸

معنای دل‌دادگی را آلوده نکنید

معنای دل‌دادگی را آلوده نکنید

باشگاه خبرنگاران جوان – هرچند میزان تماشای مجموعه‌های پلتفرمی آنچنان نیست که بتوان آن را مؤید گرته‌برداری و نمونه‌خوانی اجتماع دانست؛ ولی به‌اندازه‌ای هست که برای گروه‌هایی قابل سنجش و قرینه‌سازی باشد. مقصود آن است که این مجموعه‌ها در ذات خویش، اموری را غیرمستقیم موجهِ ذاتی جلوه می‌دهند. حال آنکه اساس اخلاق و مرام اجتماع،

باشگاه خبرنگاران جوان – هرچند میزان تماشای مجموعه‌های پلتفرمی آنچنان نیست که بتوان آن را مؤید گرته‌برداری و نمونه‌خوانی اجتماع دانست؛ ولی به‌اندازه‌ای هست که برای گروه‌هایی قابل سنجش و قرینه‌سازی باشد. مقصود آن است که این مجموعه‌ها در ذات خویش، اموری را غیرمستقیم موجهِ ذاتی جلوه می‌دهند.

حال آنکه اساس اخلاق و مرام اجتماع، امر دیگری را می‌پسندد در ذهن. هرچند شاید این اجتماع صوری یا حقیقی آنچنان هم بدش نیاید از نشانه‌هایی که بروز داده می‌شود. در یکی از مجموعه‌ها که «محکوم» به دیدنش هستیم به‌نوعی، که آن ابهت و استواری دو، سه قسمت ابتدایی را دیگر ندارد، یکی از زنان داستان در طرفه‌العینی بعد از به‌هم‌خوردن رابطه‌اش با فرد اولی، با نفر جدیدی وارد ارتباط عاطفی و حسی می‌شود.

اولی، دکتر روانشناس و دومی هم فردی در دایره جنایی و به‌نوعی صاحب‌منصب. خب واردشدن به چنین رابطه‌هایی فی‌نفسه مذموم نیست. این قلم نیز آن را نفی نمی‌کند اما سازوکار این‌چنین دل‌دادن‌هایی، جای پرسش بسیار دارد. بارها به جوانان و نوجوانان در جلسه‌های مشاوره دوست‌یابی یا احیاناً ازدواج، این نگره شرح و توضیح داده می‌‌شود که اگر در رابطه با فردی همگن قرار گرفتید و به‌هردلیل این ارتباط ادامه پیدا نکرد، صلاح و صواب نیست که در چشم به‌هم‌زدنی فرد جدیدی را انتخاب کنید!

چه که این امر جز به سخره‌گرفتن عاطفه نیست در معنای عامیانه‌اش. حال کاری به مفاهیم پیچیده رفتاری و کرداری‌اش نداریم که جز بی‌اهمیت نشان‌دادن مهر و دلِ دلدادگی والای انسانی نیست. نمی‌نویسم عشق که اصولاً این روابط بر پایه عشقی متعارف بنا نمی‌شود. چه که اگر عشق در آن متجلی بود که چنین فرجامی نمی‌داشت. طرفه آنکه، این ساده‌انگاری عاطفی در مجموعه‌ها برای به‌دست‌آوردن مخاطب بیشتر، می‌تواند موجب سوءبرداشت‌هایی از سوی مخاطب عمدتاً کم‌سن‌وسال آن شود.

به‌راستی اگر آنچه در برخی روابط‌ در جامعه وجود دارد (که البته نمی‌توان آن را نادیده انگاشت و کتمان کرد) در چنین مدیوم‌هایی به تصویر درنیاید، ایراد و اشکالی به‌وجود می‌آید از جهت ساختار فیلمنامه‌ای؟ نویسندگان و کارگردانان ما از آنجا که ضعف زیادی در پرداخت درست کاراکتر و سیر طبیعی قصه دارند و ناتوان از بده‌بستان اصولی داستان هستند و یک پلان درست از این روابط به تصویر نمی‌کشند، دست به هر کاری می‌زنند تا مخاطب گریزپای را نگاه دارند.

وگرنه در آزاد‌ترین کشورها در سناریونویسی این‌گونه ارتباطات نامفهوم وجود ندارد. آنجا اگر بده‌بستان لحظه‌ای شکل می‌گیرد معنایش دل‌دادن نیست. در سکانس‌های پس و پیش، دلیل این دل‌دادن آنی توضیح داده می‌شود. مفهوم‌اش دل‌سپردن و سر یک زندگی طولانی‌مدت رفتن، نیست. بلکه در آن و لحظه، رابطه‌ای تعریف می‌‌شود و به کمترین زمان ممکن هم پایان می‌پذیرد.

در اینجا اما این‌گونه نیست. تو گویی این دل‌دادن‌ها در هر بزنگاهی می‌تواند حادث شود و در کمترین زمان ممکن هم آشیان زندگی تشکیل. غافل از اینکه آنچه به‌وقوع می‌پیوندد، نام‌ا‌ش هرچه باشد، عاطفه و احساس نیست. اینجا بابت شکل ماهوی سانسور که اجازه پرداخت درست قصه و کاراکتر را نمی‌دهد به طریق درست فیلمنامه‌نویسی، لامحاله دل‌باختن‌های لحظه‌ای و بی‌منطق را عشق می‌نامند و این سیگنال را به اجتماع می‌دهند که ما داریم آنچه در پیرامون می‌گذرد را به تصویر می‌کشیم.

اگر سیاهی‌ای وجود دارد، آن را سفیدشویی نمی‌کنیم. بر همین استدلال بی‌پایه، امری را غیرمستقیم به مخاطب می‌قبولانند که قبض و بسط آن به‌سادگی معنا نمی‌یابد. سینما، تلویزیون و حالیه پلتفرم‌هایمان، هر یک به‌شکلی از آن ‌سمت ‌بوم افتاده‌اند. اولی، اوضاع رابطه‌های زن و مرد را کماکان دهه شصتی می‌پندارد و دومی هم از پاپ کاتولیک‌تر شده است؛ تاجایی‌که شاید لازم باشد دیگر جوامع از روی دست فیلمنامه‌نویسان ما کپی کنند آنچه در پیرامون‌مان غرقِ تباهی است.

شاید سازندگان چنین مجموعه‌هایی خود نیز نمی‌دانند چه بر سر مفهوم والای عشق آورده‌اند. چه که آنچه برایشان مهم است، سیر منطقی داستان نیست؛ مهم سرمایه گردش در کارشان است و بس، که محکوم به حفظ و افزایش آن هستند. چنین مفاهیم مترقی انسانی‌ای را نه درک می‌کنند و نه آن را می‌شناسند. شاید از صنعت سینمای جهان تنها امری که آموخته‌اند آن باشد که با کلیدواژه سانسور، همه ناکاستی‌های داستانی خویش را توجیه کنند که این خود دکان مناسبی برای برخی شده است که شرح‌اش در این مقال نمی‌گنجد…

منبع: روزنامه هم‌میهن

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار