کد خبر : 399128
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۴

زندگی اجباری با بدنی که از آن متنفریم!

زندگی اجباری با بدنی که از آن متنفریم!

باشگاه خبرنگاران جوان – صبح‌ها قبل از آنکه نور، پنجره اتاقش را رد کند و به چشم‌هایش برسد، بیدار می‌شود. نه با صدای زنگ، که با اضطرابی مبهم؛ حسی عجیب که در سینه‌اش جا خوش کرده و جز در روبه‌رو شدن با آینه، آرام نمی‌گیرد. آینه همان جاست؛ بی‌حرکت و بی‌قضاوت؛ درست روبه‌روی تختش و

باشگاه خبرنگاران جوانصبح‌ها قبل از آنکه نور، پنجره اتاقش را رد کند و به چشم‌هایش برسد، بیدار می‌شود. نه با صدای زنگ، که با اضطرابی مبهم؛ حسی عجیب که در سینه‌اش جا خوش کرده و جز در روبه‌رو شدن با آینه، آرام نمی‌گیرد. آینه همان جاست؛ بی‌حرکت و بی‌قضاوت؛ درست روبه‌روی تختش و چسبیده به دیوار؛ اما او می‌داند که نگاه کردن همیشه به معنای دیدن نیست.برای او، تصویر بدنش چیزی فراتر از پوست و استخوان است؛ روایتی است که ذهنش، هر روز با اغراق و ترس، بازنویسی‌اش می‌کند. و آنچه که از خودش در آینه می‌بیند، الزاما آنچه که هست نیست! در نتیجه همین جاست که «اختلال بدشکلی بدن» آغاز می‌شود؛ جایی دقیقا میان واقعیت و ادراک.

اختلال بدشکلی بدن چیست؟

اختلال بدشکلی بدن (Body Dysmorphic Disorder)، نوعی اختلال روان‌شناختی است که در آن فرد به‌ طور وسواس‌گونه‌ای درگیر نقصی ظاهری می‌شود؛ نقصی که یا وجود ندارد یا آن‌قدر جزئی است که دیگران متوجه آن نمی‌شوند.بر اساس راهنمای تشخیصی DSM-5، این اشتغال ذهنی به‌ صورت افکار تکرارشونده، مزاحم و ناخواسته ظاهر می‌شود و معمولا با رفتارهای اجباری همراه است؛ رفتارهایی که قرار است اضطراب را کم کنند، اما آن را عمیق‌تر می‌سازند، تا جایی که دست فرد را می‌گیرند و او را با خودشان به جاهایی می‌برند که زندگی روزمره و عادی‌اش را مختل می‌کنند.

بدن به‌مثابه میدان نبرد؛ چالش وسواس، آینه، مقایسه

شاید بپرسید این اختلال چه نشانه‌هایی دارد؟ بارزترین نشانه‌اش خیلی واضح است؛ فرد مبتلا ساعت‌ها از روزش را صرف بررسی ظاهرش می‌کند؛ آن هم با نگاه‌های مکرر به آینه و دوربین سلفی گوشی، پوشاندن بخش خاصی از بدنش، جست‌وجوی تایید از دیگران یا مقایسه بی‌پایان بدنش با تصاویر اطرافیان. هرچند که هیچ تاییدی برای این افراد کافی نیست و ذهن‌شان همیشه چیزی برای ایراد گرفتن از بدنشان پیدا می‌کند.

حواسمان به نوجوان‌هایمان هست؟

پژوهش‌های بالینی هم نشان می‌دهند که این اختلال اغلب در دوران نوجوانی آغاز می‌شود؛ زمانی که هویت هنوز شکل نگرفته و بدن به یکی از اصلی‌ترین ابزارهای قضاوت اجتماعی تبدیل شده است. خب در این شرایط چه اتفاقی برای نوجوان ما می‌افتد؟ فشار استانداردهای زیبایی و بازنمایی‌های غیرواقعی در رسانه‌ها، این نبرد درونی را تشدید می‌کند.

اضطرابی که دیده نمی‌شود؛ هم‌نشینی با افسردگی و شرم

اختلال بدشکلی بدن اغلب تنها نمی‌آید. افسردگی، اضطراب اجتماعی و اختلال وسواس فکری–عملی، همراهان خاموش آن هستند. آمارها نشان می‌دهند که خطر افکار خودآسیب‌رسان و اقدام به خودکشی در این افراد به‌ مراتب بالاتر از جمعیت عمومی است. با این‌ حال، بسیاری از مبتلایان سال‌ها تشخیص داده نمی‌شوند. چرا؟ چون که دردشان نه خون‌ریزی دارد و نه شکستگی؛ آن‌ها به ندرت می‌گویند «من بیمارم.» و تکه کلامشان همیشه «من کافی نیستم» و «من زشتم!» است.

چرا جراحی پاسخ نیست؟ مسئله بدن نیست، تصویر بدن است

شاید خیلی‌ها تصمیم بگیرند برای درمان این درد به جراحی‌های زیبایی پناه ببرند اما یافته‌های پژوهشی به‌روشنی نشان می‌دهد که جراحی‌های زیبایی معمولا نه ‌تنها کمکی به بهبود این اختلال نمی‌کنند، بلکه وسواس را به نقطه‌ای دیگر از بدن منتقل می‌سازند. یعنی کسی که تا دیروز اصرار داشت دماغش بزرگ است، بعد از جراحی آن، به دنبال تراشیدن بهانه‌ای دیگر برای بدنش می‌گردد.در واقعیت هم مشکل در فرم بینی یا پوست صورت نیست؛ مشکل در نحوه‌ ادراک آن‌ها از بدن‌شان است. اما جای شکر همیشه باقی است که در جهان ما، برای درصد بالایی از بیماری‌ها و اختلال‌ها درمان وجود دارد. و درمان موثر، ترکیبی از روان‌درمانی شناختی–رفتاری و در صورت نیاز، دارودرمانی (به‌ویژه داروهای SSRI است. درمان قرار نیست فرد را زیباتر کند؛ بلکه قرار است او را به واقعیت بازگرداند. پس لطفا فعلا دور جراحی‌ها پرخطر و حتی کم‌خطر زیبایی را به عنوان درمان خط بکشید.

درمان چیست؟ بازسازی رابطه با خویشتن

شاید برایتان جالب باشد بدانید افرادی که دچار اختلال بدشکلی بدن بودند و تحت درمان قرار گرفتند، در مسیر درمان، لحظه‌ای برایشان وجود داشت که فرد برای نخستین‌بار می‌پذیرفت آینه دشمن او نیست. در این مرحله، شکاف کوچکی در دیوار وسواس‌شان ایجاد می‌شد تا صداهایی که به جانشان افتاده بود ضعیف‌تر شوند و کم کم صدای خودشان را بشنوند!در واقع، درمان، تلاشی است برای خاموش کردن صداهایی که سال‌ها در ذهن تکرار شده‌اند؛ صداهایی که می‌گویند «کم هستی»، «ناقصی»، «قابل‌دیدن نیستی» و «زشتی!». این فرآیند، بازگشت به بدن است؛ نه به‌عنوان شیئی برای قضاوت، بلکه به‌عنوان خانه‌ای برای زیستن روحی که خداوند او را فراتر از همه این ظواهر آفریده است.

ایستادن دوباره مقابل آینه

او همچنان هر روز مقابل آینه اتاقش می‌ایستد و از زندگی با این بدن عذاب می‌کشد اما شاید روزی برسد که با ذهنی متفاوت‌تر روبه‌روی آینه اتاقش یا هر آینه‌ای که در مسیرش می‌بیند بایستد؛ نه برای پیدا کردن نقصی تازه در بدنش، و نه حتی برای پنهان شدن؛ بلکه فقط برای ایستادن. آینه همان است که همیشه بوده، اما این بار، ذهن سکوت کرده است و در آن سکوت، دختری تلاش می‌کند تا خودش را ببیند … .

منبع: فارس

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار