تصاویر؛ نقاشیهایی که «جنبۀ تاریک گُلها» را به تصویر کشیدهاند

فرادید| نقاشیهای «رِیچِل رایش» (۱۷۵۰–۱۶۶۴) نیروی گلها را به تصویر میکشند. با نگاه کردن به دهها نقاشی او که کمابیش همگی تصاویری از دستههای گل هستند، بیننده غرق فراوانی و تنوع گلها میشود، اما همه اینها با آگاهی عمیق از مرگ، فساد و خشونت طبیعت همراه است. به گزارش فرادید، این هنرمند به ندرت گلها را
فرادید| نقاشیهای «رِیچِل رایش» (۱۷۵۰–۱۶۶۴) نیروی گلها را به تصویر میکشند. با نگاه کردن به دهها نقاشی او که کمابیش همگی تصاویری از دستههای گل هستند، بیننده غرق فراوانی و تنوع گلها میشود، اما همه اینها با آگاهی عمیق از مرگ، فساد و خشونت طبیعت همراه است.
به گزارش فرادید، این هنرمند به ندرت گلها را بهتنهایی به تصویر میکشد؛ دستهگلهایش پر از حشرات و عنکبوتها هستند و زیرشان دوزیستان گرسنه و مارمولکهای در حال جنگ میخزند.
ریچل رایش، «طبیعت بیجان از گلهای عجیب روی طاقچه مرمرین» (حدود ۱۷۳۵)، رنگروغن روی بوم، موزه نِلسون-اتَکینز، کانزاس سیتی، میزوری (با همکاری موزه هنرهای زیبا، بوستون)
ریچل رایش نخستین زن نقاش گل نبود، اما بیتردید موفقترینشان بود. او که دختر یک کالبدشناس-گیاهشناس بود، نزد نقاش طبیعت بیجان «ویلم فان آلسْت» آموزش دید و در هجدهسالگی آثارش را میفروخت. برخلاف بسیاری از زنان هنرمند همدوره، او در طول ازدواج با نقاش همکارش «یوریان پول» و حتی با وجود پرورش ده فرزند نیز به کارش ادامه داد.
یکی از ویژگیهای رایج نقاشیهای گل آن دوره، نمایش گلهایی از فصلهای مختلف بود که آن زمان غیرممکن بهنظر میرسید، گویی گلبرگها با هم میآمیختند، انگار زمان هیچ معنایی ندارد. رایش همین کار را با گستره جغرافیایی سوژههایش انجام میدهد و خود را در شبکهای از دانشمندان و هنرمندانی قرار میدهد که نمونههایی را از سراسر امپراتوری استعماری هلند جمعآوری و ثبت میکردند. او گونههایی را از نقاط مختلف جهان در یک قاب جمع میکرد. نمونه افراطی این کار «طبیعت بیجان با گلهای عجیب روی طاقچه مرمرین» (۱۷۳۵) است که ۳۶ گونه از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، آفریقا، آسیا، اندونزی و استرالیا را در خود دارد. تنها پروانهای در پایین دستهگل نشسته که گویی از این همه فراوانی شرمنده است.
ریچل رایش، «طبیعت بیجان با میوه و گلها» (۱۷۱۴)، رنگروغن روی بوم، مجموعههای هنری و موزههای آگسبورگ، بنیاد کارل و ماگدالنه هابراشتوک
آثار رویش نهتنها سوژهها را بازنمایی میکنند بلکه گاه ردی واقعی از آنها را در خود دارند. همچون نقاش هلندی دیگر، «اتو مارسئوس فان شریِک»، او گاه بال پروانهها را روی بوم خیس میفشرد تا ذرات ظریفشان روی سطح نقاشی منتقل شود یا خزه واقعی را به رنگ میآغشت و روی بوم میچسباند تا بافت نرم و درخشانش بازآفرینی شود.
او همچنین مجذوب همگرایی تأثیرات رنگروغن (غلظت رنگها، درخشندگی و قابلیت شفافیت یا تیرگی) با گلبرگها بود، بهویژه وقتی با تغییر نور، ظاهرشان تغییر میکرد. در تابلوی «گلدانی با گلها» (۱۷۰۰) گلبرگهای بیرونیِ روشنِ یک گل صدتومانی در تضاد با درون پُررنگش قرار دارند. بیننده ممکن است به زنبوری که در اعماق صورتی-شربتی آن فرو میرود حسادت کند.
رایش این حس را ایجاد میکند که مخاطبان میتوانند کمابیش خودشان در این غوطهوری شرکت کنند. در طول پیشرفت حرفهای، ترکیببندیهای رایش هرچه بیشتر به سمت یک فراوانی گیجکننده رفتند. برخلاف سبک باز و برگدار «فان آلسْت»، او گلها را چنان نزدیک هم مینشاند که همچون قطعات پازل در هم قفل میشدند. از این رو بهترین فاصله برای تماشای آنها حدود ۴۵ سانتیمتر است؛ جایی که بیننده میتواند جزئیات را بررسی کند و همچون حشره از زیبایی هر گل بهره ببرد.
ریچل رایش، «طبیعت بیجان با میوه و حشرات» (۱۶۸۳)، رنگروغن روی بوم، مجموعه خصوصی
سال ۱۷۰۸، «یوهان ویلهلم»، حاکم دوسلدورف، رایش را نقاش دربار خود کرد. او بیشتر از راه دور خدمت میکرد و نقاشیهای کاملشده را ارسال میکرد. دو تابلو به پدرزن او، «کوزیمو سوم مدیچی»، دوک بزرگ توسکانی هدیه شد، اما بهترین اثر را برای خود نگه داشت: بزرگترین نقاشی رایش با حدود ۱۲۰ سانتیمتر عرض. عنوان امروزی آن، «طبیعت بیجان با میوه و گلها»، اصلاً حق مطلب را ادا نمیکند و آن را کوچک جلوه میدهد. روی طاقچهای سنگی، سبدی از گلها و چشماندازی مهآلود در دوردست دیده میشود. اما قاب مملو از هلو، انار، آلو، انگور قرمز و سبز، فندق، توت سفید، بلال، شاهتوت، سه خربزه مشکوک (یکی با پوست ترکخورده و گوشت صورتی نمایان) و گلهای بیشمار است. همچنین پروانه، شبپره، مورچه، زنبور، سوسک، عنکبوت، کرم، حلزون، مارمولک، ملخ، سنجاقک و پرندهای در لانهاش حضور دارند.
رایش تا دهه ۸۰ عمرش نقاشی کرد؛ بومها کوچکتر و سادهتر شدند، اما عشق او به دقت در ساختار گلها و حشرات کاهش نیافت. در «دستهگلی از گلها» (۱۷۴۱)، رز صورتی بزرگی صحنه را تسخیر کرده، با گلبرگهایی آغشته به قطرات آب. سوسکی شاخبلند در سمت چپ، شاخکهای راهراه خود را برافراشته است. ساقه خارآلود رز به سمت بیننده بیرون زده، گویی او را به چالش میکشد آن را بگیرد. غنچهای از همان گل به عقب خم شده و کاسبرگهایش چون پیچ و خمهای خوشنویسانه به رنگ سبز و زرد در هم میپیچند. رایش با همان رنگها نام خود را روی سطح سنگی نگاشته است.
ریچل رایش، «طبیعت بیجان با میوه» (۱۷۱۱)، رنگروغن روی تخته
ریچل رایش، «طبیعت بیجان گل» (حدود ۱۷۱۶–۲۰)، رنگروغن روی بوم، موزه هنر تولدو
ریچل رایش، «طبیعت بیجان گل»، جزئیات
ریچل رایش، «گلها در سبد» (حدود ۱۷۱۱)، رنگروغن روی بوم، گالری اوفیتزی، فلورانس
ریچل رایش، «گلدانی با گلها» (۱۷۰۰)، رنگروغن روی بوم، موزه مائوریتسهویس، لاهه
ریچل رایش، «گلدانی با گلها»، جزئیات
مترجم: زهرا ذوالقدر
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0