روایت متفاوت خواهر و برادر دانشجو از پیادهروی اربعین

باشگاه خبرنگاران جوان – در گرمای سوزان مرداد، جایی که آسمان آبی عراق با خاک داغش یکی میشود، علی و زهرا، خواهر و برادر دانشجو، کولههایشان را بر دوش زدند و قدم در مسیری گذاشتند که هر سال میلیونها دل عاشق را به کربلا میکشاند؛ مسیری که نه فقط زیارت، بلکه روایت زندهای است از
باشگاه خبرنگاران جوان – در گرمای سوزان مرداد، جایی که آسمان آبی عراق با خاک داغش یکی میشود، علی و زهرا، خواهر و برادر دانشجو، کولههایشان را بر دوش زدند و قدم در مسیری گذاشتند که هر سال میلیونها دل عاشق را به کربلا میکشاند؛ مسیری که نه فقط زیارت، بلکه روایت زندهای است از عشق حسینی، فداکاری حضرت ابوالفضل(ع) و پیوند ناگسستنی دو ملت ایران و عراق.حرکتشان از ایران با اذان مغرب آغاز شد. کنار جاده، موکب امام رضا (ع) با چراغهای روشن و بوی چای تازه دم، زائران را به استراحت و نماز جماعت دعوت میکرد. زهرا میگوید: خادم پیر با لبخند گفت شما مهمان سفره امام رضا هستید. این جمله دلگرمی بزرگی بود که تا رسیدن به کربلا همراهمان ماند. شام ساده و دلچسب موکب، خستگی ابتدای مسیر را از تنشان گرفت و دوباره راه افتادند.با شلوغی مرز مهران، تصمیم گرفتند مسیر خسروی را انتخاب کنند. علی که سه سال پیش هم از این مرز عبور کرده بود، با تعجب گفت: آن زمان امکانات کم بود، اما حالا آسفالت تازه، پارکینگ رایگان و اتوبوسهای مرتب کار را آسان کردهاند. عبور از مرز با امنیت و راهنمایی دقیق انجام شد و خوشرویی مرزبانان عراقی، مسیر را دلنشینتر کرد.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰