قسمت دهم خاطرات میلسپو: عشایر بهترین منبع نیروی انسانی ایران به شمار میروند/ ویژگیهای اخلاقی ایرانیان منحصر به خودشان نیست/ایرانیان هنوز با مکانیسم تمدن غربی و تفکر ماشینی تطبیق نیافتهاند

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است. آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است. آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
اوضاع داخلی ایران و تأثیر آن بر سیاست بینالمللی
در مرحله نخست، اوضاع داخلی ایران جریان کار سومین هیئت مالی آمریکا را شکل داد و سرنوشت آن را تعیین کرد. این اوضاع به عقیده من رابطهای مستقیم و قاطع با مسئله ایران از لحاظ بینالمللی داشت. اصولاً در وضع داخلی هر کشوری، عوامل روانی و معنوی اهمیت بسزایی دارند، اما نمیتوان آنها را جدا از عوامل سیاسی بررسی کرد.
طرز فکر و ویژگیهای اخلاقی یک ملت عناصر اصلی زندگی سیاسی و بهطور طبیعی تحولات سیاسی آن را تعیین میکنند. در عین حال، اداره خوب یا بد یک کشور نیز از پیشرفت فکری و گرایشهای احساسی مردم آن ناشی میشود.
در این فصل تلاشی برای توصیف کامل ویژگیهای اخلاقی ملت ایران نخواهد شد، بلکه فقط به آن بخش از خصوصیات ملی پرداخته میشود که از لحاظ سیاسی اهمیت دارد. البته اهمیت سیاسی بستگی به این دارد که هدفهای مطلوب و ضروری ایران چه باشد. اگر فرض کنیم کشور باید بهوسیله یک پادشاه مستبد یا دیکتاتور خودکامه اداره شود، در آن صورت باید انتظار رفتاری متفاوت از ملت داشت تا وقتی که هدف، استقرار دموکراسی باشد.
بدیهی است که هدف ایران باید دموکراسی باشد، زیرا هیچ نوع حکومت دیگری نمیتواند شرایط اساسی برای پیشرفت داخلی و همچنین حل بلندمدت مسائل بینالمللی کشور را فراهم کند.
بورک میگوید: ممکن نیست بتوان کلیه افراد یک ملت را به یک صورت توصیف یا محکوم کرد؛ زیرا هر کشوری مانند ایران دارای تنوعی در مناطق، طبقات، گروهها و افراد است. با این حال، برخی ویژگیها در بخشی از مردم ــ که در صحنه سیاسی نفوذ دارند ــ بارزتر است.
واقعیتهای نامطبوع
برای درک اوضاع سیاسی داخلی ایران، لازم است چند واقعیت نامطبوع و دلسردکننده ذکر شود. واقعبینی ایجاب میکند کل مسئله را با شناخت ویژگیها، دشواریها و نیازمندیهای کشور بررسی کنیم. همانگونه که پزشک قبل از نوشتن نسخه باید معاینه دقیقی انجام دهد، در سیاست نیز تشخیص درست پیششرط تجویز راهحل است.
بسیاری از مطالبی که در اینجا ذکر میشود، حاصل مشاهدات ناظران صلاحیتدار خارجی در ایران است و خود ایرانیان نیز آنها را، حتی گاه با لحن تندتر، تکرار میکنند.
ویژگیهای اخلاقی ایرانیان منحصر به خودشان نیست؛ شرایط روحی، اخلاقی و عاطفی مشابه، در درجات مختلف در بسیاری از کشورها یافت میشود؛ بنابراین نباید این خصوصیات را امری نژادی، موروثی و تغییرناپذیر دانست. ریشه آنها بیشتر تاریخی و اقلیمی است.
توان جسمانی و شرایط زیستی
ایرانیان از نظر جسمانی زمخت و قوی هستند، بهویژه عشایر که بهترین منبع نیروی انسانی کشور به شمار میروند. کارگر ایرانی از نظر شکیبایی و تحمل مشهور است. با این حال، اعتیاد گسترده به تریاک در طی نسلها نیروی او را سلب کرده است. تغذیه نامناسب نیز عاملی دیرینه و عمومی است. بیماریهایی همچون حصبه، اسهال خونی، مالاریا، تراخم، آبله و سیفلیس بهطرز غمانگیزی شایع است.
بهکارگیری کودکان در کار نیز امری رایج است؛ کاری که هیچگاه به ساختن ملتی سالم و سرزنده کمک نمیکند.
استعداد فکری و موانع آن
ایرانیان از نظر استعداد فکری در مقایسه با برخی ملل دیگر امتیاز دارند. اما تجربیات محدود، عادات سنتی و گرایشهای احساسی، مانع از بروز کامل این تواناییها میشود. استعداد آموزشی آنان بیشتر به حفظ، جذب و تقلید محدود است.
در آثار نوگرایی در ایران، بهوضوح میتوان تقلید سطحی، نبود ضابطه و عدم درک عمیق را مشاهده کرد. ایرانیان هنوز با مکانیسم تمدن غربی و تفکر ماشینی تطبیق نیافتهاند. با این حال، هنگامی که مسائل با حوصله آموزش داده و از نزدیک کنترل شود، کارگران فنی و مکانیکهای بسیار خوبی تربیت میشوند.
ایرانیان هوشی تند و چابک دارند؛ خوشصحبت، مجلسآرا و بذلهگو هستند. در عین حال، برای فرار از واقعیات به تمرینهای فکری یا هنری پناه میبرند. اما در مجموع، از نظر منطقی و بلوغ فکری، ضعف جدی دارند. نادانی، بیسوادی و فقدان تماسهای روشنفکری آنان را از منطق محروم کرده است.
نظام سیاسی و اجتماعی موجود نیز تفحص و اندیشهورزی را بیهوده و حتی خطرناک میسازد. از سوی دیگر، دفاعها و عقبنشینیهای احساسی که جایگزین منطق شده، مانع از شکلگیری موازین روشنفکری در زمینههایی، چون فلسفه، شعر، تاریخ و علوم اجتماعی است.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0