کد خبر : 325131
تاریخ انتشار : یکشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰

اعتماد اجتماعی رو به موت است! چرا مردم ایران دیگر به کسی اعتماد ندارند؟

اعتماد اجتماعی رو به موت است! چرا مردم ایران دیگر به کسی اعتماد ندارند؟

شایانیوز– اعتماد، ستون فقرات هر تعامل انسانی و اجتماعی است و فقدانش باعث فروپاشی شبکه‌های همکاری، کاهش امنیت و افزایش بی‌اعتمادی در اقتصاد و سیاست می‌شود. در شرایطی که ایران با افت محسوس اعتماد اجتماعی مواجه است، بررسی علل و پیامدهای آن به ما کمک می‌کند تا مسیر بازسازی روابط میان مردم، نهادها و دولت را

شایانیوز– اعتماد، ستون فقرات هر تعامل انسانی و اجتماعی است و فقدانش باعث فروپاشی شبکه‌های همکاری، کاهش امنیت و افزایش بی‌اعتمادی در اقتصاد و سیاست می‌شود. در شرایطی که ایران با افت محسوس اعتماد اجتماعی مواجه است، بررسی علل و پیامدهای آن به ما کمک می‌کند تا مسیر بازسازی روابط میان مردم، نهادها و دولت را شفاف کنیم و از تشدید بحران‌های اجتماعی پیشگیری کنیم.

اعتماد اجتماعی چیست و چرا اهمیت دارد؟

اعتماد اجتماعی یکی از بنیادی‌ترین عناصر شکل ‌دهندهٔ نظم و پویایی در جوامع مدرن است. جامعه‌شناسان آن را «اطمینان نسبی افراد به یکدیگر و به نهادهای عمومی» تعریف می‌کنند؛ احساسی که افراد بر اساس آن مطمئن می‌شوند دیگران به قواعد مشترک پایبند خواهند بود، فریب و سوءاستفاده به حداقل می‌رسد و همکاری جمعی امکان‌پذیر می‌شود.

معیارهای سنجش اعتماد اجتماعی معمولاً شامل میزان صداقت و پایبندی افراد به قول و قرارها، شفافیت و پاسخگویی نهادها، عدالت در اجرای قانون و سطح همکاری داوطلبانه در امور عمومی است. در نبود این سرمایهٔ نامرئی، آسیب‌ها به ‌سرعت خود را نشان می‌دهند: رشد بدبینی و بی‌اعتمادی فردی، افزایش هزینه‌های مبادله (از معاملات اقتصادی تا روابط روزمره)، گسترش فساد و رانت، ضعف مشارکت مدنی و در نهایت انزوای اجتماعی. به تعبیر فرانسیس فوکویاما فیلسوف و متخصص اقتصاد سیاسی، «سرمایهٔ اجتماعی همان چسب نامرئی است که جوامع را کنار هم نگه می‌دارد». وقتی این چسب سست شود، انسجام جمعی از هم می‌پاشد.

jkdhkjnvkmnmv

وضعیت اعتماد اجتماعی در ایران؛ واقعیتی تلخ یا اغراق رسانه‌ای؟

حال اگر از این زاویه به ایران امروز بنگریم، پرسش اصلی این است: آیا ما در زیست اجتماعی خود به سطحی از اعتماد متقابل رسیده‌ایم که بتواند جامعه‌ای سالم و کارآمد بسازد؟ شواهد و داده‌ها چندان امیدوار کننده نیستند.

گزارش‌های رسمی مرکز افکارسنجی و مطالعات اجتماعی نشان می‌دهد که طی دو دههٔ اخیر، اعتماد مردم به یکدیگر و به نهادهای عمومی به‌ طور مداوم رو به کاهش گذاشته است. تجربه‌های روزمره نیز این روند را تأیید می‌کنند: از معاملات اقتصادی که اغلب نیازمند تضمین‌های پیچیده و چندلایه است، تا روابط انسانی که در آن احتیاط و سوءظن جای سادگی و حسن ‌نیت گذشته را گرفته است.

بخش مهمی از این بی‌اعتمادی به ناکارآمدی ساختارها برمی‌گردد. هنگامی که افراد در مواجهه با نهادهای دولتی و عمومی احساس عدالت، شفافیت و صداقت نکنند، بدیهی است که این بدبینی به روابط میان ‌فردی نیز سرایت می‌کند. به همین دلیل است که امروز در ایران، بسیاری از کنش‌های اجتماعی حتی در سطح خانواده و دوستان با تردید و محافظه‌کاری همراه شده است.

از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی، تورم مزمن و بحران‌های سیاسی نیز به‌ عنوان تسریع‌ کنندهٔ این فرایند عمل کرده‌اند. وقتی افراد احساس کنند منابع محدود است و فرصت‌ها از مسیرهای ناعادلانه توزیع می‌شوند، رقابت منفی و بی‌اعتمادی بیشتر می‌شود.

ikshkkvn

چند نمونهٔ عینی از این وضعیت:

اقتصاد روزمره: در معاملات کوچک، از خرید خانه تا حتی خرید وسایل ساده، افراد ناگزیرند قراردادهای پیچیده و ضمانت‌های چندگانه تنظیم کنند؛ امری که در جوامع با اعتماد بالا غیر ضروری است.

امنیت اجتماعی: افزایش آمار سرقت خرد، کلاه‌برداری‌های اینترنتی و پرونده‌های مرتبط با «سوءاستفاده مالی از آشنایان» نشان می‌دهد روابط مبتنی بر اعتماد جای خود را به روابط مبتنی بر احتیاط افراطی داده است.

شاخص جرم و خشونت: طبق گزارش قوه قضائیه، در سال‌های اخیر جرایمی چون نزاع خیابانی، سرقت‌های خرد و کلاهبرداری‌های مالی در صدر پرونده‌های ورودی به محاکم قرار گرفته‌اند؛ آماری که بازتابی از کاهش اعتماد در سطح جامعه است.

بی‌اعتمادی نهادی: پژوهش‌های اجتماعی نشان می‌دهد اعتماد به رسانه‌های رسمی، دستگاه‌های اداری و حتی برخی نهادهای خدماتی به‌ طور معناداری کاهش یافته است. به‌ عنوان نمونه، در یک نظرسنجی سال ۱۴۰۰، کمتر از ۳۰ درصد پاسخ‌دهندگان اظهار کردند که به‌ طور کلی به اخبار رسمی اعتماد دارند و مابقی به نهادهای خبرگزاری رسمی بی اعتماند.

زیست اجتماعی در ایران امروز بیش از آنکه بر پایهٔ حسن ‌نیت و صداقت شکل گرفته باشد، بر اساس احتیاط، تردید و مکانیزم‌های کنترل بیرونی (مانند قانون و ضمانت‌های سختگیرانه) استوار است.

opjsfbl_mhb

کلام آخر

برآیند همهٔ این شواهد نشان می‌دهد که سرمایهٔ اعتماد اجتماعی در ایران به‌سرعت در حال کاهش است. پیامدهای این وضعیت تنها محدود به روابط فردی یا احساس روانی نیست، بلکه ابعادی امنیتی و استراتژیک دارد. جامعه‌ای که شهروندانش به یکدیگر و به نهادهایش اعتماد ندارند، مستعد گسترش فساد، افزایش هزینه‌های اقتصادی، و حتی بروز اعتراض‌های اجتماعی خواهد بود.

به عبارت دیگر فقدان این سرمایهٔ جمعی نه‌ تنها روابط فردی را مختل می‌کند، بلکه بر مشروعیت نهادها، سرمایه‌گذاری اقتصادی، و حتی امنیت ملی اثر مستقیم دارد.

شاید بتوان گفت بازسازی اعتماد اجتماعی در ایران، مهم‌ترین پیش ‌شرط هرگونه اصلاح اقتصادی و سیاسی در آینده است؛ سرمایه‌ای که اگر بیش از این فرسایش یابد، هزینه‌های جبران‌ناپذیری بر جامعه تحمیل خواهد کرد. و این بازسازی اعتماد اجتماعی، یک پروژهٔ کوتاه ‌مدت نیست؛ بلکه مستلزم اصلاحات ساختاری، شفافیت، پاسخگویی و ایجاد تجربه‌های مثبتِ پیوسته برای شهروندان است. تا زمانی که مردم در زندگی روزمرهٔ خود عدالت، صداقت و شفافیت را لمس نکنند، اعتماد اجتماعی بازنخواهد گشت.

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار