همشهری آنلاین-رابعه تیموری: تعداد زیادی از اعضای گروه تحصیلات دانشگاهی دارند، ولی وقتی خانم احمدی برای آنها برنامه طبیعت گردی تدارک میبیند، عناوین پرطمطراق «خانم دکتر» و «خانم مهندس» را کنار میگذارند تا یک نیمروز فقط و فقط مادر باشند و با کودکان آپارتمان نشین خود لحظاتی را در دامن طبیعت بگذرانند. این هفته مادران و کودکان طبیعت گرد در گلزار شهدای شهرک شهید محلاتی دور هم جمع شدند:
یک وجب سایه و آب روان
قرارشان ساعت ١١ است، ولی تا مادرها اوضاع خانه را روبراه کنند و با بار و بندیل و بچه بغل خودشان را به محل وعده برسانند، آفتاب ظهر حسابی تیز و داغ شده است. گلزار شهدای شهرک شهید محلاتی را برای طبیعت گردی انتخاب کردهاند که آب آشامیدنی و سرویس بهداشتی در دسترس است و بچهها بتوانند در آب روان آبراههای کنار حوضچه یک دل سیر آب بازی کنند. دار و درخت پر برگوبار کنار حوضچه دست به هم دادهاند و روی تپههای سینه کش دیوار گلزار تا زمینهای خاکی اطراف حوضچه سایه انداختهاند. همه برای ناهار غذای ساده و مختصری درست کردهاند تا با یکدیگر هم سفره شوند، ولی بچهها تاب انتظار کشیدن ندارند و پیش از آن که سفره پهن شود، هرکدام با لقمههای کوکو سیبزمینی و تخممرغ آبپز پی بازی میروند.

وقت گل بازی
آبراه باریک کنار حوضچه آب چندانی ندارد و حدیثه و مهنا و علی باید به نوبت گل بازی کنند، اما مهربانی حدیثه انتظارشان را کوتاه میکند و با همان گلی که او درست کرده صورتهای همدیگر را نقاشی میکنند. تا یک ماه پیش مهنا کوچولو با لباس شیک و پاکیزه به طبیعت گردی میآمد و همانطور اطوکشیده به خانه برمی گشت، ولی حالا تا روی برگهای پراز خاک و خل چند بار غلت نزند نه خودش و نه مادرش رضایت نمیدهند که به خانه برگردند! بر اساس قوانین گروه بازی با تلفن همراه در دل طبیعت ممنوع است، ولی آرشام هم که سن و سالش به سر درآوردن از قانونها و محدودیتها قد نمیدهد، از راه نرسیده گوشی تلفن مادر را تحویلش میدهد و به سراغ برگهای خشکی میرود که کف بوستان را فرش کردهاند. مادر آرشام حسابدار کارگاه تولیدی عریضوطویلی است و با آن که قرار بوده امروز تماموکمال در خدمت آرشام باشد، انگار مجبور است امور شرکت را هم تلفنی و از راه دور رفع و رجوع کند!
از طبیعت گردی تا رفتوآمدهای خانوادگی
مهدی و آرمین در بالا رفتن از تنه درختان پرسن و سال گلزار با هم مسابقه گذاشتهاند، ولی نازنین زهرا بیآن که در رقابت مردانه آنها شرکت کند، ترو فرز و تندوتیز تنههای قطور درختان را یکییکی گز میکند. مادرها حواسشان هست که تا دل ضعفه گرفتن دوباره بچهها چندان نمانده و مشغول تهیه سور و سات آبدوغ خیار هستند. هر کس تهیه یکی از مخلفات و اقلام آبدوغ خیار را بر عهده گرفته و سبزیها را شسته، گردوها را خرد شده و گلهای سرخ را پرک شده به همراه آوردهاند. امروز مهسا خانم که حکم مادر گروه را دارد، بیمار شده و در جمع مادران نیست، اما وقتی او گروه را همراهی میکند، همیشه یک دیگ آش یا دمپختک هم همراه میآورد تا غذای گرم گروه هم به راه باشد. مهسا خانم مادر ۵ فرزند است و مادرهای گروه برای سلامتی اش ختم صلوات نذر کردهاند. طبیعت گردی مادران و بچهها به رفاقتهای صمیمانه و خانوادگی بسیاری از اعضای گروه انجامیده و اگر برای یکی از آنها گیر و گرفتاری پیش میآید، بقیه اعضا برای حل مشکلش سنگ تمام میگذارند.
راه مشرقیها سوا است
حکایت جمع شدن اعضای گروه مادرانه «مشرقی ها» به روزهای شیوع ویروس کرونا برمی گردد. سیده خدیجه احمدی تعریف میکند: «در آن سالها من به دعوت دوستی عضو گروهی شدم که مادران عضو آن در دانشگاههای سوره و هنر تحصیل میکردند. مادران در اشتراک تجربیات خود به این نتیجه رسیدند که باید برای کودکان آپارتمان نشین خود شرایطی را به وجود آورند تا با طبیعت آشنا شوند و لحظاتی را به دور از حصارها و محدودیتهای آپارتمانها سر کنند، اما وقتی نوبت به اجرای برنامههای طبیعت گردی رسید، مادران ساکن غرب پایتخت ترجیح میدادند نقاط بکر نزدیک به محل زندگیشان را برای گشتوگذار انتخاب کنند.» مسافت زیاد این مکانها با محل سکونت احمدی و دیگر مادران ساکن شرق تهران باعث شده آنها گروه دیگری با عنوان «مشرقی ها» تشکیل دهند و برنامههای طبیعت گردی خود را در بوستانها و فضای سبز این گوشه شهر برگزار کنند. احمدی و بسیاری از مادران عضو گروه مشرقیها در رشتههای مختلف تحصیلات دانشگاهی دارند، اما دغدغههای مادرانه آنها بر سایر مسئولیتها و مشغلههایشان میچربد. احمدی در رشته فیزیک تحصیل کرده است.
بیشتر بخوانید:بهترین تفرجگاه برای طبیعت گردی پایتخت نشین ها
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0