با وجود سپری شدن دو هفته از فصل جدید رقابتهای لیگ برتر استقلال توانسته هواداران خود را به لیگ بیست و پنجم امیدوار کند. اتفاقاً مجید نامجو مطلق هم که خودش سابقه سرمربیگری در استقلال را دارد، جزو افرادی است که به قهرمانی آبی پوشان امید دارد. عصر چهارشنبه با آقا مجید در مورد وضعیت استقلال گپ زدیم:
– به نظرم استقلال خوب بسته شده و در روزهای پایانی نقل و انتقالات تابستانی اتفاقات خیلی خوبی برای این تیم رخ داد که همه ما را به لیگ بیست و پنجم دلگرم کرده است. البته این تیم در دفاع تیمی و دفاع فردی هنوز مشکلاتی دارد که باید مرتفع شود. استقلال همواره به عنوان یک مجموعه تهاجمی شناخته میشود و به قول معروف، جلو بازی میکند روی همین اصل گاهی اوقات بچه ها جا میمانند و این اتفاق به وضوح در بازی با ذوب آهن دیده شد. فکر میکنم مشکل دفاع تیمی و فردی ما با تمرینات مداوم و هماهنگی بیشتر مرتفع خواهد شد ضمن اینکه قطعاً با اضافه شدن رستم آشورماتوف، استقلال در هر دو عرصه دفاع تیمی و فردی تقویت میشود چون واقعاً بازیکن خوبی است.
– مدیران باشگاه در یارگیری طی روزهای گذشته خیلی خوب عمل کردند و حالا نفرات مناسبی در اختیار داریم. در مورد رستم که صحبت شد ولی انصافاً یاسر آسانی هم خیلی خوب است و در همان جدال مقابل ذوب آهن نشان داد که در دیدارهای مهم میتواند به ما کمک کند. این وضعیت من را حتی به قهرمانی استقلال در این فصل هم خیلی امیدوار کرده است.
– من پزشک نیستم و نمیتوانم به صورت تخصصی در مورد مشکل جلال الدین ماشاریپوف صحبت کنم اما این را میدانم که یک مصدومیت هر چقدر هم که کوچک باشد، گاهی اوقات خدای نکرده میتواند دردسرهای بزرگی برای ورزشکار به وجود آورد. البته در مجموع باید بگویم استقلال الان تیم بسیار خوبی به لحاظ مهره در اختیار دارد و امیدوارم حاصل حضور همه این نفرات در کنار هم، قهرمانی تیم و شادی هواداران باشد.
– آنتونیو آدان در درون چارچوب انصافاً دروازهبان خیلی خوبی است ولی به خاطر سن و سالش گاهی اوقات در رفلکسها و خروجها مشکل دارد.
– وقتی در اخبار شنیدم ونسان ابوبکر مورد توجه استقلال قرار گرفته و احتمال دارد به این تیم بیاید، واقعا تعجب کردم چون فوق العاده فوتبالیست خوبی است و در ابتدا فکر نمیکردم بیاید. الان هم نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم که حتماً استقلالی میشود ولی اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، استقلال صاحب یکی از بهترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر کشورمان میشود.
– در دورانی که ما فوتبال بازی میکردیم آنقدر بازیکن توانمند در ایران وجود داشت که ماجراهایی مثل جادوگری و… اصلاً مورد توجه کسی قرار نمیگرفت. فوتبال یک نبرد تن به تن داخل مستطیل سبز است و باید درون زمین حقت را بگیری. البته انصافاً در دوره مربیگری بارها میشنیدیم که شایعاتی در مورد ارتباط بعضی مربیان و مدیران با رمالها و افرادی که ادعای جادوگری دارند، مطرح است اما قطعاً آنها را هرگز کنار هم نمیدیدیم چون کسی که بخواهد خلاف کند، آن را در خفا انجام میدهد تا دیگران نفهمند.
– در فوتبال ایران باید یک بار برای همیشه با متخلفان برخورد قاطع صورت بگیرد تا حساب کار دست بقیه بیاید. بعضی اوقات میشنوم که دوستان میگویند باید مدرک در مورد تخلف باشد. آقایان! کسی که خلاف میکند قطعاً عقلش میرسد که مدارک جرم را پاک کند ولی این وظیفه دستگاههای ذیربط در فوتبال است که با استفاده از شیوههای تخصصی و افراد متخصص، متخلفین را شناسایی کنند و قطعاً چنین توانایی در کشورمان وجود دارد ولی باید عزمی راسخ برای تقابل با فساد ایجاد شود. در ضمن فراموش نکنید که فساد در فوتبال ایران با محرومیت ۳ یا ۴ ماهه حل نمیشود بلکه باید متخلفین با محکومیتهای سنگینی مواجه شوند تا دیگران حواس خودشان را جمع کنند و فکر تخلف به سرشان نزند.
– من ۲۷ سال قبل در سنگاپور فوتبال بازی میکردم. کشوری که همین حالا هم در فوتبال آسیا اصلاً مدعی نیست ولی همان ۲۷ سال قبل نه تنها در همان روز اول برنامه مسابقات را به طور کامل در اختیارمان گذاشتند بلکه امکانات باشگاههایشان اصلاً قابل مقایسه با تیمهای ایرانی نبود. همان زمان هر باشگاه برای خودش یک استادیوم اختصاصی و امکانات تمرینی فوق العاده داشت. ۳۵ سال قبل که در قطر بودم هم همین شرایط را دیدم. آن موقع قطر اصلاً کشور پیشرفتهای نبود و شاید برایتان جالب باشد که بدانید حتی سینما نداشت ولی تمام باشگاههایش مجهز به ورزشگاه و زمین اختصاصی بودند.
-اگر میبینید قطر یا سایر کشورها پیشرفت کردهاند به خاطر این است که ابتدا مشکلات سختافزاری را حل کردند و امکانات پدید آوردند. واقعا برایم تلخ است این حرف را بگویم ولی امکانات فوتبال ایران هم اکنون نه تنها با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بلکه حتی با برخی از کشورهایی که به لحاظ افتخار و قدرت به مراتب پایینتر از فوتبال ما هستند هم قابل مقایسه نیست.
– خدا رحمت کند مرحوم رضا سوخته سرایی را. چقدر از شنیدن خبر مرگ ایشان متاثر شدم. من با این بزرگوار در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰ همسفر بودم و خاطرات بسیار خوبی از او دارم. هیچ وقت یادم نمیرود هنگامی که میخواستیم برای حضور در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول به سوی کره جنوبی پرواز کنیم، مرحوم پدرم به فرودگاه آمده بود و من و ایشان یک عکس یادگاری با پهلوان سوخته سرایی و پهلوان علیرضا سلیمانی گرفتیم. رفاقت و معرفت سوخته سرایی و سلیمانی زبانزد بود به طوری که هرگز حاضر نشدند با یکدیگر کشتی بگیرند و حتی به این قیمت که یکی از آنها به تیم ملی کشتی آزاد برود و دیگری در ترکیب تیم ملی کشتی فرهنگی قرار بگیرد، باهم مصاف ندادند. دقیقاً به خاطر میآورم در بازیهای آسیایی سئول و هنگامی که هنوز جنگ میان ایران و عراق ادامه داشت، آقا رضا با یک کشتیگیر عراقی مبارزه کرد و او را از روی زمین بلند کرد و چنان بر روی تشک کوبید که همه ما خوشحال شدیم. البته متاسفانه یک رسم غلط در ورزش ما وجود دارد که بزرگان مورد تکریم قرار نمیگیرند. سالها بود از رضا سوخته سرایی عزیز خبری نداشتیم تا اینکه خبر درگذشت او را شنیدیم. روحش شاد باشد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0