نسبت دیدگاه فلسفی ابوریحان، با نظریات فیزیکدانان مدرن

باشگاه خبرنگاران جوان– ابوریحان محمد بن احمد بیرونی یکی از برجستهترین دانشمندان و متفکران جهان اسلام است که نام او در کنار بزرگانی، چون ابن سینا و رازی میدرخشد. او نه تنها یک ستارهشناس، ریاضیدان، جغرافیدان و داروشناس بود، بلکه فیلسوفی عمیقنگر نیز محسوب میشد که در حوزههای مختلف علم و فلسفه، آثاری ارزشمند از
باشگاه خبرنگاران جوان– ابوریحان محمد بن احمد بیرونی یکی از برجستهترین دانشمندان و متفکران جهان اسلام است که نام او در کنار بزرگانی، چون ابن سینا و رازی میدرخشد. او نه تنها یک ستارهشناس، ریاضیدان، جغرافیدان و داروشناس بود، بلکه فیلسوفی عمیقنگر نیز محسوب میشد که در حوزههای مختلف علم و فلسفه، آثاری ارزشمند از خود به جای گذاشت.
بیرونی به خاطر رویکرد علمی دقیق و روشمند خود در پژوهش، شهرت فراوانی دارد. او در دوران خود، نه تنها به جمعآوری اطلاعات بسنده نمیکرد، بلکه با نگاهی نقادانه و تحلیلی به مسائل میپرداخت و همواره به دنبال اثبات و راستیآزمایی یافتههای خود بود. ابوریحان به اهمیت مشاهده مستقیم و دقیق پدیدهها اعتقاد راسخ داشت. او در آثارش، به کرات به مشاهدات خود در زمینههای مختلف، از جمله حرکت ستارگان، اندازهگیری ابعاد زمین و بررسی ویژگیهای کانیها، اشاره میکند. این مشاهدات، پایهای برای تحلیلهای بعدی او فراهم میآورد. بیرونی ساعات طولانی را صرف رصد ستارگان و سیارات میکرد. او با استفاده از ابزارهای نجومی دقیق زمان خود، موقعیت اجرام آسمانی را ثبت مینمود و تغییرات مشاهده شده را با محاسبات نظری مقایسه میکرد. این مشاهدات به او در تدوین جداول نجومی و پیشبینی پدیدههای سماوی کمک شایانی میکرد.
او در سفرهای خود، به مشاهده دقیق عوارض جغرافیایی، منابع طبیعی و ویژگیهای فرهنگی مناطق مختلف میپرداخت. ثبت اطلاعات مربوط به ارتفاعات، رودخانهها، معادن و حتی پوشش گیاهی و جانوری، نشان از دقت نظر او در جمعآوری دادههای میدانی دارد. بیرونی در حوزههایی مانند کانیشناسی و داروشناسی نیز مشاهدات مستقیمی انجام میداد. او خواص فیزیکی و شیمیایی کانیها را بررسی میکرد و اثرات درمانی گیاهان دارویی را آزمایش مینمود.
استفاده گسترده از ریاضیات و محاسبات دقیق
ریاضیات، ابزار اصلی بیرونی در پژوهشهایش بود. او نه تنها در نجوم و جغرافیا از فرمولهای پیچیده ریاضی استفاده میکرد، بلکه در بسیاری از حوزههای دیگر نیز سعی در کمیسازی و استفاده از محاسبات دقیق داشت. دقت او در اندازهگیریها و محاسبات، همواره مورد تحسین دانشمندان پس از او قرار گرفته است. به عنوان مثال، اندازهگیری شعاع زمین و تعیین طول و عرض جغرافیایی شهرها، نمونههای بارزی از مهارت او در بهکارگیری ریاضیات است. بیرونی با استفاده از دانش هندسه و مثلثات، روشی خلاقانه برای اندازهگیری محیط و شعاع زمین ابداع کرد. او ارتفاع کوهی را اندازه گرفت و سپس با استفاده از زاویه دید خود از قله کوه، توانست محیط زمین را با دقت قابل توجهی محاسبه کند. این روش، یکی از دستاوردهای مهم او در علم جغرافیای فیزیکی محسوب میشود.
او در محاسبه مواقع و رؤیت هلال ماه، تعیین اوقات شرعی، و پیشبینی خسوف و کسوف از ابزارهای ریاضی دقیقی استفاده میکرد. جداول نجومی او که بر اساس محاسبات پیچیده ریاضی بنا شده بودند، تا قرنها مورد استفاده قرار میگرفتند. بیرونی حتی در تحلیل مسائل اجتماعی و تاریخی نیز سعی در استفاده از اعداد و آمار داشت. او در کتاب “تحقیق مال للهند” به جمعیت برخی شهرها و تعداد سالهای سلطنت برخی پادشاهان اشاره میکند که نشان از تمایل او به رویکرد کمی در علوم انسانی دارد.
یکی از برجستهترین ویژگیهای بیرونی، روحیه نقادانه او بود. او هیچگاه اطلاعات را بدون بررسی و تأمل نمیپذیرفت و همواره به دنبال راستیآزمایی و اثبات آنها بود. بیرونی در کتابهایش، به صراحت به نقد دیدگاههای دانشمندان پیشین میپردازد و در صورت لزوم، اشتباهات آنها را با دلایل منطقی و شواهد علمی تصحیح میکند. این رویکرد، او را به یکی از پیشگامان روش علمی مدرن تبدیل کرده است. بیرونی در آثار خود، به نقد نظریات دانشمندان یونانی مانند ارسطو و بطلمیوس میپردازد. او در مواردی که مشاهدات تجربی او با نظریات پیشین مغایرت داشت، با استدلال علمی و ارائه شواهد، نادرستی آن نظریات را اثبات میکرد. بیرونی در بررسی روایات تاریخی، دقت فراوانی به خرج میداد و سعی در یافتن منابع موثق و مقایسه اقوال مختلف داشت. او به نقل قولهای بدون سند و شواهد ضعیف انتقاد میکرد. تأکید بیرونی بر مشاهده و تجربه، بیانگر رویکرد علمی اوست که در آن، فرضیهها باید از طریق آزمایش و مشاهده مورد تأیید قرار گیرند. او به صرف تکیه بر عقل یا نقل بسنده نمیکرد.
اسطوره بیطرفی
بیرونی به خصوص در مطالعات تاریخی و مردمشناسی، سعی در حفظ بیطرفی داشت. او تلاش میکرد تا وقایع و آداب و رسوم را همانطور که هستند، بدون قضاوت و دخالت عقاید شخصی، توصیف کند. این عینیت، یکی از ویژگیهای مهم پژوهشهای اوست که به اعتبار علمی آثارش میافزاید. بیرونی در کتاب مشهورش با وجود اینکه خود مسلمان بود، تلاش کرد تا باورها و سنتهای هندیان را با احترام و بدون قضاوت منفی شرح دهد. او به درک عمیق فرهنگ دیگران از دیدگاه خودشان اولویت میداد. در علوم طبیعی، او پدیدهها را آنگونه که مشاهده میکرد، گزارش میداد. تلاش او بر این بود که یافتههایش بازتابی واقعی از طبیعت باشند، نه تصورات ذهنی او. بیرونی با درک عمیق از تنوع فرهنگی و دینی، از هرگونه تعصب و جانبداری پرهیز میکرد و سعی داشت تا حقیقت را فارغ از پیشفرضهای خود بیان کند.
تفلسف بیرونی
اگرچه بیرونی بیشتر به عنوان یک دانشمند شناخته میشود، اما دیدگاههای فلسفی او نیز از عمق و اهمیت بالایی برخوردار است. او در بسیاری از مسائل هستیشناختی، خداشناسی و اخلاقی، نظریات بدیع و قابل تأملی ارائه کرده است:
بیرونی در هستیشناسی خود، به فلسفه طبیعی قدیم پیش از سقراط متمایل بود و از مکتب مغان ایران باستان نیز تأثیر پذیرفته بود. او برخلاف فلاسفه ارسطویی، بیشتر به مشاهده و تجربه در تبیین پدیدههای طبیعی اهمیت میداد. اصول علم طبیعی که بیرونی و قبل از او رازی بر آن بودند، شباهتهای بسیاری با اصول تدوین شده توسط اسحاق نیوتن در سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی دارد. این اصول شامل: بیرونی به وجود ذرات بنیادی و امکان تهی بودن فضا اعتقاد داشت. او معتقد بود که جهان از اجزای کوچکی تشکیل شده که در فضایی خالی (خلأ) در حرکت هستند. این دیدگاه با نظریات فیزیکدانان مدرن همخوانی دارد.
بیرونی زمان را یک مفهوم مطلق و مستقل از حرکت اشیا میدانست. یعنی زمان به صورت پیوسته و بدون توقف در جریان است، صرف نظر از اینکه حرکتی در عالم رخ دهد یا ندهد. این مفهوم با دیدگاه نیوتن در مورد زمان مطلق همخوانی دارد. بیرونی حرکت را جابهجایی ذرات (اتمها) در فضا میدانست. او جهان را سیستمی مکانیکی تلقی میکرد که در آن، اجزا در حال تعامل با یکدیگر هستند.. او علم را نتیجه مستقیم ارتباط انسان با طبیعت از طریق حواس و انجام آزمایشهای دقیق میدانست.
بیرونی به شدت با دیدگاه حکیمان یونان، به ویژه ارسطو، که عالم را قدیم میدانستند، مخالفت میورزید. او مانند متکلمان اسلامی، معتقد بود که اعتقاد به ابدیت جهان، انکار اصل علیت و معلولیت است و به طور غیر مستقیم، وحدت الهی را نفی میکند. بیرونی وحدت الهی را گرامیترین اصل میشمارد و علت اصلی مخالفت خود با نظریات ارسطویی را حفظ و حرمت توحید میداند. از همین رو، او به ضرورت وحدت ادیان نیز اشاره میکند که میتواند تداعیکننده جامعه آرمانی نوع بشر باشد. بیرونی بر این باور بود که اگر جهان قدیم باشد و خالقی نداشته باشد، نظم و علیت در آن معنی نخواهد داشت. او برای اثبات حدوث عالم، به شواهدی از تغییرات و تحولات طبیعی و همچنین دلایل عقلی و نقلی در چارچوب دین اسلام استناد میکرد. او توحید را نه تنها یک باور دینی، بلکه مبنای منطقی برای فهم عالم میدانست. او معتقد است که ماده اولیه حرکت، کون و فساد دارد؛ یعنی در گذر زمان دستخوش تغییر و تکامل میگردد. این تحول، چیزی جز صیرورت و ظهور تدریجی اشیا از قوه به فعل نیست. او با تفکر و تعمق در چشمانداز وسیع طبیعت از دو دیدگاه زمان و مکان، و تعلیمات متون مقدس مختلف درباره آفرینش و تاریخ جهان، به این اصل اساسی پی برده است که تحول و کون و فساد اشیا در این جهان عبارت از ظهور تدریجی و از قوه به فعل درآمدن همه امکانات است که ذاتی و جز لاینفک هر موجود است.
بیرونی مفهوم صیرورت (شدن) را در فلسفه خود برجسته میکند. او معتقد بود که عالم ایستا نیست، بلکه دائماً در حال تغییر و تحول است و موجودات از حال بالقوه به حال بالفعل منتقل میشوند. این دیدگاه، تضادی با فلسفه ارسطو دارد که بر ثبات و صورتهای ثابت تأکید میکرد.
ابوریحان بیرونی با تلفیق دقیق مشاهده، ریاضیات و رویکرد تطبیقی و نقادانه، مرزهای دانش زمان خود را گسترش داد. او نه تنها یک دانشمند برجسته بود، بلکه با دیدگاههای فلسفی عمیق خود در مورد هستی، توحید، عدالت و زمان، میراثی گرانبها از خود به جای گذاشت.
منبع: مهر
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0