به گزارش همشهری آنلاین؛ «سید عمار حکیم» رهبر جریان حکمت ملی عراق امروز وارد ایران شد و درباره روابط دوجانبه و همکاری در راستای تحقق ثبات و امنیت در منطقه با مقامات عالیرتبه کشورمان دیدار کرد.
دیدار با رئیس قوه قضائیه یکی از برنامههای عمار حکیم در ایران بود. «غلامحسین محسنی اژهای» در این دیدار، به فرصتهایی که از دل تحریمها و تهدیدها به دست میآید و لزوم استفاده از آنها پرداخت.
اژهای در اینباره تصریح کرد: «انسان معمولاً تا زمانی که در رفاه و آسایش است، به فکر نمیافتد… بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه کارهای نو به ذهن ما رسیده است که قبل از آن، به هیچ وجه به ذهن ما نمیرسید… یک جاهایی هم اگر ضعفی وجود داشته، به ضعف خود پی بردهایم».
نسبت میان فرصت و بحران در کلام شهید سلیمانی
درباره لزوم بهرهبرداری از فرصتها در دل بحرانها، یک سخنرانی مشهور از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وجود دارد که در نوع خود بسیار درسآموز است. ایشان در تیرماه سال ۱۳۹۷ در یک سخنرانی با بیان اینکه «میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست» تاکید کردند: «اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم».
این شهید بزرگوار در همین سخنرانی با اشاره به «دورههای طولانی بحران و محاصره اقتصادی در دوران حیات انقلاب اسلامی» افزودند: «به رغم اینکه خیلی از دولتمردان ما نتوانستند یا فرصت نداشتند همه اهداف مدنظر خودشان و انقلاب را مهیا کنند اما فرصتهای بزرگی وجود دارد».
حسب آنچه تا اینجای کار آمد، هر جنگ و وضعیت استثنایی موجب ظهور فرصتهایی میشود که بهرهمندی از آنها میتواند ابعاد بحران را کاسته و آدمی را به وضعیت بهتر سوق بدهد. اما چه فرصتهایی با جنگ تحمیلی اخیر به وجود آمدند.
افزایش انسجام اجتماعی؛ حتی گروههای معترض
یکی از مهمترین فرصتهای به وجود آمده از دل جنگ ۱۲ روزه، انسجام فزاینده گروههای مختلف اجتماعی فارغ از دوری یا نزدیکی به گفتمان غالب بود. حتی افرادی که سالها از آنها به عنوان منتقد یا حتی معترض یاد میشد، به میدان آمدند و برای حراست از کیان کشور موضعگیری کردند.
در همین باره اژه ای به عمار حکیم گفت: «ما در خلال جنگ ۱۲ روزه اخیر افرادی را داشتیم که در داخل به عنوان منتقد و حتی معترض شناخته میشدند و برخی نیز احکام محکومیت داشتند، اما قاطعانه و صریح تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به وطن اسلامی را محکوم کردند و به حمایت از قوای نظامی و دفاعی کشور پرداختند».
بیشک اجراییشدن هر پروژه کلان، به اجماع درونی نیاز دارد و جنگ تحمیلی اخیرا با وفاقی که میان لایههای مختلف جامعه ایجاد کرد، توانست بالقوه زمینهساز پیشبرد اموری شود که شاید تا پیش از آن، جلورفتنش ناممکن به نظر میرسید. هرچند بالفعلشدن این موضوع به همت بلند مسئولین امر نیاز دارد.
درک ملموس مردم از چرایی افزایش قدرت نظامی
رسانههای دشمن دههها به دنبال ایجاد شکاف میان نهادهای حاکمیتی از جمله نظامیان با جامعه ایرانی بودند اما جنگ تحمیلی موجب شد تا مردم اهمیت حضور نظامیان را درک کنند و متوجه شوند که افزایش قدرت دفاعی کشور و همچنین افزایش توان منطقهای ایران، نه ضایعکردن سرمایههای کشور(آنطور که براندازان مدعی هستند) بلکه ارتقابخش امنیت ملی است.
مردم ایران در جریان جنگ تحمیلی ۱۲روزه آشکارا فهمیدند که اگر کشور قدرت نظامی نداشته باشند، دشمن صهیونی ایران را به غزه و سوریه و لبنان دیگری تبدیل خواهد کرد و در اثر تجاوز بی امان، از شهرهای کشورمان چیزی جز تل خاک باقی نخواهد ماند.
هماهنگی بالای بخشهای اقتصادی
فرصت دیگری که جنگ تحمیلی اخیر برای کشورمان به وجود آورد، همآوایی و هماهنگی بالای مسئولین کشورمان بهخصوص در بخشهای اقتصادی بود؛ بهنحوی که در تمام یازده روز جنگ، مردم ایران با کمترین کمبود در زمینه توزیع مواد اولیه، کالاهای اساسی، انرژی و… مواجه نشدند.
در واقع مسئولین اقتصادی با مداخله صحیح در امور و جلوگیری از رهاشدن روندها از اراده دولت، جلوی کمبودهای احتمالی را گرفتند.
جنگی شبیه جنگ ۸ ساله
در سایر بخشها نیز اراده فزایندهای برای کنترل امور شکل گرفت. برای نمونه دشمن که تصور میکرد با ترور ناجوانمردانه فرماندهان عالیرتبه نظامی میتواند شیرازه کار را از بین ببرد و زمینه را برای فروپاشی نظم مستقر فراهم سازد، مشاهده کرد که جانشینهای فرماندهان شهید، به سرعت از سمت رهبر انقلاب منصوب و امور را به بهترین شکل ممکن پیش بردند.
بدون شک تجربهای که قوای نظامی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه به جهت فشار کار و کنترل امور زیر آتش دشمن کسب کردند، کمتر از جنگ تحمیلی ۸ ساله نبود و چنانچه تجارب ذیقیمت آن جنگ، برای دههها نیروهای دفاعی ایران را راهبری کرد، جنگ اخیر نیز درسهایی به دنبال داشت که خواهد توانست قوای نظامی را بهتر و کارآمدتر از قبل به پیش ببرد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0