به گزارش همشهری آنلاین، طلای میناکاری یا همان طلای صبی در اهواز، از گزند ماشینی شدن در امان مانده و همچنان مشتری خودش را دارد.
قصه اقلیم روی زیورآلات
زیورآلات مینای صبی فقط یک دستبند یا انگشتر نیستند؛ تابلویی ظریف از گوشهای از دیار خوزستان هستند. نگاه که به هر انگشتری، دستبند یا گردنبند میافتد، صدای دریا و بادبان قایق برایمان تداعی میشود یا زنگ کاروان شتر یا خرمای نخلستان.
مینای صبی هنری است که به صابئین مندائی تعلق دارد؛ صابئین در زبان محلی خوزستان به صورت صُبّی تلفظ میشود. این گروه از اقلیتهای مذهبی صاحب کتاب و از پیروان حضرت یحیی (ع) در ایران، عراق و سوریه هستند که در ایران در اهواز ساکن شدهاند و شغل اصلیشان زرگری و میناکاری است.
آموزش سینه به سینه
بهرام چحیلی، یکی از پیشکسوتان «مینای صبی» درباره آموزش سینه به سینه مینای صبی از پدر به پسر و علت ماندگاری این هنر میگوید. گویی بانوان در این عرصه غایب هستند؛ غیبتی خودخواسته که البته از فرهنگ اجتماعی هم جدا نیست. چحیلی این موضوع را بیشتر توضیح میدهد و میگوید: «از آنجا که همیشه مردان نانآور خانه بودند و زنان به فعالیتهای خانه و فرزندان میپرداختند، زنان به عرصه ساخت مینای صبی که یک کار بیرون از خانه بوده، ورود نکردند. با تغییر نگرش اجتماع به فعالیت بانوان، حضورشان برای آموزش و یادگیری آزاد است ولی خودشان هم چندان اشتیاقی ندارند. برای همین در این هنرصنعت فقط مردان مشغول فعالیت هستند. این را هم بگویم که تعدادی از بانوان هنر میناکاری روی سفال انجام میدهند و نقوش دقیقا مثل مینای صبی است.»
الهام از طبیعت
بهرام چحیلی که حالا ۶۰ ساله و پیشکسوت است از نوجوانی ساخت طلای صبی را کنار دست پدر با چکش کاری تمرین کرده. او میگوید که ساخت مینای صبی به عنوان هنری دستساز، میراث اجدادی آنان است؛ همان اجدادی که از ۲ هزار سال پیش در بینالنهرین ساکن بودند و طرح روی زیورآلات را از طبیعت پیرامونشان الهام میگرفتند و روی طلا و نقره نقش میزدند.
او به همشهری میگوید: «در ۶ طایفه مندایی (چحیلی، خمیسی، عسکری، جیزان، دراجی و طاووسی) که همچنان به ساخت مینای صبی مشغول هستند، فوت و فن این هنر از پدر به پسر ارث میرسد. تقریبا حدود ۳۰ نفر مشغول این حرفه هستیم. میراث فرهنگی برای برپایی نمایشگاه از ما حمایت میکند، اما از ما نخواستند که این صنایعدستی را به شکل کارگاهی برای افراد بیشتری آموزش بدهیم و همچنان یک هنر بومی باقی ماندهاست.»
نمادهایی از خوزستان
بهرام چحیلی اضافه شدن ایدهها و طرحهای جدید بر روی مینای صبی را چندان خوشایند سلیقه مخاطب نمیداند و میگوید: «مینای صبی به همین نمادها زنده است و تمام نقشها عمر چند صد ساله دارد و هویت مینای صبی شدهاست. نماد که عوض شود دیگر مینای صبی نیست. البته از گل، ترنج یا بته جقه هم استفاده میکنیم، اما در کنار نمادهای اصیل. بیشتر میناکاری به رنگ مشکی است، زیرا از قدیم اینگونه بوده و ما این هنر کهن را حفظ کردیم.»
در بین نمادهایی که این پیشکسوت از آن یاد میکند، نخل از همه مهمتر است. نخل نماد خوزستان است. قایق یا کشتی نماد روزگار پر آب کارون است که قایقها در آن مسافر و بار جابهجا میکردند. شتر نماد مهاجرت منداییها به ایران.
چحیلی توضیح میدهد: «طاق کسری هم در زیورآلات به کار میبریم که نماد معماری ایران در زمان ساسانیان بوده. روزگاری صائبین مندایی در کنار رود دجله و در نزدیکی طاق کسری زندگی میکردند لنج، پل سفید اهواز و آهوی زرد خوزستانی هم جزو نمادهای مینای صبی است.»
مینای صبی روی ظروف
در میناکاری صبی که در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده از طلای ۲۲ عیار و نقره با درجه خلوص بالا استفاده میشود که قابلیت نگه داشتن و پذیرندگی مینا را داشته باشد. برای ساخت زیورآلات مینای صبی، شیارهایی با قلم بر روی طلا ایجاد میشود و سپس این شیارها با مینای مشکی یا رنگی پر میشوند. مینا نیز رنگ لعابدار مخصوصی است که با حرارت زیاد پخته میشود تا رنگ آن تثبیت شود.
بهرام چحیلی میگوید: «با گران شدن طلا در سالهای اخیر بازار این هنر هم افت پیدا کرد، اما هنوز هم مشتریان خاص خودش را دارد.»
در روزگار گذشته این هنر روی ظروف و وسایل هم دیده میشد. او ادامه میدهد: «استادکارانی بودند که یک سرویس چای خوری را با مینای صبی درست میکردند. حالا دیگر نه آن استادکاران زیردست هستند و نه مشتری میتواند چنین سرویس چایخوری را خریداری کند.»
مشتری مینای صبی در کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز چشمشان به دست هنر صائبین اهوازی است که جان و دل این میراث را حفظ کردهاند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0