چطور با غول افکار منفی مقابله کنیم؟

همشهری آنلاین – آرش نهاوندی: افکار منفی بی‌سروصدا وارد می‌شوند. آن‌ها نیمه‌شب، زمانی که ذهن بیشترین آسیب‌پذیری را دارد یا در روشنایی روز، خود آشکار می‌کنند البته اغلب شک و تردید نسبت به افکار منفی نیز بیش از خود آن افکار فرد را آزار می‌دهد. اگر این افکار کنترل نشوند، انرژی را می‌بلعند، وضوح را مختل و حتی موانع کوچک را به کوه تبدیل می‌کنند. واقعیت ساده است: تفکر منفی دائمی نیست. این یک الگوی فکری است و مانند هر الگوی دیگری، می‌توان آن را اصلاح کرد.

زندگی را بدون مشکل تصور کنید

بعد از اینکه همه چیز را روی کاغذ نوشتید، یک قدم به عقب بردارید. چشمان‌تان را ببندید و برای یک لحظه تصور کنید که دیگر آن مشکل وجود ندارد. روزی را بدون وزن افکار منفی تصور کنید. به احساسی که بدن در آن حالت آزادتر از وجود دارد توجه کنید. تجسم، مدار جدیدی را در ذهن ایجاد کرده و ذهن را به سمت تصور آزادی به عنوان یک احتمال هدایت می‌کند.

مشکل را به امکان تغییر دهید

به جای اینکه در چرخه اضطراب گرفتار شوید، توجه خود را به امکان معطوف کنید. بپرسید: چه حرکت کوچکی می‌تواند با نسخه‌ای از زندگی که در آن این فکر جایی ندارد، مطابقت داشته باشد؟ تغییر از توجه به مشکل به عمل، حتی به کوچکترین شکل عمل، قدرت منفی‌بافی را کاهش می‌دهد.

همه افکار منفی را بنویسید

قدم اول این نیست که با فکر بجنگید، بلکه باید رو در رو با آن روبرو شوید. یک خودکار و دفترچه بردارید و هر چیزی را که سنگین است روی کاغذ بنویسید. سانسور، ویرایش و قضاوت نکنید. اجازه دهید افکار دقیقا در همان حالتی که در ذهن شما هستند، روی صفحه باقی بمانند. انتقال آن‌ها از ذهن به کاغذ، وزن افکار را کم می‌کند و فضایی برای وضوح ایجاد می‌کند.

ایجاد یک عادت ذهنی جدید

افکار منفی همچنان ظاهر می‌شوند، اما این تمرین ذهن را آموزش می‌دهد تا به شیوه‌ای دیگر واکنش نشان دهد. نوشتن افکار منفی روی کاغذ و تجسم زندگی بدون آن‌ها یک سم‌زدایی ذهنی است. ذهن در درازمدت یاد می‌گیرد که همیشه یک گزینه وجود دارد: تحمل بار یا رها کردن آن. این گزینه انعطاف‌پذیری را ایجاد می‌کند و انعطاف‌پذیری مانع از تسلط منفی‌گرایی بر وضعیت درونی می‌شود.

ذهن به تولید افکار، چه روشن و چه تاریک، ادامه خواهد داد. اما افکار هویت نیستند و قید و بندهای ثابتی نیستند. با نوشتن آن‌ها روی کاغذ و تصور زندگی بدون آن‌ها، بین فرد فکر کننده و فکر فاصله ایجاد می‌شود. در آن فضا، می‌توانید آزادی ذهنی را تصاحب کنید.

بیشتر بخوانید: