کد خبر : 335833
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۷

ماجرای گروگانگیری دختر دانشجو در تهران

ماجرای گروگانگیری دختر دانشجو در تهران

ماجرای گروگانگیری به تابستان سال ۹۷ بر می‌گردد وقتی که دختر جوانی خود را به یکی از کانکس‌های کلانتری در شمال تهران رساند و از مأموران درخواست کمک کرد.  او زمانی که مقابل افسر کلانتری قرار گرفت، گفت: «خواستگارم مرا ربود و ۲۴ ساعت در خانه‌اش زندانی کرد. من او را دوست ندارم و به

ماجرای گروگانگیری به تابستان سال ۹۷ بر می‌گردد وقتی که دختر جوانی خود را به یکی از کانکس‌های کلانتری در شمال تهران رساند و از مأموران درخواست کمک کرد. 

او زمانی که مقابل افسر کلانتری قرار گرفت، گفت: «خواستگارم مرا ربود و ۲۴ ساعت در خانه‌اش زندانی کرد. من او را دوست ندارم و به خاطر رفتار و اخلاقش به خواستگاری او جواب منفی دادم اما دیروز با خودرو راهم را سد کرد و مرا به زور ربود و در خانه‌اش حبس کرد. من هم به قدری سر و صدا کردم و شیشه‌ها را شکستم که به ناچار رهایم کرد.»

به‌دنبال شکایت دختر جوان، مأموران به خانه متهم رفته و او را دستگیر کردند. 

باتوجه به اظهارات دختر جوان و اعتراف متهم به آدم‌ربایی، پس از تکمیل تحقیقات، اشکان در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و با توجه به اثبات این آدم‌ربایی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. 

اما با گذشت ۷ سال از حبس پسر جوان مورد عفو مشروط قرار گرفت و آزاد شد. 

آدم ربایی با مصرف قرص

پسر جوان در زمان ارتکاب جرم دانشجوی دکترای ادبیات بوده اما یک اشتباه زندگی‌اش را نابود کرد. 

چرا دست به آدم ربایی زدی؟

شاید باورتان نشود اما زمانی که این کار را انجام دادم اصلاً حال خوبی نداشتم. شب قبل از آدم‌ربایی خیلی ناراحت بودم. به خانه یکی از دوستانم رفتم. پسر دیگری هم آنجا بود وقتی حالم را دید به من قرصی داد و گفت با خوردن این قرص حالت خوب می‌شود. اما خوردن قرص همانا و توهماتی که به سراغم آمد به قدری حالم را بد کرد که صبح روز بعد به سراغ دختر مورد علاقه‌ام رفتم و او را ربودم. 

از کجا با آن دختر آشنا شده بودی؟

هم دانشگاهی بودیم. او در رشته حسابداری فوق لیسانس می‌خواند و من ادبیات. 

چه شد که رهایش کردی؟

گفتم که دست خودم نبود تأثیر داروها که رفت تازه صدای فریادهای او را شنیدم و فهمیدم چه کار کرده‌ام که سریع رهایش کردم. 

چطور آزاد شدی؟

مادرم خیلی زحمت کشید مدیون او هستم آنقدر به سراغ آن دختر و خانواده‌اش رفت تا توانست از آن‌ها رضایت بگیرد. از طرفی نیمی از مدت حبسم را تحمل کرده‌ام و در این مدت نیز در زندان کار می‌کردم و به هم سلولی‌هایم درس می‌دادم. حتی یکی از هم‌سلولی‌هایم بی‌سواد بود که من به او خواندن و نوشتن یاد دادم. در این مدت هم خیلی دعا کردم و درنهایت باتوجه به رضایت شاکی و رفتار خوبم در زندان به من آزادی مشروط دادند. الان هم تصمیم دارم بروم مشهد تا نذرم را ادا کنم.

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار