همشهری آنلاین – سیدسروش طباطباییپور: خلاصه اینکه شعر و ادبیات کیمیاست و مس وجود تو را به طلا بدل میکند و چه حیف کسانی که خودشان را با این موهبت الهی، ناآشنا میکنند و تنه به تنه مصراع و بیت و غزل و مثنوی نمیزنند و دمی از دنیای زشت و زمخت و غمانگیز دنیا فاصله نمیگیرند و به دامن شعر و ادبیات پناه نمیبرند!
در تقویم رسمی کشور، ۲۷ شهریور را برای یادآوری این نعمت ناز، روز شعر و ادبیات نامیدهاند؛ روزی که شهریار جان، شاعر علی ای همای رحمت درگذشت. او شاعری تبریزی بود که آمدی جانم به قربانت را سرود و جوانیاش را شمع ره کرد تا زندگی را بیابد، اما دریافت زندگی، همان نیروی نشاط و جوانی بوده که آن را در طول زمان گم کرده است. او در حیدربابایه سلام، خاطرات کودکی، آداب و رسوم و زشتیها و زیباییهای جهان پیرامونش را گفت و نقشی مؤثر در سرزمین شاعرانگیهای ادبیات معاصر ایران داشت.
بیشتر بخوانید:
البته به قول شهریار که گفته: «چه اصراری که اسرارم بدانی / اگر سر است، پرسیدن ندارد / مرا بگذار و شعرم خوان که شاعر / شنیدن دارد و دیدن ندارد» باید در این روز عزیز، آثار بزرگان ادب فارسی را ورق زد، اما در اینجا، سری به خانهموزههای اهل ادبیات میزنیم که این روزها امکان بازدید از آنها برای ما فراهم است و میتوان با حضور در آنها، دمی همنفس با اهالی ادب این سرزمین شد.
- خانهموزه شهریار
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا…
در آخرین سفری که همین چند هفته پیش به تبریز داشتم، یکی از جذابترین دیدارها از بناهای تبریز، خانهموزه شهریار بود. حس سادگی، عشق و رنج از در و دیوار این خانه فوران میکرد؛ خانهموزهای که بهگفته شهردار تبریز، قرار است توسعه آن از همین امروز کلید بخورد و ۲۵۰متر زیربنای دیگر به آن الحاق شود.
استاد شهریار این خانه را در سال ۱۳۴۷ خرید و ۲۰سال آخر زندگیاش را در این خانه سپری کرد و اشعار بسیاری را در آن سرود. علاوه بر مجسمه و برخی وسایل استاد، در این خانه عکسها، برخی کتابها، دستنوشتهها و برخی اشعار او به خط خود استاد یا به شکل خوشنویسی هم در معرض دید قرار گرفته است. این خانه در کوچه مقصودیه تبریز واقع شده و امکان بازدید از آن فراهم است.
- خانهموزه مهدی اخوان ثالث
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت / سرها در گریبان است…
خانه پیشرو، جایی است که اخوان، ۱۲سال پایانی عمرش را در آنجا گذراند و شعرهایی حماسی مثل «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» را در این خانه سرود. اخوان، شاعری است حماسهسرا که نسبت به زمانه خود، بیتفاوت نبود و شعرهایی مثل زمستان را در اعتراض به شرایط اختناق در دوران مشروطه سرود. وقتی در ساختمان خانهموزه اخوان قدم میگذارید، با ویترینی مواجه میشوید که پر است از عکسهای اخوانثالث و مجلاتی که مربوط به اوست. در طبقه دوم، با ساعتی ایستاده و قدیمی روبهرو میشوید که ساعت ۱۰و نیم، لحظه درگذشت اخوان را نشان میدهد. کتابخانه قدیمی شاعر، میز کار و مجسمهای که روی صندلی، پشت میز نشسته و دیگر وسایل متعلق به م. امید، در این طبقه است. خانهموزه اخوان در خیابان زرتشت تهران واقع است.
- خانهموزه جلال و سیمین
برنده میگوید: مشکل است، اما ممکن. بازنده میگوید: ممکن است، اما مشکل … (آل احمد)
از نوشتههای این زوج ادبی مشخص است که جلال، در نهایت عشق و علاقه و با کمترین امکانات، کار ساخت این خانه را آغاز کرده است؛ مثلا در یکی از نامههای جلال به سیمین میخوانیم: «سیمین! تو کم خندیدهای. این خانه را بنا میکنم تا صدای خندههای تو از آجرهای آن بلند شود …» خانهای که در زمینی به وسعت ۴۲۰مترمربع و زیربنایی در ۲۲۰مترمربع و در دهه ۳۰شمسی بنا شد. ساختمانی آجری، حوضی در وسط حیاط و باغچههایی با صفا و مجسمه مومی سیمین که در حیاط، روی صندلی نشسته و ما را به طبقه همکف راهنمایی میکند. طبقه همکف از اتاق نشیمن، کتابخانه و آشپزخانه تشکیل شده که احتمالا جلال بیشتر آثارش را آنجا خلق کرده است. این خانه در محله دزاشیب تهران است.
- خانهموزه فروغ فرخزاد
آری آغاز دوستداشتن است / گرچه پایان راه ناپیداست…
خانهای شاعرانه در محله امیریه تهران است که بوی فروغ میدهد. پدر فروغ فرخزاد در کوچه خادمآزاد خانهای ساخت که فروغ از بدو تولد یعنی به سال ۱۳۱۳ در آن زندگی کرد. فروغ شاعری با جسارت و احساساتی لطیف که با تربیت سختگیرانه پدرش در این خانه بزرگ شد و همنشینی با بزرگانی چون ابراهیم گلستان و سهراب سپهری، اشعار او را به یکی از ماندگارترین شعرهای معاصر بدل کرد. خانه پدر فروغ در سال ۱۳۹۷ثبت ملی شد و بهگفته ناصر رضوی، مدیرعامل شرکت توسعه فضای فرهنگی شهرداری تهران نقشه بازسازی این خانه با کاربری خانهموزه، تأیید شده و کار مرمت آن قرار است از همین روزها آغاز شود که حدود شش ماه طول میکشد. اکنون زیرزمین خانه، همان شکل قدیمی خود را حفظ کرده و قرار است لوازم و آثاری از فروغ هم در این مجموعه نگهداری شود.
- خانهموزه محمد معین
این حکایت گرچه خود افسانه است / از همه افسانهها بیگانه است…
در محله پیروزی تهران، خانهموزه استاد معین قرار دارد که خدمات فراوانی به زبان فارسی کرد؛ شاید مهمترین آنها تکمیل لغتنامه دهخدا و تألیف فرهنگ فارسی معین است که اثری شگرف در ماندگاری زبان و ادبیات فارسی دارد. این خانهموزه در محله چهارصددستگاه پیروزی قرار دارد و با حدود ۷۰سال قدمت، در سال ۱۳۸۱توسط شهرداری تهران خریداری و با خانه استاد امیرجاهد، ترانهسرا و تصنیفساز عصر مشروطه ادغام و با بیش از ۸۸۰مترمربع مساحت با کاربری خانهموزه بازسازی شده است. اکنون اینجا بهعنوان خانهموزه، مرکز موسیقی و مرکز ادبیات فعالیت میکند و قابل بازدید است. علاوه بر انواع سازها و تابلوهای خوشنویسی، در طبقه دوم این خانهموزه، دفتر کار دکتر معین، کتابخانه، میز کار و کتابهای این مرد بزرگ است.
- خانهموزههای نیما یوشیج
گرم یاد آوری یا نه / من از یادت نمیکاهم / تو را من چشم در راهم…
اگر از جاده هراز یا چالوس به مازندران سبز سفر میکنید، در چپ یا راست شما، یه سهراهی شاعرانه وجود دارد که شما را به یوش مازندران میرساند؛ جایی که سالها علی اسفندیاری یا همان نیما یوشیج، پدر شعر نوی فارسی در آنجا زندگی کرد. نیما دوران کودکی خود را در این خانه گذراند که در سال ۱۳۷۵در فهرست میراثفرهنگی کشور به ثبت رسید. اما بد نیست بدانید نیما در محله دزاشیب تهران هم خانهای در همسایگی خانه جلال و سیمین داشت که آن هم در سال ۱۳۹۸به تملک شهرداری تهران درآمد و تبدیل به خانهموزه شد که امکان بازدید از هر دوی آنها برای عموم فراهم است. نیما در خانه دزاشیب که بیش از ۷۰سال قدمت دارد و اکنون تندیس و برخی کتابها و دستنوشتههایش در آن است، چشم از جهان فروبست.
خانهموزه نیما در تهران
خانهموزه نیما در یوش
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0