امام خمینی را کلمه الحق میدانم؛ روسری سر میکنم تا شاه از ایران برود

شایانیوز– سیمین دانشور، هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. پدرش، محمدعلی دانشور معروف به احیاءالسلطنه، پزشکی با تحصیلات خارجی و اهل فرهنگ و ادب، و مادرش، قمرالسلطنه حکمت، هنرمندی شاعر و نقاش که هنر را به فرزندانش آموخت. خانوادهای روشنفکر، اهل هنر و مطالعه و با فضایی پر از کتاب و موسیقی بود.
شایانیوز– سیمین دانشور، هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. پدرش، محمدعلی دانشور معروف به احیاءالسلطنه، پزشکی با تحصیلات خارجی و اهل فرهنگ و ادب، و مادرش، قمرالسلطنه حکمت، هنرمندی شاعر و نقاش که هنر را به فرزندانش آموخت. خانوادهای روشنفکر، اهل هنر و مطالعه و با فضایی پر از کتاب و موسیقی بود.
تحصیلات او از دورهٔ دبستان و دبیرستان مهرآئین در شیراز آغاز شد، ادامه یافت تا تحصیلات دانشگاهی در ادبیات فارسی دانشگاه تهران؛ سپس تحصیلاتش را با مطالعات زیباییشناسی و نمایشنامهنویسی در خارج از کشور نیز گسترش داد؛ و پس از یک عمر فعالیت ادبی و فرهنگی، در ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ در تهران درگذشت.
سیمین دانشور در کنار جلال آل احمد
آثار ادبی و خط فکری
سیمین دانشور نخستین نویسنده زن ایرانی است که به شکل حرفهای به داستاننویسی فارسی پرداخت. مجموعه داستان «آتش خاموش» در سال ۱۳۲۷ یکی از نخستین آثار اوست.
از آثار برجستهٔ او رمان سووشون است که شاید شناختهشدهترین اثرش باشد؛ رمانی با نثری ساده، اما عمیق و پر از تصویرهایی از زندگی مردم عادی، سنتها، تغییرات اجتماعی، فشارهای مدرنیته و تأثیرات تاریخی بر زندگی خصوصی انسانها. این اثر به 17 زبان دنیا ترجمه شده است.
دیگر آثار مهم او عبارتند از: جزیره سرگردانی، ساربان سرگردان، مجموعه داستانهایی مانند شهری چون بهشت و به کی سلام کنم؟ و نیز ترجمههایی از متون ادبی خارجی.
خط فکری سیمین دانشور را میتوان تلفیقی از انسانگرایی، احساس مسئولیت اجتماعی و ملی، توجه به زنان و نقش آنان، و دغدغهٔ اخلاق انسانی دانست. او در آثارش معمولاً تصویر روشنفکران، تغییرات اجتماعی و تاریخی و تأثیر آنها بر زندگی عادی مردم را نشان میدهد، بدون آنکه صرفاً به شعار بسنده کند. مفاهیمی مثل عشق به زندگی، مرگآگاهی، عدالت، تعلق به وطن، تعلق به فرهنگ و نیز مقاومت فرهنگی از ویژگیهای آثار او هستند.
جایگاه در ادبیات ایران
سیمین دانشور به عنوان یک نماد زنانه در ادبیات فارسی شناخته میشود؛ نویسندهای که توانست ادبیات داستانی فارسی را با نگاه زنانه، اما جامع و انسانی پیش ببرد.
سووشون یکی از تأثیرگذارترین رمانهاست؛ رمانی که زندگی جنوب ایران، فرهنگ، سنت، تأثیر استعمار و بحرانهای اجتماعی را در پس زمینهٔ تغییرات مدنی مدرن بررسی میکند. این رمان به زبانهای مختلف ترجمه شده و بخشی از ادبیات جهانی ایران است.
دانشور نقشی محوری در کانون نویسندگان ایران داشته و از تأثیرگذاران عرصهٔ ادبی و روشنفکری معاصر. آثار و نوشتههایش برای نسلهای بعد الهامبخش بودهاند، به ویژه برای زنانی که تلاش کردهاند صدای خود را در ادبیات و فرهنگ بدهند.
دیدگاه سیاسی و ارادت به امام خمینی
این بخش از تاریخ زندگی سیمین دانشور پیچیده و متفاوت است، زیرا حمایت، امید و در عین حال ناامیدی از رژیم شاه در گفتار و نوشتههایش دیده میشود.
او با سبک زندگی روشنفکری و تماس با ادبیات سیاسی و اجتماعی از پیش از انقلاب در جو روشنفکری بوده است. نامهها و نوشتههایش نشان میدهند که مخالف رژیم پهلوی بوده و بسیار علاقمند به امام خمینی بوده است.
در روزهای آغازین پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سیمین دانشور به دیدن امام خمینی میرود. شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی چنین نقل می کند: «… در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پله ها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
خود سیمین، احساساتش در این دیدار را چنین توصیف میکند:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.»
بخشی از سخنان دانشور درباره شخصیت امام بدین شرح است:
«من، حضرت امام خمینی رهبر انقلاب مردم ایران را کلمه الحق میدانم. مردی میدانم که با کلام و کتاب به میدان آمده و با چنین سلاحی بر چنان زرادخانۀ کم نظیری مستولی گردیده و کاری کرده است کس نکرد. ایشان را مردی میدانم مظهر تاریخی نو، فضایی نو و اخلاقی نو، مردی که الهامات خود را باور دارد و ایمانش به یقین پیوسته است و احتمالاً دعای نیمهشعبان امام به تعبدش چنین بوده است که این ایمان یقینی را به من ارزانی دار… و دعایش مستجاب گشته و چنین است که اینگونه بر خود مسلط و برخوردار از اعتماد به نفس است و چنین مردی بارها و بارها گفته است که مسئول نسل آینده است و آرزویش نظام حکومتی است اسلامی و ایرانی که حافظ استقلال و دموکراسی باشد.»
او در مصاحبه با روزنامه آیندگان در سال 1357 میگوید:
من اغلب اعلامیههای حضرت امام خمینی را خواندهام و نوارهایشان را شنیدهام و در اینکه ایشان همه آزادیهای فردی و سیاسی و اجتماعی را پاس خواهند داشت تردیدی ندارم. فکر میکنم دوران لطف خداوند از راه میرسد. اگر با لچک به سر کردن من شاه از ایران میرود، من با افتخار لچک به سر میکنم.
سیمین دانشور و موقعیت میانه اش
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رمانهایی مانند جزیره سرگردانی و داستانهای کوتاهش، نشان دهنده دغدغههایی بودند که سیمین همچنان در ذهن داشت. در این آثار، شخصیتها اغلب با بحران هویت، تضاد میان آرمانهای اجتماعی و واقعیتهای روزمره، و کشمکشهای اخلاقی دستبهگریباناند.
در سطح فردی و اجتماعی، او کمتر وارد کنش سیاسی مستقیم شد. برخلاف برخی روشنفکران یا هنرمندان که در دهههای شصت و هفتاد که یا به مخالفت علنی با نظام پرداختند یا به همکاری آشکار روی آوردند، دانشور بیشتر در حوزه ادبی باقی ماند و تلاش کرد از مجرای ادبیات به شرایط زمانه واکنش نشان دهد. همین موقعیت میانه، او را از یک سو در معرض انتقاد حاکمیت قرار میداد، و از سوی دیگر باعث میشد بخشی از جامعه روشنفکری نیز او را محتاط یا محافظهکار بداند.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0