چرایی اصرار آمریکا بر خلع سلاح نیرویی که مدعی پایان آن است!

از زمان شکلگیری حزبالله ، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی همواره کوشیدهاند آن را نیرویی شبهنظامی و خارج از چارچوبهای قانونی معرفی کنند؛ یا در روایت دیگر، بازوی اجرایی ایران در لبنان. با این حال، تحولات میدانی و سیاسی طی چهار دهه اخیر نشان میدهد حزبالله نهتنها به یک نیروی اصیل لبنانی تبدیل شده،
از زمان شکلگیری حزبالله ، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی همواره کوشیدهاند آن را نیرویی شبهنظامی و خارج از چارچوبهای قانونی معرفی کنند؛ یا در روایت دیگر، بازوی اجرایی ایران در لبنان. با این حال، تحولات میدانی و سیاسی طی چهار دهه اخیر نشان میدهد حزبالله نهتنها به یک نیروی اصیل لبنانی تبدیل شده، بلکه در جامعهی خود ریشه دوانده، از مشروعیت مردمی برخوردار است و نقشی ملی در دفاع از خاک لبنان و حمایت از فلسطین ایفا میکند که تقلیل این واقعیت به «وابستگی به ایران » بیش از آنکه توصیف دقیقی باشد، ابزاری برای کوچکنمایی تجربهی مقاومت لبنانی و انکار ماهیت شراکت راهبردی تهران–بیروت است.
تناقض ادعای «پایان» با مطالبهی خلع سلاح:
اصرار آمریکا بر خلع سلاح حزبالله ، در حالی که همزمان برخی جریانها پایان نقش آن را تبلیغ میکنند، خود بهترین گواه بر جایگاه واقعی حزب در معادلات منطقه است.
هراس از معادله بازدارندگی: علیرغم تحریمها و فشارهای مستمر، توان موشکی و شبکه دفاعی حزبالله همچنان عامل اصلی بازدارنده در برابر جنگ تمامعیار اسرائیل است. اگر حزبالله «تمامشده» بود، این دغدغه واشنگتن و تلآویو معنایی نداشت.
پیوند راهبردی با ایران: رابطه حزبالله با جمهوری اسلامی رابطهی «وکالت» نیست، بلکه شراکت عقیدتی و سیاسی در چارچوب محور مقاومت است که طبیعتا خلع سلاح حزبالله بهمنزلهی تضعیف مستقیم این محور از تهران تا بیروت و فلسطین است.
الگوی مقاومت: واشنگتن بهخوبی میداند تداوم قدرت حزبالله به معنای زنده ماندن گزینه مقاومت و الهامبخش بودن آن برای جنبشهای فلسطینی است.
حزبالله؛ نیرویی اصیل در ساختار لبنان:
حزبالله برخاسته از شرایط اشغال جنوب لبنان و پاسخی مردمی به آن بود نه محصول تصمیمی بیرونی. امروز نیز با حضور در پارلمان و دولت، بخشی جداییناپذیر از نظام سیاسی لبنان است. این جایگاه داخلی، همراه با مشروعیت اجتماعی گسترده، نشان میدهد که حزبالله نه «بدنی الحاقی» بلکه نیرویی بومی و نهادمند در ساختار لبنان است.
ابعاد امنیتی و ژئوپلیتیکی خلع سلاح/ اصرار آمریکا بر خلع سلاح حزبالله اهداف چندگانه دارد :
۱_ کاستن از تهدیدات علیه اسرائیل و بر هم زدن موازنه وحشت موجود.
۲_ مهیا کردن زمینه برای «لبنانِ بیمقاومت» تا تلآویو بتواند آزادانه در منابع گازی و نفتی شرق مدیترانه دستاندازی کند.
۳_ قطع کمربند استراتژیک محور مقاومت و گرفتن یکی از اصلیترین اهرمهای قدرت آن.
تأکید مداوم آمریکا بر خلع سلاح حزبالله همزمان با ادعای پایان یافتن نقش آن ؛ در عمل اعترافی غیرمستقیم به تداوم قدرت و جایگاه این جنبش است.
این واقعیت همچنین نشان میدهد که ایران بهدنبال نیروهای «دستنشانده» نیست، بلکه به همپیمانانی مستقل و همعقیده نیاز دارد که در برابر اشغالگری و هژمونی مقاومت کنند.
چشمانداز راهبردی:
ادامه فشارها: واشنگتن با ابزار محاصره اقتصادی و رسانهای میکوشد حزبالله را تضعیف و مشروعیت اجتماعی آن را مخدوش کند.
بقای سلاح مقاومت: به نظر نمیرسد حزبالله به خلع سلاح تن دهد، مگر با تحقق آزادی فلسطین و رفع تهدیدات صهیونیستی.
تحکیم اتحاد ایران–لبنان: در برابر افزایش فشارها، پیوند استراتژیک تهران و حزبالله بیش از پیش تقویت خواهد شد.
گسترش الگو: تجربه حزبالله همچنان الهامبخش سایر جنبشهای منطقه خواهد بود و گزینه مقاومت را زنده نگاه خواهد داشت.
تیترکوتاه مدیا
سرمایهگذاری برای تولید؛ کدام سرمایه، کدام تولید؟
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0