خوشحالی واقعی یا هشدار؟ سیاستمدارانی که از شروع مکانیسم ماشه ناراحت نیستند

شایانیوز– فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران، که عملاً به معنای بازگشت تحریمهای گسترده سازمان ملل است، در عرصه داخلی ایران واکنشهای متنوع و در عین حال متناقضی را برانگیخت؛ واکنشهایی که طیفی از شادی و خرسندی جناحی تا تهدید و هشدارهای سیاسی و حقوقی را شامل میشود. نکته قابل توجه اینجاست که در حالی که
شایانیوز– فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران، که عملاً به معنای بازگشت تحریمهای گسترده سازمان ملل است، در عرصه داخلی ایران واکنشهای متنوع و در عین حال متناقضی را برانگیخت؛ واکنشهایی که طیفی از شادی و خرسندی جناحی تا تهدید و هشدارهای سیاسی و حقوقی را شامل میشود. نکته قابل توجه اینجاست که در حالی که چنین رخدادی در سطح بینالمللی با نگرانی و هشدار نسبت به تبعات اقتصادی و امنیتی آن همراه بود، در داخل کشور برخی از سیاستمداران و تحلیلگران به گونهای از آن استقبال کردند که گویی تحقق یک پیشبینی دیرینه و اثبات یک نظریه سیاسی است، نه آغاز فصل تازهای از فشار اقتصادی و اجتماعی بر مردم. آنها از اینکه پیشبینیشان به وقوع پیوسته احساس قدرت میکنند. این واکنشها نشان میدهد که شکاف میان دغدغههای مردم و
اولویتهای جناحهای سیاسی بیش از هر زمان دیگری عیان شده است.
امیرحسین ثابتی، نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و از چهرههای جوان و رسانهای جناح منتقد برجام، بلافاصله پس از اعلام فعال شدن مکانیسم ماشه، با لحنی قاطع آن را «پایان برجام» توصیف کرد و تأکید داشت که این رخداد صحت دیدگاه منتقدان توافق هستهای را ثابت کرده است. او در مواضع خود در رسانهها و شبکههای اجتماعی، بر این باور بود که اساساً برجام از ابتدا دستاوردی واقعی برای ایران به همراه نداشته و فعال شدن ماشه اکنون سندی بر نادرستی آن است. در همین راستا سعید جلیلی، چهره با سابقه جریان اصولگرا و مذاکره کننده پیشین هستهای، نیز موضعی مشابه اتخاذ کرد و در اظهاراتی که بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، بار دیگر بر این نکته پای فشرد که برجام از ابتدا بر پایه محاسبات نادرست بنا شده بود و امروز با بازگشت تحریمها، همان هشدارهایی که او و همفکرانش سالها تکرار کرده بودند، به طور کامل به اثبات رسیده است. برای جلیلی و جریان همراه او، این رخداد نه یک شکست ملی بلکه پیروزی روایی و گفتمانی به شمار
میرود که عملاً به آنها امکان میدهد برتری سیاسی خود را در جدال داخلی تثبیت کنند.
در این میان محمود احمدینژاد نیز تلاش کرد بار دیگر با بهرهبرداری از فضای به وجود آمده، خود را به مرکز توجه بازگرداند و در عین حال از خود و دولتش رفع اتهام کند. او در سخنرانیها و مصاحبههایش کوشید تا ریشه مشکلات را به دولتهای گذشته نسبت دهد و اینگونه القا کند که سیاستهای پیشین دولتها مسیر کشور را به سمت چنین شرایطی سوق داده است، نه دولت او. منتقدان بر این باورند که احمدینژاد به جای آنکه راهحلی برای کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از بازگشت تحریمها ارائه کند، درصدد است تا با مصادره یک بحران بینالمللی، جایگاه خود را در منازعات جناحی داخلی تقویت کند؛ حرکتی که پیشتر نیز در کارنامه سیاسی او بارها دیده شده است.
در سطحی دیگر، تحلیلگران دانشگاهی و چهرههای حقوقی نزدیک به جریان منتقد برجام، مواضعی اتخاذ کردند که بیش از آنکه به سمت کاهش تنشها و یافتن راهکارهای عملی پیش برود، بر طبل تقابل کوبید. روحالامین سعیدی، استاد دانشگاه امام صادق، با تاکید بر غیرقانونی بودن رویکرد غرب و نقض حقوق بینالملل، از «پاسخ قاطع» ایران سخن گفت و حتی از گزینههایی چون توقف همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یاد کرد؛ توصیههایی که بهجای گشودن دریچهای به سوی دیپلماسی، بیشتر بیانگر تمایل به تشدید رویارویی هستند و میتوانند پیامدهای جدیتری برای جایگاه بینالمللی ایران داشته باشند.
بسیاری از نمایندگان مجلس هم بدون ورود به جزئیات فنی یا ارائه راهکارهای عملی برای کاهش آثار تحریمها، شعار «باید قوی شویم» را تکرار کردند؛ شعاری که در ظاهر بر ضرورت افزایش توان دفاعی و اقتصادی تأکید دارد اما در عمل بیش از آنکه پاسخی به بحران باشد، بازتابی از نگاه نمادین و شعاری به مسئله است. چنین مواضعی اگرچه در فضای سیاسی داخلی میتواند نوعی نمایش وحدت و مقاومت تلقی شود، اما در عرصه بینالمللی و در مواجهه با آثار واقعی تحریمها، نمیتواند کمکی به زندگی روزمره مردم و کاهش فشارهای اقتصادی کند.
خوشحالی نماینده مجلس از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها
رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز به سهم خود صحنه انعکاس همین شکاف شدند. در حالی که بخشی از رسانهها و کانالهای نزدیک به جریانهای منتقد برجام با انتشار کلیپها و پستهایی فضای نوعی جشن جناحی را رقم زدند و از «اثبات خطای مدافعان برجام» سخن گفتند، بسیاری از کارشناسان مستقل هشدار دادند که این گونه واکنشها نه تنها کمکی به حل بحران نمیکند، بلکه به نوعی بیاعتنایی آشکار به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تحریمهاست که بهزودی گریبان مردم عادی را خواهد گرفت. به بیان دیگر، آنچه در فضای مجازی و رسانهای بهعنوان پیروزی سیاسی جشن گرفته شد، در زندگی واقعی مردم معنایی جز گرانی، محدودیت و فشار اقتصادی ندارد.
آنچه از مجموع این واکنشها برمیآید تصویری است متناقض و حتی تلخ از فضای سیاست داخلی ایران: در حالی که یک رخداد بینالمللی میتواند با خود مجموعهای از فشارها، محدودیتها و تهدیدهای جدی برای جامعه به همراه داشته باشد، بخش قابل توجهی از سیاستمداران داخلی آن را فرصتی برای تثبیت دیدگاههای جناحی خود میدانند و بیش از آنکه به پیامدهای ملموس آن بر معیشت مردم توجه کنند، در پی اثبات حقانیت نظریههای سیاسی خود و نوعی زورآزمایی هستند. این تضاد آشکار میان سیاست و واقعیت، بار دیگر نشان میدهد که چگونه در فضای سیاسی ایران حتی بازگشت تحریمهای سنگین و دشوار هم میتواند به ابزاری برای رقابت جناحی و جدالهای بیپایان داخلی بدل شود.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0