کد خبر : 351845
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۲

وقتی انیشتین در برابر جنایات اسرائیل ایستاد؛ اعتراض تاریخی به سفر یک تروریست

وقتی انیشتین در برابر جنایات اسرائیل ایستاد؛ اعتراض تاریخی به سفر یک تروریست

باشگاه خبرنگاران جوان – بعد از اقدامات وحشیانه اسرائیل در فلسطین ازجمله فاجعه «دیریاسین»، وقتی «مناخیم بگین»، عضو یکی از باندهای تروریستی اسرائیل قصد سفر به آمریکا را داشت، جمعی از بزرگ‌ترین خاخام‌ها و دانشمندان یهودی ساکن آمریکا مثل «آلبرت انیشتین» با انتشار نامه‌ای، به‌شدت به این سفر اعتراض کردند. در این نامه، به دلیل نقش

باشگاه خبرنگاران جوان  بعد از اقدامات وحشیانه اسرائیل در فلسطین ازجمله فاجعه «دیریاسین»، وقتی «مناخیم بگین»، عضو یکی از باندهای تروریستی اسرائیل قصد سفر به آمریکا را داشت، جمعی از بزرگ‌ترین خاخام‌ها و دانشمندان یهودی ساکن آمریکا مثل «آلبرت انیشتین» با انتشار نامه‌ای، به‌شدت به این سفر اعتراض کردند. در این نامه، به دلیل نقش مستقیم بگین در کشتار دیریاسین، با تعابیری مثل «فاشیست» و «جنایتکار» از او یاد شده بود.

 با وقوع جنگ جهانی دوم، انجام ترورهای گسترده در سراسر فلسطین توسط باندهای ترور صهیونیستی و همچنین با لابی گسترده صهیونیست‌ها در سازمان ملل، در نهایت مهاجرت گسترده یهودیان به فلسطین محقق شد و به‌این‌ترتیب، با به هم خوردن ترکیب جمعیتی کشور فلسطین، سرانجام با اعلام «بن گوریون» در ۱۴ می سال ۱۹۴۸ دولت جعلی اسرائیل رسما به وجود آمد. در این اینجا، در بررسی ۲۵ سال اول حیات اسرائیل، ۴ جنگ مهم اعراب با رژیمی که موجودیتش براساس تجاوز و جنایت و کشتار شکل گرفته بود را با هم مرور می‌کنیم.

رونمایی از اسرائیل جنایتکار با فاجعه «دیریاسین» 

اما تشکیل کشور جعلی یهودی در سرزمین فلسطین، به همین سادگی‌ها هم نبود. قبل از تأسیس رسمی رژیم اسرائیل، جنایات متعددی اتفاق افتاد که مشهورترین آن، فاجعه «دیر یاسین» است. در ۹ آوریل ۱۹۴۸، یکی از وحشیانه‌ترین کشتارهای تاریخ در روستای دیریاسین صورت گرفت و قتل‌عام اهالی این روستای کوچک در نزدیکی بیت‌المقدس، به نمادی از توحش سازمان‌یافته تبدیل شد.

اسناد این جنایت حتی در منابع غربی و اسرائیلی هم ثبت شده. برای مثال، مورخ اسرائیلی، «آرون برگمن»، می‌نویسد که در این روز، ۱۱۰ زن، مرد و کودک با خونسردی قتل‌عام شدند. دانشنامهٔ بریتانیکا هم تأیید می‌کند که گروه تروریستی ایرگون به دلیل موقعیت استراتژیک و مرتفع این روستا، به آن حمله کرد و صدها زن و کودک را به طرز فجیعی به قتل رساند و صراحتاً این اقدام را جنایتی با هدف سلطه‌گری توصیف می‌کند.

نخریدند، با قتل‌عام تصاحب کردند!

نکتهٔ قابل تأمل دربارهٔ دیریاسین این است که یهودیان حتی یک متر از اراضی این روستا را هم نخریده بودند و این منطقه به طور کامل از طریق قتل‌عام و اشغال نظامی به تصرف درآمد.

اما فاجعهٔ دیریاسین در بعد خارجی و داخلی، دو پیامد راهبردی خیلی مهم داشت:

 اول، تحریک جهان عرب. این فاجعه، کشورهای عربی را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد و عِرق ملی‌گرایی عربی را برای مبارزه با اسرائیل در آن‌ها شعله‌ور کرد.

دوم، ایجاد رعب و وحشت. این کشتار، موجی از هراس را در میان سایر فلسطینیان ایجاد کرد. شیوهٔ این قتل‌عام به قدری وحشیانه بود که سال‌ها بعد که گروه‌های تکفیری مثل داعش سربرآوردند و عملیات‌هایی با هدف ایجاد رعب و وحشت حداکثری اجرا می‌کردند، کابوس فاجعه دیریاسین در ذهن خیلی‌ها زنده شد.

وقتی انیشتین، علیه جنایات اسرائیل دست به قلم شد

اقدامات وحشیانه اسرائیل باعث شد حتی «آلبرت انیشتین» که جزء یهودیان شناخته‌شده بود، به طور رسمی به این جنایات اعتراض کند. ماجرا از این قرار بود که «مناخیم بگین»، عضو باند تروریستی ایرگون، آن زمان رئیس یکی از احزاب تأثیرگذار در اسرائیل شده بود. در دسامبر ۱۹۴۸، زمانی که بگین برای انجام هماهنگی های سیاسی قصد سفر به آمریکا را داشت، جمعی از بزرگ‌ترین دانشمندان و خاخام‌های یهودی ساکن آمریکا با انتشار نامه‌ای سرگشاده در روزنامهٔ نیویورک تایمز، به‌شدت به این سفر اعتراض کردند و خواستار عدم پذیرش او شدند.

در این نامه که به امضای چهره‌های سرشناسی مثل آلبرت انیشتین، مشهورترین دانشمند قرن بیستم، و «هانا آرنت»، فیلسوف برجستهٔ یهودی رسیده بود، از مناخیم بگین با تعابیری مثل «فاشیست» و «جنایتکار» یاد شده و به نقش مستقیم او در فاجعهٔ دیریاسین اشاره شده بود. این سند تاریخی به وضوح نشان می‌دهد که وجدان‌های بیدار جامعهٔ یهودی آمریکا حتی همان زمان از جنایات این افراد به ستوه آمده بودند.

فیزیکدان برنده جایزه نوبل: نمی‌خواهم با حامیان اسرائیل ملاقات داشته باشم

حالا که صحبت از چهره معروفی مثل انیشتین به میان آمده، خالی از لطف نیست، به نامه دیگری از او درباره ماجرای فلسطین و اسرائیل اشاره کنیم؛ نامه‌ای که کمتر به آن پرداخته شده. گرچه در بعضی رسانه‌ها، مطالب ضد و نقیضی درباره طرفداری انیشتین از اسرائیل و تشکیل کشور یهودی در فلسطین دیده می‌شود، اما «یوون ریدلی»، نویسنده و مستندساز انگلیسی، چند سال قبل در گزارشی که در پایگاه خبری میدل ایست مانیتور منتشر شد، به مخالفت‌های جدی آلبرت انیشتین با اقدامات تروریستی اسرائیل پرداخت.

این مستندساز انگلیسی در بخشی از این گزارش، از سند مهم کمتر دیده شده‌ای درخصوص مخالفت انیشتین با کشتارهای گسترده اسرائیل رونمایی کرد و نوشت: «من، در حین بررسی نامه‌های انیشتین در مسئله فلسطین، به نامه‌ای برخورد کردم که کمتر به آن پرداخته شده اما شاید بیش از بقیه، ماهیتی افشاگرانه علیه اسرائیل دارد. این نامه که تنها از ۵۰ کلمه تشکیل شده، قویاً نسبت به وقوع یک فاجعه گسترده علیه ملت فلسطین از سوی اسرائیل و گروه‌های تروریستی وابسته به آن هشدار می‌دهد. این نامه ۱۰ آوریل و تنها ۲۴ ساعت پس از کشتار دیریاسین در بیت‌المقدس غربی نوشته شده؛ رویدادی که ۹ آوریل سال ۱۹۴۸ به وقوع پیوست. در جریان این رویداد، حدود ۱۲۰ تروریست و افراط گرای صهیونیست به رهبری مناخیم بگین و اسحاق شامیر وارد یک روستای فلسطینی شدند و بین ۱۰۰ تا ۲۵۰ مرد، زن و کودک فلسطینی را قتل‌عام کردند…

نامه مختصر آلبرت انیشتین در انتقاد از وحشی‌گری‌های اسرائیل و سرنوشت محتوم آن، از این قرار است: «وقتی یک فاجعه واقعی و نهایی [از سوی اسرائیل] در فلسطین اتفاق بیفتد، اولین مسئول آن، دولت بریتانیا و سپس سازمان‌های تروریستی خواهند بود که از میان صفوف خودِ ما ظهور کرده‌اند. من به هیچ عنوان مایل نیستم که با هیچ فردی که اندک ارتباطی با افراد و گروه‌های گمراه و جنایتکارِ حامی اسرائیل دارد، ملاقات داشته باشم…»

ایده «اسرائیل بزرگ»، جرقه اولین جنگ اعراب با اسرائیل

برگردیم به بحث اصلی. گفتیم که فاجعه دیر یاسین، کشورهای عربی را آشفته کرده بود و عِرق ملی‌گرایی عربی برای مبارزه با اسرائیل در آن‌ها حسابی تحریک شده بود. در این شرایط، اعلامیه تشکیل دولت اسرائیل، همان کبریتی بود که این آتش زیر خاکستر را شعله‌ور کرد. اینطور بود که تنها یک روز بعد از تشکیل رسمی این رژیم جعلی یعنی در ۱۵ می ‌۱۹۴۸، کشورهای عربی علیه اسرائیل اعلام جنگ کردند.

اگر می‌خواهید درباره انگیزه‌های کشورهای عربی برای ورود به این جنگ پیش‌دستانه بیشتر بدانید، همین‌قدر بگوییم که کشتارهای بی‌سابقه اسرائیل و همچنین ایده «سرزمین موعود» و اسرائیل بزرگ، اعراب را به وحشت انداخته بود. بنابراین معلوم می‌شود ایده اسرائیل بزرگ، ماجرای جدیدی نیست و اسرائیل همان زمان و در بدو تولد این فرزند نامشروع استکبار جهانی، چنین ایده‌ای را مطرح کرده بود. حتی خاخام «فیشمن»، مسئول توضیح اهداف اسرائیل، رسما به سران سازمان ملل گفته بود که «از نیل تا فرات سرزمین موعود ماست.»

علاوه‌براین، سکه‌ها و نمادهای اسرائیل بزرگ توسط دولت تازه‌تأسیس اسرائیل ترویج می‌شد. و همه این‌ها یعنی برنامه بلندمدت این حکومت تقلبی اشغالگر از همان ابتدا این بود که تمام کشورهای گستره نیل تا فرات اعم از مصر، سوریه، لبنان، عراق و اردن را اشغال کند. با مجموع این دلایل بود که اعراب بلافاصله بعد از اعلام موجودیت اسرائیل و کشتار و آوارگی صدها هزار فلسطینی، برای دفاع از خود در برابر ایده شوم اسرائیل بزرگ، جنگ را آغاز کردند.

اتحادیه عربِ غیرتمند؛ رویای ناتمام…

اتحادیهٔ عرب در بیانیه‌ای که همزمان با شروع جنگ منتشر شد، استدلال حقوقی قابل توجهی را مطرح کرد. در این بیانیه آمده بود که مداخلهٔ نظامی برای کمک به مردم فلسطین، اقدامی کاملاً مشروع و منطبق بر منشور حقوق بشر سازمان ملل است. چرا؟ چون «حق تعیین سرنوشت» که یکی از اصول بنیادین این منشور است، برای مردم فلسطین به طور کامل نقض شده. در آن زمان، ۵۵ درصد از زمین‌های فلسطینی‌ها بدون رضایت‌شان واگذار شده و ۷۰۰ هزار نفر از آن‌ها از خانه‌های خود رانده شده بودند. بر همین اساس، اعضای اتحادیه عرب، کمک به این مردم را وظیفهٔ قانونی و انسانی خود می‌دانستند.

اما با وجود این شروع غیرتمندانه و طوفانی، اولین جنگ اعراب با اسرائیل بعد از کش و قوس‌های فراوان، با پیروزی اسرائیل به پایان رسید چون برخلاف تصور رایج، ارتش‌های عربی از نظر تعداد نیروی نظامی در موضع ضعف قرار داشتند. نیروهای اصلی اعراب، متعلق به مصر و اردن بود و کشورهایی مثل سوریه، عراق و لبنان هرکدام با حدود ۳ هزار سرباز در جنگ شرکت کرده بودند. با این حساب، کل نیروهای عربی در مجموع به ۲۵ هزار نفر هم نمی‌رسید. عربستان سعودی هم طبق معمول، حضوری نمادین و خیلی محدود داشت. در مقابل، به گفتهٔ شخص بن‌گوریون، اسرائیل با حدود ۴۰ هزار نیرو وارد جنگ شد؛ یعنی تقریباً دو برابر کل قوای اعراب!

«آوارگی کامل» ۷۵۰ هزار فلسطینی، سوغات جنگ برادران عرب با اسرائیل

این جنگ، فاجعه‌ای انسانی در ابعاد وسیع به بار آورد. طبق آمار رسمی سازمان ملل، ۷۵۰ هزار فلسطینی به طور کامل آواره شدند. «آوارگی کامل» به این معناست که آن‌ها نه تنها مجبور به تخلیه خانه و روستای خود شدند، بلکه روستاهای همجوار، دوستان، بستگان و حتی تابعیت و هویت ملی خود را هم یک‌شبه از دست دادند و دیگر هیچ مأمنی برای پناه بردن نداشتند.

این ۷۵۰ هزار نفر، به یکی از بزرگ‌ترین نمادهای مظلومیت در برابر چشم جهانیان تبدیل شدند. و جالب آنجاست که همان زمان سازمان ملل تصریح کرد که باید کشور فلسطین به رسمیت شناخته شود! موضوعی که امروز بعد از ۷۷ سال تجاوز و غارت و کشتار اسرائیل، با ژست بشردوستی غربی‌ها تازه قرار است عملی شود. یعنی چیزی که حدود ۸ دهه قبل، قانون جهانی بوده را با منت وعده می‌دهند!

ظهور یک قهرمان، تنها دستاورد جنگ سوئز

روند اخراج فلسطینیان و ساخت‌وساز شهرک‌ها برای مهاجران جدید یهودی تا سال ۱۹۵۶ ادامه پیدا کرد تا اینکه یک بحران جهانی به نام «بحران سوئز»، زمینهٔ دومین جنگ بزرگ اسرائیل با همسایگانش را فراهم کرد. این نکته را هم داشته باشید که چند سال قبل از این اتفاق، در کشور مصر طی یک کودتا، حکومت پادشاهی سرنگون شده و یک افسر ملی‌گرا به نام «جمال عبدالناصر» قدرت را به دست گرفته بود.

حملهٔ اسرائیل در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶ توسط ژنرال معروف، «موشه دایان»، آغاز شد. دایان که از اعضای سابق گروه تروریستی هاگانا بود، از نظر نظامی یک نخبهٔ برجسته و از چهره‌های نادر در تاریخ اسرائیل به شمار می‌رفت. ارتش اسرائیل با هماهنگی کامل نیروهای فرانسوی و بریتانیایی، طی یک عملیات برق‌آسای هفت روزه، کل صحرای سینا را از ارتش مصر گرفت و تا ۲۰ کیلومتری کانال سوئز پیشروی کرد. در این عملیات، اسرائیلی‌ها با فقط ۱۷۷ نفر تلفات، سرزمینی به وسعت سه برابر مساحت تحت حاکمیت خود را اشغال کردند و منطقهٔ استراتژیک شرم‌الشیخ را هم به تصرف خود درآوردند. البته بعدها اسرائیل با فشار امریکا، مناطق اشغالی در این جنگ را تخلیه کرد.

اما جنگ ۱۹۵۶ با وجود پیروزی نظامی قاطع برای اسرائیل، یک مشکل بزرگ و جدید برای آن ایجاد کرد؛ ظهور یک رهبر قدرتمند و محبوب در جهان عرب به نام جمال عبدالناصر که روحیهٔ مقاومت را در میان ملت‌های منطقه زنده کرده بود.

جنگ ۶ روزه و اوج قدرت‌نمایی اسرائیل

اول ژوئن ۱۹۶۷ و در آستانه شروع یک جنگ جدید، نخست‌وزیر اسرائیل دست به یک انتخاب مهم زد و موشه دایان، ژنرال نخبه ارتش را به‌عنوان وزیر دفاع منصوب کرد و او هم در اولین قدم، نبوغ نظامی خود را نشان داد. با اینکه طرح اولیه آن جنگ، حمله به غزه بود، اما دایان با هوشمندی با آن مخالفت کرد و در یک تعبیر تاریخی، از غزه با عنوان «لانهٔ زنبور» یاد کرد که نباید به آن دست زد.

جنگ با طرح و برنامه جدید در صبح روز ۵ ژوئن به شکل غافلگیرانه‌ای شروع شد؛ در حالی که خلبانان مصری در حال صرف صبحانه بودند، ناگهان ۱۸۳ جنگندهٔ اسرائیلی بر فراز فرودگاه‌هایشان ظاهر شد و به‌این‌ترتیب، طی دو ساعت و نیم، تقریباً کل ناوگان هوایی مصر بر روی زمین نابود شد! بعد از آن بود که اسرائیل با خیال راحت، فرودگاه‌های اردن را هم هدف قرار داد.

بلندی‌های جولان در اسارت ۶۰ ساله…

نتایج فاجعه‌بار جنگ ۱۹۶۷ برای اعراب به اینجا ختم نشد و در پایان آن جنگ که فقط ۶ روز طول کشید! اسرائیل نه‌تنها کرانهٔ باختری و نوار غزه را اشغال کرد، بلکه بلندی‌های جولان در سوریه و بار دیگر کل صحرای سینا در مصر را هم به تصرف خود درآورد.گرچه بعد از جنگ، شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامهٔ ۲۴۲، بر لزوم عقب‌نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی تأکید کرد اما اسرائیل تا امروز از اجرای کامل این قطعنامه رسمی سر باز زده. با اینکه هیچ کشور و سازمانی جز ایالات متحده آمریکا این اشغال را به رسمیت نمی‌شناسد، رژیم جعلی اسرائیل رسما حدود ۶۰ سال است جولان را اشغال کرده!

وقتی آمریکا به نفع اسرائیل دست به عملیات نظامی نیابتی زد

وقتی اسرائیل به هیچ قطعنامه و حکم بین‌المللی وقعی ننهاد و حاضر نشد مناطق اشغال‌شده خصوصاً صحرای مهم سینا را پس بدهد، ارتش مصر به رهبری «انور سادات» برای بازپس‌گیری خاک خود تصمیم به اقدام نظامی گرفت. حالا دیگر برای همه روشن شده بود که اشغالگران صهیونیست فقط زبان زور را می‌فهمند و فقط با جنگ می‌شود آن‌ها را وادار به عقب نشینی کرد. اینطور بود که ارتش مصر با یک غافلگیری بزرگ در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ به مواضع اسرائیل حمله کرد. این جنگ که به جنگ «یوم کیپور» معروف شد، نقطهٔ عطفی در تاریخ منازعات خاورمیانه به شمار می‌رود چراکه برای اولین بار بعد از جنگ 6 روزه، اسرائیل در معرض یک تهدید جدی نظامی قرار گرفت.

کار جنگ چنان برای صهیونیست‌ها گره خورد که در همان هفته‌های ابتدایی، ارتش اسرائیل چاره‌ای ندید جز اینکه سراغ گزینه عقب‌نشینی برود اما دخالت آمریکا مانع این اتفاق شد. «هنری کیسینجر»، وزیر امور خارجه آمریکا، به‌سرعت برنامه‌ای برای حمایت نظامی از اسرائیل ترتیب داد و ایالات متحده با ارسال حجم عظیمی از تجهیزات نظامی و جنگنده‌ها به اسرائیل، شرایط میدان نبرد را تغییر داد. کمک‌های آمریکا به اسرائیل به حدی گسترده بود که مورخان از این جنگ به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های نظامی نیابتی ایالات متحده یاد کرده‌اند.

سقوط ابهت پوشالی صهیونیست‌ها با جنگ «یوم کیپور»

نتیجه این جنگ این شد که مصر و اسرائیل به یک توازن قوا دست پیدا کردند و اسرائیل از صحرای سینا عقب کشید اما با یک هزینه گزاف برای دنیای عرب؛ به این قیمت که انور سادات خائن، پیمان صلحی به نام «کمپ دیوید» امضا کرد و نه‌تنها اسرائیل را به رسمیت شناخت بلکه پذیرفت همکاری اطلاعاتی و امنیتی هم با آن داشته باشد. خلاصه اینکه از زمان تأسیس اسرائیل تا سال ۱۹۷۳، این رژیم جعلی جنگ‌های متعددی به راه انداخت و در اکثر آن‌ها با حمایت مطلق آمریکا پیروز شد اما در این میان ماجرای جنگ یوم کیپور، متفاوت بود. ضربه این جنگ به ابهت پوشالی اسرائیل به نحوی بود که برای جبران آن سعی کرد با ظاهرسازی از درِ صلح وارد شود.

در این میان، یک نکته مهم هم جلب توجه می‌کند. درحالی که جنگ‌های مورد اشاره در این گزارش در 25 سال اول ایجاد رژیم اسرائیل یعنی از سال 1948 تا 1973 اتفاق افتاد، عده‌ای در این سال‌ها به اشکال مختلف تلاش کرده‌اند اینطور القا کنند که نزاع فلسطین و اسرائیل، تقصیر جمهوری اسلامی است! خوب است این افراد به این سؤال جواب بدهند که جمهوری اسلامی ایران که تازه 6 سال بعد از این بازه زمانی یعنی در سال 1979 به پیروزی رسید، چطور می‌توانسته قبل از تولدش، باعث و بانی جنگ و کشتارهای متعدد اسرائیل باشد؟

 منبع: فارس

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار