7سال کشور را معطل امام جمعه ای کردند که CFT را حرام می دانست؛در حالی که او سواد فقهی ندارد

بعد از 7 سال معطلی و تأخیر، سرانجام هفته گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام لایحه سیافتی را مورد تأیید مشروط قرار داد. گفته شد ازجمله موانع تأیید سیافتی در این مجمع، اظهارنظر یک امام جمعه بود که پذیرفتن آن را حرام اعلام کرده و گفته بود «CFT حرام و نامشروع است. برخی نمایندگان به قرآن
بعد از 7 سال معطلی و تأخیر، سرانجام هفته گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام لایحه سیافتی را مورد تأیید مشروط قرار داد. گفته شد ازجمله موانع تأیید سیافتی در این مجمع، اظهارنظر یک امام جمعه بود که پذیرفتن آن را حرام اعلام کرده و گفته بود «CFT حرام و نامشروع است. برخی نمایندگان به قرآن پایبند نیستند».
بعد از 7 سال معطلی و تأخیر، سرانجام هفته گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام لایحه سیافتی را مورد تأیید مشروط قرار داد. گفته شد ازجمله موانع تأیید سیافتی در این مجمع، اظهارنظر یک امام جمعه بود که پذیرفتن آن را حرام اعلام کرده و گفته بود «CFT حرام و نامشروع است. برخی نمایندگان به قرآن پایبند نیستند».
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی : این امام جمعه که از نظر علمی اصولاً در اندازهای که بتواند اظهارنظر فقهی کند نیست، با این اظهارنظر ناشیانه خود، اگر نظر او در تصمیمگیری مجمع مؤثر بوده باشد، در روزی که دلار 15 هزار تومان خرید و فروش میشد باعث شد سیافتی 7 سال بلاتکلیف بماند و زمانی که قیمت دلار به 118 هزار تومان رسید مورد تأیید قرار بگیرد. البته همین حالا هم اگر به اراده او باشد، سیافتی حرام است و مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام وجه شرعی ندارد!
اینکه چه کسی ضامن زیانهای کلانی است که در این 7 سال متوجه ایران و مردم این کشور شده مثل بسیاری از سؤالهای دیگر برای همیشه بیپاسخ میماند. سرنوشت افایتیاف هم که 24 سال بلاتکلیف بود، مشابه سیافتی است و معلوم نیست چه کسی پاسخگوی زیانهائی است که این تأخیر بیدلیل را به کشور و ملت وارد کرده است.
البته تعدادی از اعضای مجمع همواره اعلام میکردند پیوستن به این لوایح را برای کشور لازم میدانند و مخالفت با آن برخلاف مصالح است اما چون اکثریت چنین نظری نداشتند، این لوایح برای سالهای متمادی بلاتکلیف ماندند و از این ناحیه زیانهای زیادی به کشور و ملت وارد شد هرچند این تأخیر به نفع کاسبان تحریم بود و آنها جیبهای گشادشان را پر کردند و به آلاف و الوف رسیدند.
بدین ترتیب، مخاطب اصلی در این مسأله مجمع تشخیص مصلحت نظام است که باید به سؤالهای متعددی پاسخ بدهد.
سؤال اول اینست که مخالفان پیوستن کشور به FATF و CFT در طول سالهای گذشته که این لوایح را بلاتکلیف گذاشتند آیا میدانستند بیهوده با آن مخالفت میکنند یا نمیدانستند؟ اگر نمیدانستند باید بپذیرند که جای آنها در مجمع تشخیص مصلحت نظام نبوده و نباید در جایگاهی باشند که شرایط لازم برای حضور در آن را ندارند. و اگر میدانستند و در عین حال مخالفت میکردند به طریق اولی فاقد شرایط لازم هستند.
سؤال دیگر اینست که مجمع تشخیص مصلحت نظام چگونه میخواهد زیانهای کلان این تأخیر را جبران کند؟ سؤال مهمتر اینکه آیا اصولاً چنین زیانهای بزرگی که در مقیاس ملی متوجه کشور، مردم و نظام میشوند قابل جبران هستند؟ و از اینها مهمتر اینکه آیا قانونی برای پاسخگو کردن اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در مواردی که مرتکب خطای فاحش میشوند وجود دارد یا نه؟ میدانیم که عدهای میگویند چنین قانونی وجود ندارد در حالی که طبق قانون اساسی هیچکس نباید از پاسخگوئی معاف باشد و براساس ذیل اصل 107 تمام افراد کشور در برابر قانون یکسان هستند. این یکسان بودن بدین معناست که هیچکس از شمول قانون مستثنی نیست و همه باید مسئولیت عملکردهای خود را بپذیرند.
جمع بندی این واقعیتها اینست که مجمع تشخیص مصلحت نظام به یک بازبینی اساسی نیاز دارد. اعضای این مجمع باید از جنبههای علمی، شناخت، اطلاعات عمومی، جهانبینی، استقلال فکری، تعهد، مردمداری، مردمدوستی و هوش در بالاترین سطح باشند. فقط افرادی با این ویژگیها میتوانند مصلحت واقعی کشور و نظام را تشخیص بدهند و منافع ملی را تأمین کنند.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0