کد خبر : 357381
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۵

نسل بی‌قصه؛ کودکان و انقراض فرهنگی در عصر بحران‌های زیست‌محیطی

نسل بی‌قصه؛ کودکان و انقراض فرهنگی در عصر بحران‌های زیست‌محیطی

باشگاه خبرنگاران جوان – در دهه‌های اخیر، واژه «تغییرات اقلیمی» ذهن‌ها را بیشتر به بحران‌های زیست‌محیطی، چون خشکسالی، آتش‌سوزی جنگل‌ها یا آلودگی هوا معطوف کرده است. اما کمتر کسی از شکل دیگری از بحران سخن می‌گوید؛ بحران اقلیم فرهنگی. همان‌گونه که گرمایش زمین زیست‌کره را تهدید می‌کند، گرمایش فرهنگی شهرنشینی، فناوری و جهانی‌سازی نیز زیست‌جهان

باشگاه خبرنگاران جوان – در دهه‌های اخیر، واژه «تغییرات اقلیمی» ذهن‌ها را بیشتر به بحران‌های زیست‌محیطی، چون خشکسالی، آتش‌سوزی جنگل‌ها یا آلودگی هوا معطوف کرده است. اما کمتر کسی از شکل دیگری از بحران سخن می‌گوید؛ بحران اقلیم فرهنگی. همان‌گونه که گرمایش زمین زیست‌کره را تهدید می‌کند، گرمایش فرهنگی شهرنشینی، فناوری و جهانی‌سازی نیز زیست‌جهان کودکان را در معرض انقراض قرار داده است.

کودک امروز ایرانی، نه در کوچه‌های خاکی بازی می‌کند، نه نوای «گرگم به هوا» و «یه‌قل‌دوقل» را می‌شناسد، و نه صدای لالایی‌های محلی را شنیده است. آیین‌های نوروزی، قصه‌های شفاهی مادربزرگ، و بازی‌های محلی که نسل‌های متوالی حامل هویت فرهنگی این سرزمین بودند، اکنون در حال ناپدید شدن‌اند. اما مسئله فقط نوستالژی نیست.

انقراض میراث فرهنگی ناملموس کودکی، تهدیدی مستقیم علیه حقوق کودک و توسعه فرهنگی آینده کشور است. همان‌گونه که کودک حق دارد در هوایی پاک تنفس کند، حق دارد در فرهنگی زنده و متنوع رشد یابد. در این معنا، تغییرات اقلیمی فرهنگی نیز همان‌قدر خطرناک است که بحران زیست‌محیطی؛ چرا که هر دو «حق کودک بر بقا» را تهدید می‌کنند، یکی بقاء زیستی را و دیگری بقاء فرهنگی را.

۱- تغییرات اقلیمی فرهنگی؛ مفهومی نو در نظام حقوق کودکان

«تغییرات اقلیمی فرهنگی» مفهومی است که از پیوند دو قلمرو به ظاهر جدا برمی‌خیزد: محیط زیست و فرهنگ. همان‌گونه که نابودی گونه‌های زیستی تعادل اکوسیستم را برهم می‌زند، نابودی آیین‌ها، زبان‌ها و بازی‌های محلی نیز تعادل فرهنگی جوامع را تهدید می‌کند. این بحران در جوامع در حال گذار، مانند ایران، شدیدتر است؛ زیرا سه روند هم‌زمان در کارند:

«تغییرات اقلیمی فرهنگی» مفهومی است که از پیوند دو قلمرو به ظاهر جدا برمی‌خیزد: محیط زیست و فرهنگ. همان‌گونه که نابودی گونه‌های زیستی تعادل اکوسیستم را برهم می‌زند، نابودی آیین‌ها، زبان‌ها و بازی‌های محلی نیز تعادل فرهنگی جوامع را تهدید می‌کند.

شهرنشینی فزاینده و کاهش زیست‌محیط‌های طبیعی کودکی.

جهانی‌سازی فرهنگی و یکنواخت شدن الگو‌های بازی و آموزش.

غلبه فناوری و فضای مجازی بر تعاملات انسانی و آیین‌های بومی. در چنین شرایطی، کودکی از یک تجربه زیسته جمعی و محلی به تجربه‌ای منزوی، فردی و جهانی بدل شده است.

۲- حق کودک بر میراث فرهنگی ناملموس!

اسناد بین‌المللی متعددی بر حق کودکان در حفظ و انتقال میراث فرهنگی تأکید کرده‌اند. به‌عنوان مثال: ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک بر حق کودک برای مشارکت در زندگی فرهنگی، دینی و زبانی جامعه خود تأکید دارد و کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو برای صیانت از میراث فرهنگی ناملموس میراث فرهنگی را «مجموعه‌ای از آیین‌ها، سنت‌ها، مهارت‌ها، زبان‌ها، قصه‌ها و بازی‌های بومی» می‌داند که جوامع از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کنند.

با وجود این، نظام‌های حقوقی ملی کمتر به پیوند میان «میراث فرهنگی» و «حقوق کودک» توجه کرده‌اند. حال آنکه کودک نه‌تنها میراث‌دار، بلکه حامل آینده فرهنگ است. فقدان محیط‌های فرهنگی زنده، به معنای محرومیت کودک از حق تجربه و بازآفرینی فرهنگی است — همان‌گونه که فقدان محیط زیستی سالم، او را از حق حیات پایدار محروم می‌کند.

۳- شهرنشینی، فناوری و انقراض بازی‌های کودکانه!

یکی از بارزترین نمود‌های تغییرات اقلیمی فرهنگی، حذف فضا‌های بازی آزاد و طبیعی کودکان است. کودک امروز در آپارتمان‌های کوچک، میان دیوار‌های سیمانی و زمان‌بندی‌های فشرده آموزشی، دیگر فرصت «بازی خودانگیخته» را ندارد. بازی‌های دیجیتال جایگزین بازی‌های خیابانی شده‌اند، اما این جایگزینی صرفاً تکنولوژیک نیست — تحولی در معنا و ماهیت بازی رخ داده است.

در بازی‌های بومی، کودک می‌آموخت چگونه تعامل کند، مذاکره کند، ببازد و دوباره برخیزد؛ بازی‌ها حامل ارزش‌های جمعی، اخلاقی و زیباشناختی بودند. اما در بازی‌های دیجیتال متکی بر الگوریتم و امتیاز، کودک به کاربر مصرف‌کننده تبدیل می‌شود، نه کنشگر فرهنگی. از منظر حقوقی، حذف تدریجی فضا‌های بازی سنتی و طبیعی، نقض ماده ۳۱ کنوانسیون حقوق کودک است که بر حق کودک برای بازی، استراحت و فعالیت‌های فرهنگی تأکید می‌کند.

۴- قصه‌ها و آیین‌ها در خطر فراموشی هستند؟

قصه‌گویی سنتی یکی از قدیمی‌ترین ابزار‌های تربیت فرهنگی در ایران بوده است. قصه‌های عامیانه، متون حکایت‌محور و لالایی‌های محلی حامل نوعی «حافظه جمعی فرهنگی» بودند که نسل‌ها را به هم پیوند می‌دادند. اما امروزه، روایت‌های رسانه‌ای جهانی، این حافظه را به حاشیه رانده‌اند. پلتفرم‌های دیجیتال، قهرمانان و نماد‌هایی جدید خلق کرده‌اند که اغلب ریشه‌ای در فرهنگ بومی ندارند. از منظر فرهنگی، این روند نوعی استعمار نرم فرهنگی کودکی است؛ و از منظر حقوقی، مصداق محرومیت کودک از حق مشارکت فرهنگی در جامعه خود محسوب می‌شود.

۵- حق کودک بر میراث فرهنگی در پرتو عدالت نسلی در عصر مدرن

عدالت نسلی مفهومی کلیدی در حقوق محیط زیست است: هر نسل حق دارد میراث طبیعی و زیستی را از نسل‌های پیشین دریافت و به نسل‌های بعدی منتقل کند. همین منطق باید به حوزه فرهنگ نیز تسری یابد. کودک حق دارد فرهنگ زنده و متنوع را تجربه کند؛ فرهنگی که نه در موزه‌ها، بلکه در کوچه، بازی، زبان و آیین روزمره جاری است. بنابراین، حق کودک بر میراث فرهنگی ناملموس بخشی از عدالت فرهنگی نسلی است؛ همان‌گونه که حق او بر محیط زیست سالم بخشی از عدالت زیست‌محیطی است.

۶- راهکار‌های سیاستی و حقوقی در این زمینه چیست؟

۱- تدوین «منشور ملی حق کودک بر میراث فرهنگی» با الهام از اسناد یونسکو و کنوانسیون حقوق کودک؛

۲- گنجاندن آموزش میراث فرهنگی ناملموس در نظام آموزشی ابتدایی و پیش‌دبستانی؛

۳- حمایت از بازی‌ها، موسیقی‌ها و آیین‌های بومی در رسانه‌های عمومی؛

۴- ایجاد «پارک‌های میراث فرهنگی کودک» برای احیای بازی‌ها و آیین‌های محلی؛

۵- ایجاد بانک دیجیتال قصه‌ها و روایت‌های بومی ایران به‌عنوان بخشی از هویت فرهنگی کودکان ایرانی؛

۶- تقویت ارتباط میان سازمان میراث فرهنگی، آموزش‌وپرورش و نهاد‌های مدنی کودک در حفاظت از میراث فرهنگی کودکانه.

بحران تغییرات اقلیمی فرهنگی، بحرانی خاموش، اما عمیق است. اگر جنگل‌ها و دریا‌ها می‌سوزند، قصه‌ها و بازی‌ها نیز در سکوت در حال سوختن‌اند. اگر گونه‌های زیستی در حال انقراض‌اند، آیین‌های کودکانه نیز گونه‌های در خطر فرهنگی‌اند.

حقوق کودک در قرن بیست‌ویکم تنها در حفظ سلامت جسمی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه شامل حق بر فرهنگ، خاطره و هویت جمعی نیز هست. کودکی که از آیین‌ها، بازی‌ها و قصه‌های سرزمینش بی‌خبر است، در حقیقت از بخشی از خود محروم مانده است.

زمان آن فرا رسیده که نظام حقوقی و سیاست‌گذاری کشور، در کنار «حق بر محیط زیست سالم»، از حق کودک بر میراث فرهنگی زنده و ناملموس نیز سخن بگوید. زیرا هیچ توسعه پایداری بدون حفظ ریشه‌های فرهنگی کودکی ممکن نیست؛ و هیچ نسلی نمی‌تواند آینده‌ای روشن بسازد، اگر گذشته‌اش را از یاد برده باشد.

منبع: ایرنا

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار