اباذر کریمی پنابندانی- عضو کمیسیون ملی هوش مصنوعی – هوش مصنوعی بهعنوان موتور محرک اقتصاد آینده، دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت است. اما پرسش مهم برای ایران این است که در شرایط فعلی، با زیرساختهای محدود ارتباطی، ضعف دسترسی به دادههای باز و کمبود توان محاسباتی، کدام مسیرها در هوش مصنوعی برای ما اولویت دارند؟ برخلاف تصور رایج، توسعه هوش مصنوعی صرفاً به سرورهای قدرتمند یا دیتاسنترهای بزرگ وابسته نیست. کلید موفقیت ایران، تمرکز هوشمند بر حوزههای بومی، کاربردی و کمهزینه است؛ جایی که دادههای محلی، نیازهای واقعی جامعه و خلاقیت نیروی انسانی برتر از قدرت سختافزار میدرخشد.
خدمات عمومی: با استفاده از الگوریتمهای سبک، میتوان در شهرداریها، حملونقل، و مدیریت پسماند تحولات بزرگی ایجاد کرد. حتی با دادههای محدود، تحلیل ترافیک شهری، پیشبینی آلودگی و بهینهسازی مصرف انرژی قابل دستیابی است.
سلامت و تشخیص از راه دور: در شرایطی که زیرساخت بهداشتی کشور گسترده ولی نابرابر است، سامانههای مبتنی بر بینایی ماشین و پردازش گفتار میتوانند به پزشکان مناطق دورافتاده یاری رسانند. ابزارهایی مانند «دستیار هوشمند پوست» یا «تشخیص اولیه از روی صدا و چهره» به تجهیزات پیچیده نیاز ندارند.
آموزش هوشمند و یادگیری تطبیقی: آموزش شخصیسازیشده بر اساس توانایی هر دانشآموز، یکی از قابلدسترسترین و اثربخشترین کاربردهای هوش مصنوعی در ایران است. میتوان با استفاده از مدلهای ساده NLP فارسی، نظام آموزشی را از حفظمحوری به تفکرمحوری رساند.
کشاورزی هوشمند و پیشبینی اقلیم: کشاورزی ایران تشنه فناوریهای دادهمحور است. هوش مصنوعی میتواند از تصاویر ماهوارهای، سنسورهای ساده و مدلهای یادگیری ماشین سبک برای پیشبینی آفات، بهینهسازی آبیاری و پیشبینی بارش بهره گیرد حتی بدون اینترنت پرسرعت.
اقتصاد خرد و کسبوکارهای کوچک: هوش مصنوعی میتواند در قالب رباتهای گفتوگو، تحلیل فروش و تبلیغات هدفمند به فروشگاهها، شرکتهای خدماتی و کسبوکارهای محلی قدرت تحلیل و رشد بدهد؛ بدون نیاز به زیرساخت سنگین ابری.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0