فوتبال در تمام دنیا محبوب است، چرا که عین خود زندگی تمام ویژگیها و حالات انسانی را در خود دارد. شادی و غم، زشتی و زیبایی، پیروزی و شکست، امید و ناامیدی، تلاش و سستی، در هفته هشتم لیگ برتر حرفهای -یعنی بالاترین سطح فوتبال ما- کلکسیونی از تمام این موارد وجود داشت. اما به ثمر رسیدن ۲۰ گل و پیروزی مدعیان همیشگی، باعث شد کمتر کسی به این حواشی نگاه کند.
در کنار تمام صحنههای زیبا و اتفاقات جالب و جذاب، هفته هشتم صحنههای زشت هم کم نداشت، چه به لحاظ اخلاقی و چه از نظر فنی، چه درون مستطیل سبز و چه بیرون آن یا در کنفرانسها، چه با حرف و زبان و چه با رفتار و کلام!
اگر بخواهیم دو اتفاق بد و زشت -آن هم فقط از نظر فنی و نه حاشیهای و آن هم درون مستطیل سبز که میلیونها بیننده تلویزیونی مشاهده کردند- را به عنوان مثال یادآوری کنیم، باید به دو بازی روز یکشنبه به عنوان آخرین دیدارهای هفته هشتم برگردیم. ابتدا بازی فجر سپاسی و استقلال در شیراز و پس از آن تقابل سپاهان و پیکان در اصفهان.
در شیراز و در صحنه پنالتی اول، سحرخیزان شروع به التماس به آسانی کرد! هر چقدر رفتار ساپینتو موقع این پنالتی جذاب بود، رفتار سحرخیزان عجیب و زشت، این درست که او مهاجم است و چون گل نزده تحت فشار بود اما انتخاب پنالتی زن سلیقهای و میلی نیست! قرار نیست به خاطر منفعت یک نفر، منفعت یک تیم و میلیونها هوادارش فراموش شود. استقلال در خانه حریف فرصت داشت در نیمه اول به گل رسیده و برنده به رختکن برود، چرا باید سحرخیزان به خود اجازه دهد که گلزنی خودش را بالاتر از منافع تیم در نظر بگیرد؟
در فوتبال حرفهای پنالتی زن مثل کاپیتان، از ابتدای فصل مشخص میشود و از این زاویه هم کار سحرخیزان دخالت در حیطه مربیان بود! از آن بدتر، قهر او -وقتی پنالتی را به او ندادند- و اشتباه مربیان در دادن پنالتی دوم به سحرخیزان بود که این کار فتح بابی شد تا بعد از این سایر بازیکنان نیز برای رسیدن به خواستههای خود درون زمین دست به هر کاری بزنند! وقتی مقابل دوربینها هر کاری مجاز باشد، ببینید بیرون زمین و در خفا چه خواهد شد!
حالا به بازی اصفهان نگاه کنید؛ هر چقدر شلیک مهدی نجفی در دقیقه ۷۵ تماشایی و کار کمک داور تماشاییتر بود که بلافاصله پرچم گل زد و داور هم گل درست را اعلام کرد، هر چقدر کار تماشاگران و گزارشگر بازی خوب بود که حقیقت را پذیرفته و الکی جو ندادند، هر چقدر کار بازیکنان جوان هر دو تیم تماشایی و پیکانیها نتیجه را تغییر دادند، صحنه زشت این بازی توی ذوق همه زد!
در دقیقه ۸۰ میثم تیموری با تجربه خود را زمین انداخت و احمد گوهری با تجربه بالای سر او رفت و به ریش همه میخندیدند! البته گوهری سعی کرد جلوی دهانش را بگیرد که در تصاویر خنده او دیده نشود، تیموری هم چرخید اما همان یک لحظه دوربین همه حقیقت را گرفت و همه چیز را لو داد و دقایقی بعد هم مدافع پیکان برخاست و به بازی ادامه داد!
این کارها در هزاره سوم و دوره بیست و پنجم لیگ حرفهای، واقعا زشت است. کاش حداقل ضد فوتبال بازی کرده و زیر توپ بزنند، آن وقت میگوییم فوتبال علی اصغری خودمان اما این نحوه دراز کشیدن روی زمین، وقت کشی فوتبال عربی است و ربطی به ما ندارد.
اینجا را بخوانید: دبل پاس مهندس داغ تراکتوریها را تازه کرد!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0