جهنم کارائیب؛ پای تهران، پکن و مسکو به جنگ احتمالی ترامپ باز میشود؟
در ۲ سپتامبر ۲۰۲۵، یک قایق ماهیگیری کوچک در دریای کارائیب در حال حرکت بود. خدمه یازده نفره آن نمیدانستند که تنها چند دقیقه با مرگ فاصله دارند. ناگهان، بدون هشدار، موشکی که از یک ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده شلیک شد، این کشتی کوچک را در انفجاری مرگبار به هوا پرتاب کرد. یک نقطه
در ۲ سپتامبر ۲۰۲۵، یک قایق ماهیگیری کوچک در دریای کارائیب در حال حرکت بود. خدمه یازده نفره آن نمیدانستند که تنها چند دقیقه با مرگ فاصله دارند. ناگهان، بدون هشدار، موشکی که از یک ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده شلیک شد، این کشتی کوچک را در انفجاری مرگبار به هوا پرتاب کرد.
یک نقطه اشتعال بالقوه؛ جنگ جدید علیه مواد مخدر؟
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از اکوایران، الجزیره نوشت: چند ساعت بعد از این اتفاق، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، مسئولیت این حمله را به عهده گرفت و آن را «عملیاتی موفق» در جنگ جدید آمریکا علیه مواد مخدر نامید. در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، نیکولاس مادورو، رئیسجمهور این کشور، ایالات متحده را به جعل روایت قاچاق مواد مخدر برای هدف قرار دادن ونزوئلا متهم کرد و اعلام بسیج عمومی برای جنگ کرد.
این حمله آغاز جدیترین رویارویی بین ایالات متحده و یک کشور آمریکای لاتین در دهههای اخیر بود. از آن روز، نیروهای آمریکایی حداقل به ۲۰ کشتی در منطقه کارائیب و شرق اقیانوس آرام حمله کرده و حداقل ۸۰ نفر را کشتهاند. اما با توجه به گشتزنی ناو هواپیمابر یواساس جرالد آر. فورد در نزدیکی آبهای ونزوئلا، به همراه هزاران نیروی آمریکایی، نه اسکادران هوایی و بیش از دوازده کشتی جنگی، کمتر ناظری باور دارد که این عملیات صرفاً مربوط به رهگیری قایقهای قاچاق مواد مخدر باشد.
واشنگتن پست گزارش داده این استقرار نشاندهنده «تجمع غیرمعمول» کشتیهای جنگی، جتهای جنگنده و هواپیماهای نظارتی در سواحل ونزوئلا است. این تجمع ممکن است پوششی برای یک عملیات نظامی گستردهتر باشد که فراتر از درگیریهای دریایی فعلی است. این رویارویی رو به افزایش، کارائیب را به یک نقطه اشتعال بالقوه تبدیل میکند، جایی که رقابتهای قدرتهای بزرگ با سیاستهای داخلی و اختلافات نفتی با درگیریهای ایدئولوژیک تلاقی میکند و این سوال مهم را مطرح میکند که آیا دولت ترامپ برای سرنگونی دولت ونزوئلا مداخله نظامی خواهد کرد و پیامدهای چنین مداخله بالقوهای چه میتواند باشد.
انقلاب بولیواری و میراث جنگ
درگیری فعلی بین واشنگتن و کاراکاس را نمیتوان بدون بررسی ربع قرن خصومت پیش از آن درک کرد. روابط ایالات متحده و ونزوئلا پس از سال ۱۹۹۹، زمانی که هوگو چاوز، افسر سابق ارتش، ریاست جمهوری ونزوئلا را به دست گرفت، وارد دورهای از افول شدید شد. او «انقلاب بولیواری» خود را آغاز کرد که از سیاستهای ضد امپریالیستی و توزیع مجدد ثروت حمایت میکرد و ناگزیر او را در تضاد با منافع ایالات متحده در آمریکای لاتین قرار داد.
هنگامی که نیکولاس مادورو پس از مرگ چاوز در سال ۲۰۱۳ جانشین او شد، ایدئولوژی انقلابی را به همراه آغاز یک رکود اقتصادی به ارث برد که مادورو به سرعت آن را به یک فاجعه اقتصادی تمام عیار تبدیل کرد که تا به امروز حکومت او با آن به یاد میآید. اقتصاد ونزوئلا که به دلیل فساد و سوء مدیریت ضعیف شده بود، پس از سال ۲۰۱۴ زیر بار سقوط قیمت نفت فرو ریخت و منجر به ویرانی گسترده اقتصادی شد که به ندرت به جز در زمان جنگ دیده میشود.
پاسخ دولت ترامپ در دوره اول ریاست جمهوریاش، یک کمپین «فشار حداکثری» بود که تحریمهای گستردهای را علیه بخش نفت ونزوئلا، شریان حیاتی درآمد دولت، اعمال کرد. این وضعیت به فاجعهای منتهی شده که حدود ۷ میلیون ونزوئلایی – بیش از یک چهارم جمعیت – را مجبور به فرار از کشور کرده و یکی از بزرگترین بحرانهای آوارگی در جهان را ایجاد کرده است.
تهدید استراتژیک؛ نیزهجنوبی در قلب بازی «قدرتهای بزرگ»
تجمع نظامی کنونی ایالات متحده در اطراف ونزوئلا را میتوان به عنوان بخشی از تاریخ طولانی درگیری بین دو کشور تفسیر کرد. کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که این حضور نظامی در اطراف ونزوئلا، که «عملیات نیزه جنوبی» نامیده شده، اهدافی فراتر از اجرای صرف قوانین مبارزه با مواد مخدر دارد.
رقابت شدید بین «قدرتهای بزرگ» در قلب این اهداف نهفته است که سیاست ایالات متحده را شکل میدهد. ونزوئلا تحت رهبری مادورو به نقطه کانونی محور ضد امپریالیستی (به رهبری چین و روسیه) در نیمکره غربی تبدیل شده است. ونزوئلا نه تنها از نظر سیاسی در مسائلی از تایوان گرفته تا دریای چین جنوبی از چین حمایت میکند، بلکه جهانبینی پکن را نیز صریحتر از اکثر کشورهای قاره آمریکا و آمریکای لاتین میپذیرد. این همسویی ایدئولوژیک، همراه با همکاری عملی – از جمله خرید ۹۵ درصد از صادرات نفت ونزوئلا توسط چین و میلیاردها دلار فروش تسلیحات روسیه به کاراکاس – ونزوئلا را از دیدگاه واشنگتن به یک تهدید استراتژیک تبدیل میکند.
به گفته مایک فرومن، مشاور سابق کاخ سفید اوباما و رئیس شورای روابط خارجی: «برای رئیسجمهور ترامپ، ونزوئلا به سکوی پرتاب دکترین مونرو قرن بیست و یکم تبدیل شده است، آزمایشی در اعمال قدرت که ظاهراً با جنگ جدید علیه مواد مخدر هدایت میشود، اما ریشه در این باور رئیسجمهور دارد که هژمونی در نیمکره غربی برای امنیت ملی ضروری است». نگرانی از اینکه آمریکای لاتین در رقابت با قدرتهای بزرگ به «نقطه ضعف» آمریکا تبدیل شود، اقدامات تهاجمی را -با هدف نشان دادن اینکه نفوذ چین و روسیه در نیمکره غربی تحمل نخواهد شد- هدایت میکند.
فراتر از این الزامات ژئوپلیتیکی، یک بُعد شخصی قابل توجه وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت: تعهد شخصی مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، به تغییر رژیم در ونزوئلا. روبیو نیروی محرکه این امر بوده است. پشت موضع تهاجمی نظامی و لفاظیهای آمریکا نسبت به رژیم مادورو، استراتژیای نهفته است که با سوءاستفاده از وسواس ترامپ در مبارزه با مواد مخدر و به تصویر کشیدن مادورو به عنوان یک «تروریست مواد مخدر» که رهبری یک شبکه قاچاق فراملی را بر عهده دارد، با موفقیت تصویر ونزوئلا را تغییر داد. این روایت وقتی با وعده دسترسی به ثروت نفتی ونزوئلا همراه شد، قانعکننده به نظر میرسید. بنابراین، وقتی مادورو مصرانه کنترل ذخایر نفتی ونزوئلا را در ازای توقف اقدام نظامی به ایالات متحده پیشنهاد داد، ترامپ در ابتدا متقاعد به نظر میرسید و اظهار داشت که رئیس جمهور ونزوئلا «همه چیز را پیشنهاد داده است». با این حال، روبیو ترامپ را متقاعد کرد که تسهیل تغییر رژیم و انعقاد توافق با دولت جدید گزینه بهتری است.
چشمانداز جنگ سرد در کارائیب
سرعت عملیات ایالات متحده به طرز چشمگیری سریع و فعال بوده است. از دوم سپتامبر، نیروهای آمریکایی حداقل 20 حمله هوایی به کشتیهایی که گفته میشود حامل مواد مخدر بودهاند، انجام دادهاند که منجر به کشته شدن 80 نفر از مظنونان به »تروریستهای مواد مخدر» شده است. این حملات واکنشهای بینالمللی را به دنبال داشته، به طوری که بریتانیا و کلمبیا تبادل اطلاعات در مورد قاچاق مواد مخدر را به حالت تعلیق درآوردهاند و این سوال را مطرح کردهاند که آیا این حملات نقض قوانین بینالمللی است یا خیر.
مورخان نظامی هشدار میدهند که هرگونه حمله به ونزوئلا، با توجه به وسعت میدان و چالشهای سیاسی موجود، آزمونی بیسابقه و شدید برای قدرت ایالات متحده خواهد بود. در حالی که ممکن است شباهتهای سطحی با حمله به پاناما در سال ۱۹۸۹ وجود داشته باشد، ونزوئلا اساساً متفاوت است: این کشور بزرگتر، پرجمعیتتر و مجهزتر است و آن را به پیچیدهترین هدف بالقوهای تبدیل میکند که واشنگتن در این بخش از جهان در دهههای اخیر با آن روبرو بوده است.
موضع کاراکاس از حمایت آشکار متحدانش در مسکو، پکن و تهران برخوردار شده است. واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه، اقدامات ایالات متحده را نقض آشکار قوانین بینالمللی و حقوق بشر توصیف کرد و گفت: «ما شاهد یک کمپین آشکار فشار سیاسی، نظامی و روانی هستیم که توسط واشنگتن بر دولت یک کشور مستقل اعمال میشود، تنها با هدف تغییر رژیمی که از آن بیزار است.»
در همین حال، ونزوئلا اقدامات مشخصی را برای تقویت دفاع خود آغاز کرده است. گزارشهای اطلاعاتی ادعا کرده که دولت مادورو فوراً درخواست سیستمهای راداری روسی، جتهای جنگنده و سیستمهای موشکی چینی و پهپادهای ایرانی را کرده است. طبق اسناد داخلی دولت ایالات متحده که توسط واشنگتن پست به دست آمده است، نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، از روسیه خواسته است که سیستمهای راداری دفاعی خود را نوسازی کند، هواپیماهای نظامی خود را نگهداری کند و موشکهای مورد نیاز کشورش را تأمین کند. مادورو در نامهای به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، درخواست بودجه مستقیم و پشتیبانی لجستیکی کرده است. اسناد نشان میدهد که مقامات ونزوئلا همچنین با چین و ایران با درخواستهای مشابهی، از جمله برای پهپادها و تجهیزات جنگ الکترونیک، تماس گرفتهاند. به گفته این روزنامه آمریکایی، پاسخ پکن و تهران به این درخواستها هنوز ناشناخته است. بنابراین، دولت ونزوئلا در تلاش است تا فراتر از پاسخهای سیاسی صرف، اتحادهای نظامی آشکار با دشمنان سنتی واشنگتن ایجاد کند و چشمانداز ژئوپلیتیکی یادآور دوران جنگ سرد را در سواحل کارائیب احیا کند.
چشمانداز یک درگیری ژئوپلیتیکی گستردهتر؛ عراق دیگری در راه است؟
اکنون تحلیلگران هشدار میدهند که هرگونه جنگی از این دست میتواند به سرعت به یک شورش گسترده تبدیل شود و ایالات متحده را در باتلاقی پرهزینه و طولانی فرو ببرد. دولت مادورو، که توسط متحدان قدرتمندی مانند روسیه، چین و ایران حمایت میشود، ممکن است متحدانش را به حمایت نظامی مستقیم دعوت کند و در را به روی یک درگیری ژئوپلیتیکی گستردهتر باز کند. حتی بدون مداخله خارجی، وسعت وسیع و زمینهای صعبالعبور ونزوئلا چالشی سهمگین برای هرگونه تهاجم ایجاد میکند، بدون هیچ تضمینی برای پیروزی سریع یا قاطع. به گفته آلن مکفرسون، استاد تاریخ دانشگاه تمپل، حمله به ونزوئلا «میتواند به یک عراق جدید تبدیل شود»، و درگیریای طولانیتر و پرهزینهتر از آنچه واشنگتن پیشبینی میکند، اتفاق بیافتد.
واشنگتن ظاهراً امیدوار است که یک عملیات محدود نظامی، همراه با عملیات پراکنده و فشار سیاسی و اقتصادی، بتواند رژیم مادورو را بدون نیاز به مداخله تمامعیار سرنگون کند. این با حضور نظامی فعلی همسو است، که فراتر از یک عملیات قاچاق مواد مخدر است اما به یک مداخله تمامعیار نمیرسد. مشکل این سناریوی مبهم این است که هر لحظه ممکن است از کنترل خارج شود و به سمت سناریوی جنگ تمام عیاری پیش برود که مطمئناً ونزوئلا را نابود خواهد کرد.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0