کد خبر : 385742
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۰

دوستی یا اقتدار؟ معضل اصلی تیم حبیب در UFC

دوستی یا اقتدار؟ معضل اصلی تیم حبیب در UFC

به گزارش روزپلاس، تیم حبیب با مجموعه‌ای از مشکلات رو به رشد مواجه است، مسائلی که دیگر نمی‌توان با برخورد دوستانه یا چشم‌پوشی از کنارشان گذشت. به‌ نظر می‌رسد اطرافیان او نیز حساسیت لازم را نسبت به وضعیت نشان نمی‌دهند و توجه کافی به تزلزل جاری در ساختار فنی و روحی تیم ندارند.  هفته گذشته

دوستی یا اقتدار؟ معضل اصلی تیم حبیب در UFC

به گزارش روزپلاس، تیم حبیب با مجموعه‌ای از مشکلات رو به رشد مواجه است، مسائلی که دیگر نمی‌توان با برخورد دوستانه یا چشم‌پوشی از کنارشان گذشت. به‌ نظر می‌رسد اطرافیان او نیز حساسیت لازم را نسبت به وضعیت نشان نمی‌دهند و توجه کافی به تزلزل جاری در ساختار فنی و روحی تیم ندارند.

 هفته گذشته برای طرفداران هنرهای رزمی ترکیبی، رویدادی به‌یادماندنی بود، رویدادی که با برگزاری UFC Fight Night 265 در دوحه قطر جلوه‌ای ویژه یافت. برگزارکنندگان این رقابت‌ها توجه قابل‌توجهی به مبارزان روس داشتند و دو تن از آنها نیز از اعضای تیم حبیب نورماگمدوف بودند. با این حال، شب برای اورل چندان خوش‌یُمن نبود. ساجید ایزاگاخمائف و تاگیر اولانبکوف هر دو شکست خوردند؛ شکست‌هایی که نه‌ تنها در نتیجه بلکه در عملکرد نیز بی‌رمقی و نبود انرژی لازم را آشکار کردند، اما نکته‌ای فراتر از باخت‌ها به‌ چشم آمد؛ فاصله روشن میان حبیب امروز و عبدالمناف افسانه‌ای (پدر فقید حبیب نورماگمدودف) مربی سختگیر و منظم که استراتژی‌هایش پیوندی ناگسستنی میان مربی و شاگرد ایجاد می‌کرد. روش‌های حبیب، دست‌کم در حال حاضر، چنین کارآمد به‌ نظر نمی‌رسند.

البته مشکلات فراتر از همین یک رویداد هستند و این وضعیت نتیجه انباشته شدن مسائل مختلف طی ماه‌ها و شاید سال‌های اخیر است. عبدالمناف همواره همه‌ چیز را زیر نظر داشت؛ نظم و انضباط برای او اصل نخست بود و هرگز اجازه نمی‌داد شاگردانش حتی لحظه‌ای آرام بگیرند. پس از مرگ او، نوعی سستی در میان مبارزان پدید آمد. تصاویر تمرینات طاقت‌فرسای دوران عبدالمناف بارها در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده‌اند؛ تمریناتی که در آن هرکسی نه صد درصد، بلکه 200 درصد توانش را می‌گذاشت، اما حبیب چنین رویکردی را پی نگرفته است. او تمرینات کلاسیک‌تر و سبک‌تری را ترجیح می‌دهد، روشی که برای برخی کارساز است، اما برای همگان خیر. نمونه روشن آن ناتوانی حبیب در کنترل روند کاهش وزن زبیره توخوگوف است، مشکلی که به‌ طور مستقیم به ضعف نظم و انضباط باز می‌گردد و پرسش‌هایی جدی را پیش می‌کشد.

مسئله دیگر، افول نتایج و رسوایی‌هایی است که گریبان برخی از نزدیکان حبیب را گرفته است. شاید تنها استثنای بی‌چون و چرا اسلام ماخاچف باشد که هنوز با عملکردی تقریباً بی‌نقص در اوج قرار دارد، اما اورل و برادرانش با مشکلات بیشتری مواجه شده‌اند. آزمایش دوپینگ عثمان مثبت اعلام شد و قهرمان PFL مدت‌هاست که قادر به پیروزی با ضربه نهایی نیست، موضوعی که بسیاری از کارشناسان آن را ناشی از سبک بیش از حد محتاطانه او می‌دانند. هرچند عثمان هنوز شکست‌ناپذیر است، اما روندش نشانه‌ای از اُفت انگیزه و جسارت دارد.

وضعیت برای عمر حتی نگران‌کننده‌تر است. آسیب‌دیدگی‌های مکرر مانع رسیدن او به نقطه اوج آمادگی شده‌اند. مبارزه‌اش مقابل بکزات آلماخان قاطعیت لازم را نداشت و حتی لحظه‌هایی شبیه به ناک‌داون دیده شد. شکست برابر مراب دوالیشویلی نیز ضربه‌ای سنگین بود، ضربه‌ای که او را فعلاً از چرخه مدعیان قهرمانی خارج کرده است.

تورنمنت اخیر دوباره این پرسش را پررنگ کرد که آیا حبیب واقعاً می‌تواند در قامت یک مربی رده‌ اول ظاهر شود یا خیر. در حالی‌ که یادآوری UFC 322 تصویر متفاوتی ارائه می‌دهد؛ اسلام ماخاچف در آن رویداد قهرمان دوگانه شد و شادی حبیب وصف‌ناپذیر بود، اما پشت آن لبخند، نارضایتی پنهانی نیز احساس می‌شد، زیرا اسلام به برخی نکات کلیدی‌ که حبیب بر آنها تأکید داشت، توجه نکرده بود. به‌‌عنوان نمونه فرود ندادن صحیح و قدرتمند آرنج‌ها که می‌توانست جک دلا مادالنا را زودتر از پا بیندازد، موضوعی که حبیب بعداً در رسانه‌های اجتماعی نیز بارها به آن اشاره کرد.

این ناهماهنگی در مسابقات قطر تکرار شد. در تایم‌ استراحت میان راندها، حبیب با ناامیدی سبک متفاوتی را از شاگردانش طلب می‌کرد، اما به‌ محض آغاز راند بعدی، هیچ‌ یک از دستورات اجرا نمی‌شد. اولانبکوف و ایزاگاخمائف همان سبک همیشگی خود را ادامه می‌دادند و گویی صدای مربی‌شان را نمی‌شنیدند. این مسئله نشان می‌دهد که کلام حبیب هنوز در تیم، قدرت مطلق و الزام‌آور ندارد، شاید به این دلیل که رابطه‌ای دوستانه‌تر و کم‌فاصله‌تر میان او و مبارزان شکل گرفته است. رابطه‌ای که هرچند صمیمیت می‌آورد، اما مانع شکل‌گیری همان نظم آهنینی می‌شود که عبدالمناف به آن شهرت داشت.

عبدالمناف با سختگیری و کار بی‌وقفه، به حرفش اعتبار می‌بخشید و اطاعت از او امری طبیعی بود. تنها بار جدی‌ که اسلام از فرمان او سرپیچی کرد، زمانی بود که به توصیه‌های خاویر مندز گوش داد و نتیجه آن، نخستین و تنها شکست دوران حرفه‌ای‌اش شد. آن سیلی واقعی کافی بود تا ماخاچف هرگز بار دیگر ارزش سخنان مربی افسانه‌ای‌اش را نادیده نگیرد. پس از آن، شوخی به حداقل رسید و کار و پیشرفت به اصل تبدیل شد، اما پس از درگذشت عبدالمناف، بازسازی همان استقلال از احساسات و آن انضباط آهنین تقریباً ناممکن شده است.

تا زمانی که حبیب نقش «دوست و رفیق نزدیک» را برای شاگردانش ایفا کند، این چرخه تکرار خواهد شد. به نظر می‌رسد اکنون زمان آن رسیده که عقاب داغستان رویکردی سخت‌گیرانه‌تر اتخاذ کند، در تمرینات تندتر باشد، قاطعانه‌تر برخورد کند، در قفس اشتباهات را تحمل نکند و حتی گاهی خشم و ناراحتی‌اش را بی‌پرده نشان دهد. تنها در این صورت است که تیم نورماگمدوف می‌تواند به مسیر گذشته بازگردد. در غیر این صورت، باید انتظار داشت مشکلات فعلی نه‌ تنها برطرف نشوند، بلکه هر روز پیچیده‌تر و سنگین‌تر شوند.

 

 

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn

پنجره اخبار