4 سال فریب در لباس عشق / ماجرای دختر فریب‌خورده از احساس دروغین

این ها بخشی از اظهارات دختر ۲۷ساله ای است که برای شکایت از یک جوان ۳۵ ساله وارد مرکز انتظامی شده بود. او در حالی که اشک ریزان فریاد می زد من بازیچه سکوت هستم و برای جلوگیری از آبروریزی قربانی ماجراهای هوس آلود شدم درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: او در یک طلا فروشی کار می کرد. روزی که ابراز علاقه هایش را دیدم، من هم به او دلباختم و این گونه روابط عاطفی ما آغازشد.

وقتی به او اعتراض می کردم که روابط ما باید شرعی و قانونی باشد و آبرومندانه ازدواج کنیم با ژست و قیافه خاصی می گفت: ما همین الان نامزد هستیم. به زودی زندگی مشترکمان را زیر یک سقف شروع می کنیم! نام تو در شناسنامه ام ثبت می شود و روزهای شیرین به انتظارمان می نشینند. من هم که عاشق او بودم به حرف هایش اعتماد می کردم و هیچ وقت از این عشق خیابانی به خانواده ام چیزی نگفتم چون می دانستم سرزنشم می کنند! می دانستم مرا از این رفتارهای زشت باز می دارند! واقعیت آن بود که نمی خواستم «یاسر»را از دست بدهم ! او هم هیچ قدمی برای آشنایی با خانواده ام برنداشت و حتی نمی دانست منزلمان کجاست. فقط با من تماس می گرفت و درمکان های مختلف قرار ملاقات می گذاشت تا این که ۴سال با همین وعده و وعیدهای پوچ گذشت. 

حالا دیگر طوری با من برخورد می کرد که انگار سربار او هستم و جایگاهی در زندگی اش ندارم. تهمت های زشت و ناروا می زد و مرا دختری بی بندوبار می خواند!

من ۴ سال برای ازدواج با او جنگیدم ولی حالا انگار چیزی در ذهن او از من باقی نمانده بود! ۴ سال بازیچه هوس هایش شده بودم و اکنون از آن قول و قرارها اثری نبود! به ناچار شکایت کردم و به کلانتری آمدم ولی او در کلانتری هم مدعی شد مرا نمی شناسد! او می گفت: متاهل است و من قصد اخاذی دارم! … تازه فهمیدم من قربانی سکوت شده ام! و دل به امید های بی پایه و اساس بسته ام! حالا هم نه تنها تحقیرم می کند بلکه ۴سال از جوانی ام را به بازی گرفته بود ای کاش …

با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) اقدامات قانونی برای اثبات حقیقت ماجرا و تشکیل پرونده قضایی برای مرد متاهل در حالی آغاز شد که در صورت اثبات جرم ،مجازات سختی در انتظار اوست.