رقم دلاری حقوق کارگران ایرانی عجیب شد/ ارز قدرتمندتر از دستمزد
در اقتصاد ایران، همیشه اختلاف میان دستمزد و تورم بحث بوده اما در سال ۱۴۰۴ یک چیز برای اولین بار این قدر واضح و خشن به چشم می آید: حداقل حقوق کارگر از مرز ۹۰ دلار هم عبور نزولی کرده و به حوالی ۸۷ دلار رسیده است. یک ماه کار کامل، معادل تنها چند اسکناس
در اقتصاد ایران، همیشه اختلاف میان دستمزد و تورم بحث بوده اما در سال ۱۴۰۴ یک چیز برای اولین بار این قدر واضح و خشن به چشم می آید: حداقل حقوق کارگر از مرز ۹۰ دلار هم عبور نزولی کرده و به حوالی ۸۷ دلار رسیده است.
یک ماه کار کامل، معادل تنها چند اسکناس صد دلاری پرچرب جهانی هم نیست؛ رقمی که در بسیاری از کشورها، حتی پول یک هفته بنزین هم نمی شود.ماجرا وقتی تندتر می شود که قیمت دلار روی عدد ۱۱۸ هزار و ۲۵۵ تومان می ایستد. سطحی که عملا تمام محاسبات معیشتی را خرد می کند. در همین لحظه، قدرت خرید نیروی کار فقط با یک جهش کوچک دیگر دلار ممکن است از ۸۰ دلار هم پایین تر برود و این برای کارگری که باید اجاره، خوراک، رفت وآمد و انرژی را تامین کند، نه هشدار بلکه بوق خطر است.
خط فقر بالا می رود، حقوق ثابت می ماند
چیزی که فضا را تیره تر می کند این است که هزینه های پایه، بر خلاف دستمزد، هر روز در حال رژه رفتن رو به بالا هستند. قیمت مواد غذایی اصلی، هزینه گرمایش و حمل ونقل در مسیرهایی حرکت می کنند که با حقوق ۸۷ دلاری دیگر جمعشان جور درنمی آید.
این فاصله، همان نقطه ای است که کارشناسان آن را فرسایش ساختاری نیروی کار می نامند یعنی جایی که درآمد، نه فقط کم است، بلکه هیچ نسبتی با قیمت ها ندارد.
در چنین فضایی، دلار به یک شاخص ساده بازار ارز تبدیل نمی شود؛ بلکه تبدیل می شود به متر سنجش «میزان واقعی زنده ماندن» در اقتصاد. وقتی کارگر ۸۷ دلار در ماه می گیرد، هر تکان کوچک بازار ارز، مستقیماً سفره او را کوچک تر می کند.
دلار قدرتمند، دستمزد ضعیف
تناقض جالب اما تلخ اینجاست: دلار هر روز چاق تر می شود، اما حقوق کارگر تقریبا ثابت مانده است.این اختلاف یعنی اگر فردی بخواهد فقط حقوقش را به دلار تبدیل کند، درآمد او در یک ماه کمتر از ۳ روز دستمزد یک کارگر ساده در بسیاری از کشورهای منطقه است. این نسبت ناراحت کننده، یک پیام جدی دارد: بار تمام شوک های بازار روی دوش ضعیف ترین طبقه جامعه فرود آمده و هیچ سازوکار پایداری نیست که قدرت خرید آنها را حتی به سطح چند سال پیش نزدیک کند.
سخن پایانی
حقوقی که به زحمت به ۸۷ دلار می رسد، تنها یک عدد نیست. تصویری دقیق از فاصله ی میان نیروی کار و واقعیت سنگین اقتصاد امروز است. وقتی قیمت دلار با سرعتی سرسام آور بالا می رود و دستمزد تقریبا ثابت می ماند، نتیجه چیزی جز کاهش عمق سفره و افزایش اضطراب معیشتی نیست. اگر این نسبت اصلاح نشود، هر نوسان کوچک بازار ارز می تواند ضربه ای بزرگ به طبقه کارگر وارد کند. در اقتصاد ۱۴۰۴، قدرت خرید واقعی، نه در جدول های رسمی، بلکه در نسبت ساده «حقوق ÷ دلار» خودش را فریاد می زند.

تیترکوتاه مدیا
سرمایهگذاری برای تولید؛ کدام سرمایه، کدام تولید؟
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جالبتر در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0