پیشنهادات این بیانیه توسط حاکمیت و دولت بدون تبلیغات در حال دنبال شدن است

بیانیه جبهه اصلاحات درخصوص تحولات جاری با واکنش تند رقبای سیاسی در جناح مقابل همراه شده است. البته برخی اصلاح طلبان نیز به این بیانیه انتقاداتی کرده اند. در ادامه واکنش یک منتقد اصلاح طلب و پاسخ یکی از دست اندرکاران جبهه به انتقادات را می خوانید: نواندیش: بیانیه جبهه اصلاحات درخصوص تحولات جاری با
بیانیه جبهه اصلاحات درخصوص تحولات جاری با واکنش تند رقبای سیاسی در جناح مقابل همراه شده است. البته برخی اصلاح طلبان نیز به این بیانیه انتقاداتی کرده اند. در ادامه واکنش یک منتقد اصلاح طلب و پاسخ یکی از دست اندرکاران جبهه به انتقادات را می خوانید:
نواندیش: بیانیه جبهه اصلاحات درخصوص تحولات جاری با واکنش تند رقبای سیاسی در جناح مقابل همراه شده است. البته برخی اصلاح طلبان نیز به این بیانیه انتقاداتی کرده اند. در ادامه واکنش یک منتقد اصلاح طلب و پاسخ یکی از دست اندرکاران جبهه به انتقادات را می خوانید:
حمیدرضا جلاییپور از منتقدان بیانیه در جماران نوشت:
برای اغلب ایرانیان، کارشناسان و کنشگران سیاسی مثل روز روشن است که کشور با انواع مشکلات، معضلات و ناترازیها روبرو است. و اخیرا بر این معضلات، مشکل تهدید جنگی اسرائیل تجاوزکار (با حمایت همه جانبه بلوک غرب) هم اضافه شده است. طبیعی است در برابر چنین وضعیتی هر نیرویی اعم از اصولگرا، اصلاحطلب و تحولطلب (طرفداران انقلاب آرام و تغییرات اساسی) دنبال چارهجویی باشند.
اخیرا جبهه اصلاحات در بیانیهای (تحت عنوان آشتی ملی، در دسترس در کانال تلگرامی جبهه اصلاحات) برای خروج کشور از معضلاتش بر یازده پیشنهاد تأکید داشته است. پیشنهاداتی مانند آزادی زندانیان سیاسی، تأکید بر گفتمان توسعه ملی، تعطیلی نهادهای موازی، عدم دخالت نیروهای نظامی در امور غیر نظامی، اصلاح رویکرد صداسیما و تغییر مدیران آن، توجه بیشتر به حقوق زنان، فعالتر کردن دیپلماسی، همکاری با همسایگان و غیره. اما مشکل بیانیه ذکر این پیشنهادات نیست (اغلب این پیشنهادات را حاکمیت و دولت در عمل بدون تبلیغات دنبال اجرای آن هستند). مشکل و فول درشت بیانیه لحن غیراصلاحطلبانه و بیتوجهی و بیمسولیتی به شرایط جنگی کشور است و حرکتی بر ضد دولت توافقگرای پزشکیان است.
ایران و جمهوری اسلامی در زمان صدور این بیانیه در وسط جنگ با نیرویی خبیث و خطرناک مثل اسرائیل است. برای عبور از پیچ این جنگ خطرناک هر کنشگر عاقلی میداند که راهش «همکاری» حاکمیت، دولت با نیروهای جامعه است. راه عبور از این بحران ایجاد شقاق در حاکمیت و دولت در وسط جنگ با ادعای طلبکاری مطالبات ساختاری نیست. جالب این که پزشکیان توافقگرا نامزد منتخب جبهه اصلاحات است. و اتفاقا توافقگرایی دولت پزشکیان در یک سالی که ایران با شرایط جنگی روبرو بوده است کار کرده است. در بیانیه جبهه اصلاحات بجای تقویت همکاری میان دولت و حاکمیت با زبان تغییرات ساختاری بر افتراق دولت و حاکمیت تاکید میکند و این عین بیمسولیتی است.
اصلاحطلبی یعنی تاکید بر تغییرات تدریجی و ممکن در درون سیستم سیاسی موجود، نه علیه سیستم سیاسی، آن هم وسط جنگ. مردم روسیه در جنگ جهانی دوم در جنگ با آلمان نازی با کمک دولت استالین، که میلیونها روسی را کشته بود، پیروز شدند. به طریق اولی هم اکنون ایران هم میتواند بر دشمن و نازی زمان یعنی حکومت غاصب اسرائیل، با کمک جمهوری اسلامی، که در سال ۱۴۰۳ پنجاه در صد مردم در انتخاباتش شرکت کردند، بر خصم پیروز شود.
زبان و لحن و جهتگیری بیانیه قابل دفاع نیست. شما این زبان را مقایسه کنید با زبان انتقادی حسن روحانی در این روزها. حسن روحانی در تحلیلش از اوضاع حاد کشور، ایران را متخاصم نمیداند، و ساده و سردستی تکلیف غنیسازی را روشن نکرده است (در صورتی که خود حسنروحانی یکی از متخصصین موضوع هستهای هست. در کشورما متاسفانه کسانی درباره هستهای نظر کارشناسی میدهند که حتی اخبار هستهای را هم کامل مرور نکردهاند اما صاحب نظرات قاطع هستند). در نقد حسن روحانی ضمن احترام به رهبری (و ضمن احترام به فرماندهی موثر او در جنگ دوازده روزه) و بدون گرفتن یقه حاکمیت، پیشنهاد راه برون رفت داده است (پیشنهاد بازگشت به مردم، و تدوین استرتژی ملی مبتنی بر توسعه). لحن غیر انقلابی نقد حسن روحانی باعث شد این نقد بدون تنش میان نیروهای سیاسی شنیده شود و حتی صداسیما آنرا پخش کند.
کنشگری اصولگرایانه، اصلاحطلبانه و تحولطلبانه از حیث حقوق اساسی حق هر شهروندی است. اگر نویسندگان بیانیه جبهه اصلاحات کنشگری اصلاحی و تدریجی را در دولت منتخب خود مفید نمیدانند این حقشان هست که مثل سایر «کنشگرانتحولی» به دنبال کنشها و پیشنهادات تحولی بروند ولی مسولانه و اخلاقی نیست که این کنشها را زیر عنوان «جبهه اصلاحات» انجام دهند. بسیار بعید است که شخصیتهای اصلاحطلبی مثل محمدخاتمی، بهزادنبوی، حسن خمینی، اسحاقجهانگیری از این تقاضاهای تحولطلبانه در این شرایط جنگی کشور دفاع کنند.
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات فول درشتی بود و در حالی که ایران، حاکمیت، دولت توافقگرای پزشکیان و شهروندانش با شرایط جنگی خطیر و دشمنی خبیث مثل اسرائیل رو به رو بودند، پاس گلی به تندروان خالصگرا و سرنگونیطلبان اسرائیلی در رسانههای ماهوارهای بود.
ابراهیم اصغرزاده رئیس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات در دفاع از بیانیه در آرمان امروز نوشت:
منتقدان بیانیه جبهه اصلاحات عملاً با امنیتیسازی فضای سیاسی و نشاندن جبهه اصلاحات در کنار دشمن، همان کاری را میکنند که سالها امثال حسین شریعتمداری ها و مفسران صدا و سیما در رسانههای جریان حاکم کرده اند؛ یعنی برچسبزنی برای خفه کردن گفتمان اصلاحی.
منتقدان محترم متوجه نیستند در کنار چه کسانی ایستادهاند؟
وقتی بیانیه جبهه اصلاحات به جای نقد منصفانه، با واژگانی مثل «خیانت»، «پاسگل به دشمن» یا «بیمسئولیتی در شرایط جنگی» نواخته میشود، نتیجهاش روشن است، تقلیل یک گفتوگوی ملی به پرونده امنیتی، کنار زدن گفتمان اصلاحطلبی و نشاندن آن در جایگاه «ستون پنجم» و تکرار عین ادبیات کیهان شریعتمداری و بیانیهخوانیهای جواد لاریجانی. کسی که چنین میکند، حتی اگر نام خود را اصلاحطلب بگذارد، در عمل همسنگر اقتدارگرایان امنیتی است. اصلاحطلبی، مقابل امنیتیسازی تعریف میشود.
اصلاحات، بهمعنای بازگرداندن سیاست از دست دستگاههای امنیتی و نظامی به دست جامعه است. وقتی منتقدان بیانیه با همان منطق امنیتیها عمل میکنند، عملاً خود را از اردوگاه اصلاحطلبی خارج کردهاند. اصلاحطلبی با «عقلانیت سیاسی» و «گشودن راه تغییر راهبردی» تعریف میشود، نه با تکرار برچسبهایی که سالهاست برای بیاعتبار کردن اصلاحطلبان استفاده میشود. خب بفرمایید پاسگل واقعی به کیست؟ اگر کسی امروز میخواهد نشان دهد که اصلاحطلبان کنار اسرائیل و آمریکا ایستادهاند، باید پاسخ بدهد، کدام جریان داخلی از این ادبیات بیشتر سود میبرد؟ آیا این کمک به جامعه مدنی است یا کمک به نهادهای امنیتی برای سرکوب آن؟ آیا این تقویت گفتوگوی ملی است یا سوزاندن آخرین رشتههای اعتماد؟ در واقع، پاسگل به اقتدارگرایان را همین «منتقدان مدعی اصلاحطلبی» میدهند، نه بیانیهای که راه بازگشت به مردم و توسعه سیاسی را پیشنهاد میکند.
دوستان ما هم آدرس غلط می دهند و هم در جای غلط می ایستند. سمت درست تاریخ این جغرافیا کجاست؟ تاریخ اصلاحات در ایران نشان داده است که هر بار اصلاحطلبان به دام امنیتیسازی افتادند و برای «حفظ ظاهر در شرایط خاص» سکوت کردند، شکست خوردند. از سال ۷۸ تا ۸۸ و پس از آن، همیشه «حفظ مصلحت امنیتی» بهجای «ایستادگی راهبردی» نتیجهای جز حذف اصلاحطلبی نداشت. اصلاحات فقط زمانی معنا دارد که بتواند بر فراز منطق امنیتی بایستد و گفتمان دموکراسی، قانون و آشتی ملی را نمایندگی کند. به همین دلیل است که میگوییم امروز منتقدانی که با برچسبزنی و امنیتیسازی به سراغ جبهه اصلاحات میروند، سمت اشتباه تاریخ را انتخاب کردهاند؛ همان جایی که حسین شریعتمداری سالهاست در آن نشسته است.
بیانیه جبهه اصلاحات نه تنها فول درشت نبود که فول درشت روشی است که برخی مدعیان اصلاحطلبی در پیش گرفتهاند. مصادره پروژه «وفاق ملی» به اصلاحات میلی متری، امنیتیسازی گفتمان اصلاحی و ایستادن در کنار اقتدارگرایان به اسم اصلاحات. اگر اصلاحطلبی بخواهد باقی بماند، باید مرز خود را با این منطق روشن کند. وگرنه فردا که تاریخ داوری کند، جایگاه عده ای از رفیقان کنار حسین شریعتمداریها و جواد لاریجانیها ثبت خواهند شد، نه در صف اصلاحطلبان. منتقدان محترمی که بیانیه را نقد کرده و مدعی شدهاند که در شرایط جنگی، اصلاحطلبی نباید از مطالبات ساختاری سخن بگوید. در تله چند مغالطه اساسی افتاده اند.
الف – مغالطه جنگمحور کردن همهچیز. بله، ایران در شرایط تهدید خارجی است. اما آیا معنایش این است که جامعه و سیاست داخلی باید تعلیق شود؟ تجربه جهانی نشان داده که پایدارترین امنیت، محصول توسعه سیاسی و مشارکت اجتماعی است، نه فقط بسیج نظامی. آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم امنیت خود را نه از تانک و موشک، بلکه از بازسازی سیاسی و اقتصادی گرفتند. آفریقای جنوبی از دل بحران امنیتی و تهدیدهای داخلی بیرون آمد چون شجاعت داشت ساختار سیاسیاش را اصلاح کند. نادیده گرفتن اصلاحات ساختاری به بهانه جنگ، همان مسیری است که ایران را در چهار دهه گذشته به نقطه «انباشت بحران» رسانده است.
ب – مغالطه تحریف معنای اصلاحطلبی. دائم می نویسند اصلاحطلبی یعنی «تغییر تدریجی درون سیستم، نه علیه آن». دقیقاً! و این همان چیزی است که بیانیه جبهه اصلاحات بر آن تأکید دارد، آزادی زندانیان سیاسی، اصلاح صداوسیما، پایان دادن به دخالت نظامیان در اقتصاد، بازگرداندن انتخابات به مسیر واقعی و ابتکار عمل و تقویت دیپلماسی. کدام یک از اینها «براندازانه» یا «علیه سیستم» است؟ برعکس، اینها تنها راههایی هستند که سیستم را از فروپاشی نجات میدهند.
ج – مغالطه یکدستسازی حاکمیت و مردم در «وضعیت جنگی». مقایسه مردم امروز ایران با مردم شوروی در جنگ جهانی دوم، قیاسی معالفارق است. در آن زمان، اتحاد ملی محصول رهبری سیاسی مشروع بود، هرچند با هزینههای سنگین. امروز مسئله اصلی ایران همین است: فقدان مشروعیت و اعتماد اجتماعی. بیانیه جبهه اصلاحات دقیقاً روی همین زخم انگشت گذاشته و گفته بدون اعتمادسازی داخلی، هر پیروزی بیرونی یا مقطعی ناپایدار بوده و هم از درون تهی خواهد شد.
د – نادیده گرفتن واقعیت مذاکرات و سیاست خارجی. می نویسند جمهوری اسلامی «پنج دور مذاکره با آمریکا» داشته و این یعنی عدم تقابل. اما مگر نه اینکه همین مذاکرات بدون پشتوانه اجتماعی و بدون تغییر در ساختار سیاست داخلی بارها شکست خوردهاند؟ برجام نمونه روشن است. توافق شد، ولی چون اصلاحات سیاسی و اقتصادی همراه نشد، تندروها کارشکنی خاص خودشان را کردند هم در داخل قربانی شد و هم در خارج با یک امضاء هوا شد. اتفاقا بیانیه جبهه هشدار می دهد بدون اصلاحات راهبردی در داخل، هر توافق خارجی شکننده و ناپایدار است.
ه – وارونهنمایی نسبت اصلاحات و دولت پزشکیان. بارها دیده شده می نویسند بیانیه «حرکتی علیه دولت پزشکیان» است. در حالی که واقعیت برعکس است. اگر دولت پزشکیان بخواهد در توافقگراییاش موفق شود، نیازمند پشتیبانی اجتماعی و اصلاح ساختارهاست. بیانیه دقیقاً می گوید «آشتی ملی» واقعی یعنی بازگرداندن اعتماد عمومی. وگرنه هیچ دولتی حتی با شعار توافقگرایی بدون سرمایه اجتماعی نمیتواند پایدار بماند.
و – اما پاس گل به کی؟ می گویید بیانیه پاس گل به دشمن بود. واقعیت اما این است که انکار مطالبات مردم و توجیهگری وضع موجود، بهترین پاس گل به تندروان داخلی و خارجی است. وقتی مردم میبینند هیچ جناحی مطالبات بنیادین آنها را نمایندگی نمیکند، میدان برای سرنگونیطلبان خالی میشود. برعکس، بیانیه جبهه اصلاحات تلاش کرد نشان دهد راهی میان «تندروی امنیتی» و «سیاست حذف» وجود دارد: راه اصلاحات سیاسی واقعی. اگر امروز اصلاحطلبی به جای شجاعت در بیان حقیقت، به حداقلها و مصلحتجوییهای بیحاصل و تکرار روایت سازی های جعلی بسنده کند، دیگر اصلاحطلبی نیست؛ بلکه شریک وضع موجود است. اصلاحات راهبردی و توسعه سیاسی مقدم بر هر رفرم اقتصادی اجتماعی، نه تهدید دولت و حاکمیت، بلکه تنها راه نجات ایران از بحرانهای پیدرپی است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰