کد خبر : 318436
تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 مرداد 1404 - 20:31
0 بازدید

نگاهی به زندگی و زمانه امام حسن مجتبی(ع)؛ صلحی سخت‌تر از جنگ

نگاهی به زندگی و زمانه امام حسن مجتبی(ع)؛ صلحی سخت‌تر از جنگ

صلح امام حسن(ع) را می‌توان زمینه‌ساز نهضت حسینی دانست. عرفان حکمتی در اعتماد نوشت:   برای درک وضعیت دوران امام مجتبی(ع) باید به دو حادثه بزرگ توجه داشت؛ حادثه اول، یک روز قبل از آغاز امامت ایشان و حادثه دیگر ۱۰ سال پس از شهادتشان! حادثه نخست ترور پدرشان امیرالمومنین(ع) در سال چهلم هجری بود

صلح امام حسن(ع) را می‌توان زمینه‌ساز نهضت حسینی دانست.

عرفان حکمتی در اعتماد نوشت:  

برای درک وضعیت دوران امام مجتبی(ع) باید به دو حادثه بزرگ توجه داشت؛ حادثه اول، یک روز قبل از آغاز امامت ایشان و حادثه دیگر ۱۰ سال پس از شهادتشان! حادثه نخست ترور پدرشان امیرالمومنین(ع) در سال چهلم هجری بود و حادثه دوم قیام عاشورا و جنایاتی بود که خاندان اموی سال ۶۱ هجری در کربلا رقم زد که نهایتا منجر به شهادت برادرشان امام حسین(ع) و جمعی از فرزندان و یارانشان و اسارت خانواده‌شان شد. آری امامت امام حسن(ع) بین این دو بلیه بزرگ واقع شده بود که درک آن دوران بدون عنایت به این دو واقعه سترگ امکان‌پذیر نیست. بی‌تردید مهم‌ترین تصمیم سیاسی امام مجتبی(ع) پذیرش آتش‌بسی است که با معاویه داشتند و به فرمانروایی وی بر سراسر جهان اسلام منجر شد.  صلح امام حسن(ع) از سویی اقدامی بود که در شرایط پس از شهادت امیرالمومنین(ع) و به خطر افتادن جان عموم شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) امری اجتناب‌ناپذیر بود و از طرف دیگر هر قیام بزرگ نیازمند زمینه‌های اجتماعی، روانی و سیاسی است. تن دادن امام(ع) به صلح با پسر ابوسفیان، بی‌تردید سخت‌ترین تصمیم و اقدام ایشان بود که توانست مقدمه لازم برای آن قیام بزرگ را مهیا سازد.  امام حسن مجتبی(ع)، دومین امام شیعیان، شخصیتی است که زندگی و سیره‌اش درس‌های عمیقی از ایثار، صبر و حکمت به بشریت عرضه کرده است. ایشان در دورانی زیستند که جامعه اسلامی با چالش‌های عمیق سیاسی، اجتماعی و اخلاقی روبه‌رو بود. صلح تاریخی امام با معاویه، شهادت مظلومانه ایشان و تشییع جنازه‌ای که نشان‌دهنده عمق مظلومیت این امام همام بود، از نقاط عطف زندگی و زمانه ایشان به شمار می‌روند. این یادداشت با تمرکز بر این سه محور، تلاش می‌کند تا تصویری از زندگی، صلح، مظلومیت و شهادت امام حسن مجتبی(ع) ارایه دهد و درس‌هایی از سیره ایشان برای جامعه امروز استخراج کند.

 زندگی و شخصیت امام حسن مجتبی(ع) 
امام حسن(ع)، فرزند ارشد حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، در سال سوم هجری- قمری در مدینه به دنیا آمدند. از همان کودکی، تحت تربیت مستقیم پیامبر اکرم (ص) و والدین بزرگوارشان قرار گرفتند و شباهت بسیار زیادی هم در صورت و هم درسیرت، به رسول خدا (ص) داشتند. بخشندگی و سخاوت بی‌نظیر امام حسن(ع)، ایشان را به «کریم اهل بیت» مشهور کرد. ایشان از نظر اخلاقی، نمونه‌ای بی‌نظیر از سخاوت، حلم و بردباری بودند. منابع تاریخی و روایی، داستان‌های متعددی از کرامت و بخشندگی ایشان نقل کرده‌اند، از جمله اینکه بارها دارایی خود را با فقرا تقسیم کردند و حتی گاهی کفش یا لباس خود را به نیازمندان بخشیدند. امام حسن(ع) در کنار ویژگی‌های اخلاقی برجسته، از نظر سیاسی و اجتماعی نیز نقش مهمی ایفا کردند. ایشان در دوران خلافت حضرت علی(ع) همراه و مشاور اصلی پدر بودند و پس از شهادت پدر بزرگوارشان، به عنوان خلیفه مسلمین برگزیده شدند. اما دوران خلافت ایشان با چالش‌های عدیده‌ای همراه بود که صلح با معاویه یکی از مهم‌ترین آنها به شمار می‌رود.

صلح با معاویه، تصمیمی حکیمانه در بزنگاه تاریخ
صلح امام حسن(ع) با معاویه بن ابی‌سفیان یکی از مهم‌ترین و در عین حال بحث‌برانگیزترین وقایع تاریخ اسلام است. برای درک این تصمیم، باید شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوران را به دقت بررسی کرد. پس از شهادت حضرت علی(ع) در سال ۴۰ هجری- قمری، جامعه اسلامی در وضعیتی آشوبناک قرار داشت. از یک سو، معاویه با تکیه بر قدرت مالی و نظامی شام، به دنبال تثبیت خلافت خود بود و از سوی دیگر، مردم عراق که پایگاه اصلی امام حسن(ع) بودند، به دلیل جنگ‌های طولانی و خستگی ناشی از آن، دچار سستی و تفرقه شده بودند.

چرا صلح؟
امام حسن(ع) در شرایطی به خلافت رسیدند که وحدت جامعه اسلامی به‌ شدت شکننده بود. معاویه با بهره‌گیری از تبلیغات گسترده، بخشی از مردم را علیه امام فریب داده بود. در داخل عراق نیز برخی سران قبایل و خواص به دلیل منافع شخصی یا ضعف ایمان، به معاویه گرایش پیدا کرده بودند. حتی در میان سپاهیان امام، وفاداری کامل وجود نداشت و خیانت برخی فرماندهان، مانند عبیدالله بن عباس، ضربه بزرگی به جبهه ایشان وارد کرد. در این شرایط، ادامه جنگ با معاویه نه تنها به پیروزی منجر نمی‌شد، بلکه خطر از بین رفتن کامل شیعیان و ارزش‌های اسلامی را به دنبال داشت. امام حسن(ع) با درایت و آینده‌نگری، صلح را به عنوان راهکاری حکیمانه انتخاب کردند. این صلح که در سال ۴۱ هجری- قمری منعقد شد، شروطی داشت که نشان‌دهنده هدف اصلی امام از حفظ دین و جلوگیری از خونریزی بود. از جمله شروط صلح می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

۱. معاویه باید به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) عمل کند.
۲. معاویه حق ندارد برای خود جانشین تعیین کند.
۳. امنیت شیعیان و یاران حضرت علی(ع) تضمین شود.
۴. اهانت به حضرت علی(ع) و لعن ایشان در مساجد ممنوع شود.

 ابعاد حکمت صلح
صلح امام حسن(ع) نه نشانه ضعف، بلکه نشانه عقلانیت و تدبیر بود. این تصمیم، از یک سو، از ریخته شدن خون هزاران نفر جلوگیری کرد و از سوی دیگر، چهره واقعی معاویه را در درازمدت برای مردم آشکار ساخت. معاویه با نقض شروط صلح، به‌ویژه با تعیین یزید به عنوان جانشین، ماهیت قدرت‌طلبانه خود را نشان داد و این امر زمینه‌ساز قیام عاشورا و بیداری جامعه اسلامی شد. به این ترتیب، صلح امام حسن(ع) را می‌توان زمینه‌ساز نهضت حسینی دانست.

واکنش‌ها به صلح
تصمیم صلح با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد. برخی شیعیان تندرو، بدون درک شرایط، آن را نشانه ضعف دانستند و حتی به امام توهین کردند. اما علمای شیعه و مورخان بعدها نشان دادند که این صلح، تصمیمی استراتژیک برای حفظ دین و جلوگیری از نابودی کامل شیعیان بود. امام حسن(ع) خود در پاسخ به منتقدان فرمودند: «من برای حفظ جان شما و جلوگیری از خونریزی این صلح را پذیرفتم.» این سخن نشان‌دهنده عمق مسوولیت‌پذیری و دلسوزی ایشان نسبت به امت اسلامی است.

مظلومیت امام حسن(ع) 
مظلومیت امام حسن(ع) یکی از بارزترین ویژگی‌های زندگی ایشان است که در ابعاد مختلف زندگیشان نمود یافت. این مظلومیت نه تنها در صلح با معاویه، بلکه در رفتار جامعه با ایشان و حتی در خانواده‌شان نیز دیده می‌شود. جامعه‌ای که امام حسن(ع) در آن زیست می‌کرد، به دلیل تبلیغات اموی و ضعف ایمان برخی، به ایشان بی‌مهری‌های فراوانی روا داشت. بسیاری از مردم، تحت تاثیر تبلیغات معاویه، به امام بدبین شده بودند و حتی برخی یاران نزدیک ایشان، مانند برخی سران کوفه، به ایشان خیانت کردند. این بی‌وفایی‌ها، فشار روانی و عاطفی سنگینی بر دوش امام گذاشت. یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های مظلومیت امام حسن(ع)، همدستی همسر ایشان، با دشمنان امام بود که در نهایت به شهادت ایشان منجر شد. این موضوع که در بخش بعدی به تفصیل بررسی می‌شود، نشان‌دهنده عمق مظلومیتی است که حتی در نزدیک‌ترین روابط شخصی ایشان نیز وجود داشت. خواص جامعه نیز که باید حامی امام باشند، در بسیاری از موارد به دلیل منافع شخصی یا ترس از معاویه، از همراهی با ایشان سر باز زدند. این انزوای سیاسی و اجتماعی، امام را در موقعیتی قرار داد که ناچار بود با تعداد اندکی از یاران وفادار، بار سنگین حفظ دین را به دوش بکشد.

شهادت مظلومانه امام حسن(ع) 
امام حسن(ع) در سال ۵۰ هجری- قمری، در سن ۴۷ سالگی به شهادت رسیدند. شهادت ایشان نتیجه توطئه‌ای بود که معاویه با استفاده از جعده، همسر امام، طراحی کرد. معاویه با وعده‌های مالی و وعده ازدواج با یزید، جعده را فریب داد تا به امام زهر بخوراند. این زهر که به احتمال زیاد در غذا یا نوشیدنی به امام خورانده شد، به تدریج کبد ایشان را از کار انداخت و پس از چند روز درد و رنج شدید، به شهادت ایشان منجر شد. امام حسن(ع) در واپسین لحظات زندگی، وصیت کردند که پیکرشان در کنار قبر پیامبر اکرم (ص) دفن شود، اما اگر مانعی ایجاد شد، در قبرستان بقیع به خاک سپرده شوند. این وصیت نشان‌دهنده فروتنی و دوراندیشی ایشان بود، چراکه پیش‌بینی می‌کردند دشمنان حتی پس از شهادت نیز به ایشان بی‌حرمتی خواهند کرد.

تشییع جنازه مظلومانه
تشییع پیکر امام حسن(ع) یکی از غم‌انگیزترین وقایع تاریخ اسلام است که نشان‌دهنده عمق کینه امویان نسبت به اهل بیت(ع) و مظلومیت این خاندان است. پس از شهادت امام، پیکر ایشان برای دفن به سمت مسجدالنبی برده شد، اما یکی از همسران پیامبر با همکاری بنی‌امیه، به سرکردگی مروان بن حکم، مانع دفن پیکر ایشان در کنار قبر جدشان پیامبر (ص) شدند. آنها حتی به تابوت امام تیراندازی کردند و پیکر ایشان زخمی شد. این بی‌حرمتی، قلب شیعیان و دوستداران اهل بیت را به درد آورد.در نهایت، با میانجیگری برخی یاران وفادار، مانند امام حسین(ع)، پیکر مطهر امام حسن(ع) در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. این تشییع مظلومانه، نمادی از مظلومیت دایمی اهل بیت(ع) در برابر دشمنان و بی‌وفایی جامعه است.

 درس‌هایی از سیره امام حسن(ع) برای امروز
زندگی، صلح و شهادت امام حسن(ع) درس‌های عمیقی برای جامعه امروز دارد. در ادامه به برخی از این درس‌ها اشاره می‌کنیم: 
۱. حکمت در تصمیم‌گیری: صلح امام حسن(ع) نشان داد که گاهی صلح از جنگ دشوارتر است و نیازمند درایت و آینده‌نگری است. این درس برای سیاستمداران و رهبران امروز نیز قابل تامل است.
۲. صبر در برابر مظلومیت: امام حسن(ع) در برابر بی‌مهری‌ها و خیانت‌ها صبر پیشه کردند و این صبر، الگویی برای مومنان در مواجهه با سختی‌هاست.
۳. حفظ وحدت اسلامی: صلح امام حسن(ع) نشان‌دهنده اهتمام ایشان به حفظ وحدت امت اسلامی بود، حتی به قیمت تحمل فشارهای سنگین.
۴. ایثار و فداکاری: شهادت و تشییع مظلومانه امام، نمونه‌ای از ایثار و فداکاری برای حفظ دین و ارزش‌های الهی است.

امام حسن مجتبی(ع) شخصیتی است که با وجود مظلومیت‌های فراوان، با حکمت، صبر و ایثار، راه را برای حفظ دین و بیداری امت اسلامی هموار کردند. صلح ایشان با معاویه، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه‌ای از عقلانیت و آینده‌نگری بود که زمینه‌ساز نهضت حسینی شد.  شهادت مظلومانه و تشییع جنازه‌ای که با بی‌حرمتی دشمنان همراه بود، نشان‌دهنده عمق مظلومیت این امام همام است.  امام حسن(ع) با تصمیم سترگی در مورد صلح با معاویه گرفتند، توانستند تداوم حیات – ولو به غایت سخت – شیعیان را تضمین و جامعه پیروان اهل بیت را برای یک رویارویی بزرگ، تعیین‌کننده و البته رسواساز آماده کنند. آری اگر قیام کربلا نقطه آغازی برای اضمحلال دودمان بنی‌امیه بود، ریشه آن را باید در ساباطِ مدائن دانست؛ همان منطقه‌ای که دست مبارک امام به‌رغم همه فشارها نهایتا پای صلح‌نامه را امضا کرد. صلح‌نامه‌ای که خیلی زود معاویه از آن تن زد و رسما اعلام کرد به هیچ یک از موادش متعهد نخواهد بود. او البته از نیروی سرکوب آنقدر برخوردار بود که امت اسلامی به‌رغم اینکه خلف وعده وی را دید، اما جرات نکرد با وی رودررو شود. اما به کار بردن این قدرت سخت و چنگ و دندان زیادی که نشان داد، به ‌شدت موجب تضعیف قدرت نرم وی شد تا جایی که مبانی خودساخته مشروعیتش را یکسره بر باد داد.  این مساله بلافاصله در دوران پس از او خودش را نشان داد و البته نیازمند یک حرکت بزرگ بود. حرکتی که با هجرت امام حسین(ع) آغاز شد و هفتاد و یک‌سال بعد طومار فرمانروایی منحوس اموی را برای همیشه پیچید. آن هم به دست طایفه‌ای که در خباثت و جنایت چیزی کم از خود آنها نداشتند. آری خلفای عباسی اگرچه در ظاهر آخرین لگد را به دودمان اموی زدند، اما این وضعیت محصول همان قیامی بود که در عاشورا رقم خورد. قیامی که البته ناظر به فقدان مطلق مشروعیت بنی‌امیه بود. این فقدان مشروعیت اما آسان به دست نیامده بود. امام حسن(ع) با به میدان آوردن آبروی خود توانست آن را تحقق بخشد. لذا ایشان از نگاهی تاریخی طرف شکست خورده آن صلح‌نامه نبودند، بلکه قهرمان نستوهی بودند که در کسوت از پانشسته‌ای مغلوب توانستند خاندان ابوسفیان را برای همیشه در تاریخ بی‌اعتبار کنند. 

منابع: 
– شیخ مفید، الارشاد
– ابن اعثم کوفی، الفتوح
– طبری، تاریخ الامم و الملوک
– بحارالانوار، علامه مجلسی

+

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn