به گزارش همشهریآنلاین، شاید اگر از هر هوادار ساده فوتبال در ایران بپرسید عوامل اصلی برکناری دراگان اسکوچیچ از تیم ملی آنهم با وجود نتایج بسیار موفقیتآمیز مربی کروات چه بود، ۲ اسم بیاورد که یکی از آن دو حتما مهدی طارمی است! تاریخچه موضوع بهقدری روشن است که نیازی به بازگویی و تکرار مکررات ندارد. بدقلقی مجهول و بیاساس طارمی با دراگان، پایگاه او را از بین برد و تغییری بزرگ و زیانبار در مسیر حرکتی تیم ملی بهوجود آورد. آن داستان، واقعیت دیگری را هم روشن کرد؛ اینکه مهدی طارمی یک بازیکن «معمولی» نیست و نمیخواهد هم باشد. وقتی او در دومین فصل حضورش در پرسپولیس ادعای بزرگتری کرد، همه فهمیدند که ستاره بااستعداد خط حمله، سودای ریاست در سر دارد و بعدها که به بازیکن مهمتری تبدیل شد، این روحیه هم در او تقویت شد.
حتی خود قلعهنویی هم با این حقیقت بیگانه نیست. خداداد عزیزی فقط یک دوره کوتاه در کادرفنی تیم ملی حضور داشت، اما پس از آن خاطرهای تکاندهنده از بازی با ازبکستان در تاشکند تعریف کرده که به روشنی نشان میدهد زیر پوست تیم ملی چه خبر است؛ اینکه مهدی طارمی با یک بازیکن قدیمی بر سر بازوبند کاپیتانی اختلاف پیدا میکند، در طول بازی از درون زمین به او بد و بیراه میگوید و درنهایت قلعهنویی برای ختم غائله، منطقه بازی طارمی را عوض میکند تا از نیمکت دور شود! شگفتآورتر اینکه گویا پس از آن مسابقات، دیگر خبری از آن بازیکن نمیشود و دوران حضورش در تیم ملی برای همیشه به پایان میرسد!
حالا اما پردهها افتاده و قلعهنویی با مداخلهجوترین نسخه طارمی مواجه شده است؛ بازیکنی که بهخودش اجازه میدهد بدون اجازه سرمربی، فهرست پنالتیزنان را تغییر بدهد و به یک نفر دیگر بگوید پشت توپ برو؛ بازیکنی که پس از مسابقه در حضور رسانهها به سایر نفرات هجوم میبرد و با فاشکردن اسرار داخلی تیم، آنها را متهم میکند که از زدن پنالتی ترسیدهاند؛ بازیکنی که بدون تعارف، قدرت آن را دارد که اجازه ندهد پای قلعهنویی هم به آمریکا برسد و حالا امیر این را بهتر از هر زمان دیگری فهمیده!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0